خردمندان با کنار هم قراردادن چند واژه اندک و ساختن یک عبارت، مفاهیم بزرگ و ماندگار خلق میکنند. یکی از این عبارات پرمعنا که بعضاً در محاورات روزمره نیز بهکار برده میشود، این جمله کوتاه است: «هر آمدنی، رفتنی دارد.» شاید درک عمومی از این عبارت کوتاه، کاملاً مشترک باشد؛ اما بهیقین عمق فهمها با یکدیگر متفاوت است. قبض و بسط مفهومی عبارت فوق به مصداقی بستگی دارد که درباره آن بهکار برده شده است و همه چیز در حد فاصل آمدن و رفتن خلاصه میشود که بنا به اقتضا میتواند هزاران حادثه و رخداد را در برگیرد. امروز این عبارت را میتوان هم درباره دکتر احمدینژاد و هم درباره دکتر روحانی به کار برد با این تفاوت که «رفتن» به احمدینژاد و «آمدن» به دکتر روحانی اختصاص دارد. «رفتن» در اینجا به معنای آن است که فرصت احمدینژاد به اتمام و به مرحله قضاوت نهایی رسیده و «آمدن» به معنای آن است که روحانی در آغاز راهی است که سریع به پایان و به مرحله قضاوت میرسد. شب گذشته احمدینژاد در آخرین ساعات باقیمانده به پایان دو دوره ریاستجمهوریاش، با حضور در صداوسیما برای آخرینبار از جایگاه حقوقیاش با مردم سخن گفت. با عبور از سخنان دیشب احمدینژاد، خوب است درنگی کوتاه در این باره داشت که جامعه ایرانی در طی چند سال گذشته در عرصه اخلاق سیاسی چه مقدار رشد داشته است. پاسخ به این پرسش تا حد زیادی از واکنش عمومی به پایان دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، حاصل میشود. برداشت ابتدایی این است که بخش اعظم مردم با فراز و فرودهای دولت در هشت سال گذشته آشنا هستند و نقاط قوت و ضعف آن را مشاهده کردند و با مشاهده فعالیتهای انجام گرفته، انتقادهایی نیز دارند و شاید شکوه و گلایه هم کم نداشته باشند؛ اما با این همه، اعتقاد دارند که در این دو دولت، کارهای بزرگ ضروری هم بسیار انجام شده و از قبل آن، کشور چندین گام به جلو برداشته که در رأس همه آنها به فرموده امام خامنهای (مدظلهالعالی)، رونق یافتن شعارهای انقلاب بوده است. این چیزی است که با وجود همه کاستیهای دولت نهم و دهم، مردم به آن رسیدهاند و آن را درخور تمجید و تقدیر میبینند. این رویکرد قدرشناسانه مردمی همان رشد ارزشمند در عرصه اخلاق سیاسی است که ارکان نظام را محکمتر و خشم دشمنان را از اینکه مردم به چنین درکی رسیدهاند، بیشتر میکند و به دولت جدید هم برای خدمت شایستهتر، انگیزه مضاعف میدهد.
دیدگاه ها