پایگاه اینترنتی المانیتور 26 آوریل 2015 (۶ اردیبهشت) در مقالهای به ریشههای بعثی گروه تروریستی داعش پرداخت و نوشت: دولت اسلامی(داعش) در عراق و سوریه ممکن است بهطور مؤثر از دکترین سلفی رادیکال بهمنظور بسیج افراطیها و ستیزهجویان خارجی استفاده کند؛ اما درعین حال برای هدایت و کنترل این خلافت بر شبکههای پیچیده تحت رهبری افسران سابق حزب بعث تکیه دارد. رهبری بعثیها در دولت اسلامی (داعش) ماهیت سیاسی و ریشههای ملیگرایی عراقی (عرب سنی) این گروه را تقویت میکند. درونمایه هدف دولت اسلامی (داعش) در ایجاد جامعه اسلامی خالص عملاً طرحی بعثی است. نفوذ بعثیها در ماهیت عملیاتهای تروریستی دولت اسلامی آشکار است. شبکههای امنیتی و جاسوسی، سازوکارهای سلسلهمراتبی، تاکتیکهای صحنه نبرد و شبکههای مالی و پشتیبانی دقیق (شبیه دوران صدام) به کار گرفته شده است.
در ادامه مقاله آمده است: چگونه بعثیهای عراقی (که بهداشتن ایدئولوژی سکولار معروف هستند) زمینهها و منافع مشترکی با گروههای سلفی رادیکال یافتهاند؟ درحالیکه حضور و نفوذ افسران بعثی سابق در دولت اسلامی (داعش) متناقض بهنظر میرسد؛ اما نشاندهنده نفوذ گروه جیش رجال الطابق النقشبندی است؛ این گروه متشکل از افسران سابق صدام و قبایل عربی سنی است که در واکنش به نظام سیاسی عراق پس از 2003 شکل گرفت. اوایل دهه 1990 نیز صدام از باورهای اسلامی بهمنظور تقویت قدرت حزب بعث استفاده کرد. این اقدام چالشهای ژئوپلیتیک و اولویتهای امنیتی عراق را پس از انقلاب ایران، بهویژه طی جنگ هشتساله ایران و عراق منعکس میکرد. در آن هنگام حزب بعث کنترل مستقیم تمام سیاستها و نهادهای مذهبی، ایجاد ساختارهای اسلامی، جذب شبکه جاسوسان و فعالان اسلامی وابسته به رژیم و گسترش ساختارهای حزب بعث و نفوذ اعضا و نهادهای امنیتی به درون محافل مذهبی را برعهده داشت. اواخر دهه 1990 در عراق دولتی با ریشههای عمیق مذهبی شکل گرفت که بیشتر رهبران و نهادهای اسلامی که رژیم آنها را ایجاد و کنترل کرده بود، در آن حضور داشتند. یکی از این نهادها دانشگاه اسلامی بغداد بود که ابوبکر البغدادی، رهبر کنونی دولت اسلامی (داعش) در آن تحصیل کرده بود. برای پذیرش در این دانشگاه ضروری بود، فرد شرکتکننده پیوندهای نزدیکی با رهبران بعثی داشته باشد. پیوند بعثی- سلفی طی 13 سال رژیم تحریمهای بینالمللی تقویت شد.
در پایان مقاله آمده است: این شرایط به فروپاشی طبقه متوسط و تشدید حس محرومیت نسبی و سرخوردگی منجر شد که در آن افراطگرایی اسلامی و ملیگرایی عربی و ستیزهجویی عراقی توانست رشد کند. عراق پس از صدام اجازه داد، پیوند بعثی- سلفی بیش از پیش تقویت شود. از زمانیکه دولت اسلامی (داعش)، موصل را تصرف کرد، بسیاری از عربهای سنی از عضویت در داعش گریختهاند. افسران بعثی سابق و قبایل سنی که پیشتر داعش را برای مناطق عربی سنی نیروی امنیتی مورد اعتماد میدیدند، به خشونت و قساوت داعش علیه مسیحیها و اقلیتها و نیز گروههای عرب سنی کلیدی واکنش نشان دادهاند. عنصر ملیگرایی عربی (آمیزه سنی- بعثی) درون دولت اسلامی به این معناست که این شبکه تروریستی به این زودیها بهطور کامل از بین نمیرود و برای شکست آن راهبرد نظامی ائتلاف باید با راهحل سیاسی مؤثر همراه باشد.
دیدگاه ها