سعدالله زارعی در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان"ایران و مدافعان حریم اروپا" نوشت:
«پاسداری از مرکزیت آمریکا و اروپا در سیاست خارجی ایران» خطی است که نخبگان در ایران دنبال میکنند.
این خط از اواسط زمان قاجار شروع شده، در دوره پهلوی شدت گرفته و در دوره جمهوری اسلامی از سوی یک جریان سیاسی با جدیت دنبال شده است.
هدف این خط آن بوده و هست که ایران تحت هیچ شرایطی، از چارچوب غرب جدا نشود و در عمل بصورت بخشی از بلوک غرب عمل کند.
سعدالله زارعی دریادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان « زمان کوبیدن سر مار» نوشت:
مصوبه روز چهارشنبه «کنست» (پارلمان رژیم صهیونیستی) در واقع تلاش برای عملیاتی کردن نیتی است که این رژیم تاکنون از تحقق آن ناتوان بوده است.
پیش از این بعضی از مقامات حزب حاکم لیکود گفته بودند در سال 1948 - که رژیم غاصب اسرائیل تأسیس شد- در اخراج کامل فلسطینیها کوتاهی کردهایم و نتیجه آن مناقشهای 70 ساله با شهروندان غیریهودی فلسطین است و از این رو باید با یهودیسازی کامل این سرزمین به هر نوع مناقشهای که یک طرف آن فلسطینی باشد پایان دهیم.
«سعدالله زارعی » کارشناس ارشد مسائل سیاسی، در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری فارس، نوشت:
سعدالله زارعی تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی شامگاه روز شنبه 16 تیرماه در مسجد حضرت ولیعصر شهرک شهید محلاتی در سخنرانی با موضوع «تحلیلی بر نامه سردار سلیمانی به رئیس جمهور» با اشاره به اینکه در هیچ یک از بندهای بیانیه 10 ماده ای 4+1 شاهد یک تعهد روشن از طرف اروپا برای تحقق تعهداتی که نسبت به ایران دارد نیستیم، گفت: بیانیه 4+1 تکرار مواد مندرج در برجام است.
وی خاطرنشان کرد: بیانیه 4+1 تحویل جمهوری اسلامی ایران شده و قرار بر آن است که طی گفتوگویی که درون نظام صورت میگیرد درباره ان تصمیمگیری شود.
سعدالله زارعی کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان جمهوری اسلامی همان «مردم ایران» است نوشت:
آمریکاییها در تبلیغات سیاسی وانمود میکنند که در حال مدیریت «تحول بنیادی» در ایران هستند از آن طرف نخستوزیر رژیم صهیونیستی این طرف و آن طرف میگوید که مشغول رهبری تنشهای سیاسی اخیر میان واشنگتن و تهران است و این اسرائیل بود که آمریکا را از برجام خارج کرد.
«سعدالله زارعی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «کیهان» نوشت:
سعدالله زارعی در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان راز هستههای مقاومت در منطقه نوشت:
«قدرت منطقهای ایران» از جمله موضوعاتی است که بیاغراق هر روز درباره آن لااقل یک مقاله در سطح نشریات و سایر رسانهها نوشته میشود و اغلب این مقالات نیز توسط مخالفان جمهوری اسلامی نوشته میشوند و از این رو در پشت طرح بحث قدرت منطقهای ایران، دشمنی مرموزانهای وجود دارد.
البته این که ایران دارای اقتدار منطقهای است، جای بحث ندارد. اما میان آنچه دشمن از آن یاد میکند با آنچه درباره ایران صدق میکند تفاوت بنیادین وجود دارد و اساساً دو چیز است. در این باره گفتنیهایی وجود دارد:
سعدالله زارعی در یادداشت خود در روزنامه کیهان با عنوان درخشش مقاومت در انتخابات لبنان و عراق نوشت:
انتخابات پارلمانی عراق از نظر نتیجه شباهت بسیار زیادی به انتخابات پارلمانی لبنان داشت اما در عین حال بعضی از جریانات شناخته شده داخلی با هدف بد دل کردن مردم ایران و ایجاد یأس نسبت به آینده «جبهه مقاومت» شروع به حاشیهسازی، دروغپراکنی و تحلیلهای توهمآمیز کردند که البته اینها چون غباری که در لحظهای برمیخیزد و بعد فرو مینشیند و آفتاب حقیقت نور خود را حاکم میکند، قادر به پوشاندن حقیقت نیستند در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
هادی نیوز: شرایط امنیتی در عراق، سوریه و لبنان طی دو سال گذشته بهبود کاملاً ملموسی داشته است؛ مراکز تحت سیطره داعش در عراق، سوریه و لبنان، اینک توسط دولتهای این کشورها اداره میشوند. مناطق تحت سیطره گروههای تروریستی به چند نقطه منفصل در سوریه محدود شده و در معرض عملیاتهای مداوم ارتش سوریه و همپیمانان آن قرار دارد.
بعضی با نیت خوب و برخی با نیت بد، از نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی با واژه «هژمون» یاد میکنند و این در حالی است که این واژه در محتوا و نتیجهای که از آن بدست میآید، هیچ تناسبی با قدرت منطقهای ایران ندارد بلکه در نقطه مقابل آن قرار دارد. در این میان دشمنان جمهوری اسلامی خیلی حساب شده از این واژه استفاده میکنند تا رنگی استعماری و «مداخلهگرایانه» به نفوذ جمهوری اسلامی بزنند و ملتها و دولتهای منطقه را در مقابل ایران قرار دهند.