روند پیروزیهای پیدرپی تروریستها در سوریه زمانی متوقف شد و جهت عکس پیدا کرد که حزبالله لبنان مسیر امن ارسال سلاح و نیرو از این کشور برای تروریستها را مسدود و در بازپسگیری شهرک بسیار مهم «القصیر» از تسلط تروریستها به ارتش سوریه کمک کرد. این دو اقدام مؤثر، کمر تروریستها را شکست و بهانهای شد برای صهیونیستها تا با همراه کردن استکبار غربی و ارتجاع عربی، برنامه تأمین منافعشان را اجرا کنند. صهیونیستها پس از شکست در جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه در برابر حزبالله و حماس متوجه شدند باید بهاجبار با دوران خوش و افسانهای شکستناپذیری ارتششان خداحافظی کنند و برای بقا باید به سیاستهای جدید و متناسب با وضعیت موجود روی آورند. «اقدام از درون» سیاست قابلتأملی بود که صهیونیستها به آن روی آوردند. این سیاست در کشورهایی مانند: لیبی، سوریه، مصر و تا حدودی در تونس جواب داد. پایه این سیاست بهخشونتکشاندن گروههای سیاسی، اقوام و مذاهب است که همه این کشورها بهنوعی زمینه قوی آن را دارند. در حالی که حزبالله بزرگترین تهدید رژیم صهیونیستی و قویترین مانع بلندپروازیها و دستاندازیهای آن است و لبنان نیز کشوری با ویژگیهای چندگانه سیاسی، قومی و مذهبی و سابقه درگیریهای طولانی داخلی است و رژیم صهیونیستی هم از مقابله رویارو با آن عاجز است، اعمال سیاست «اقدام از دورن» متصور و قطعی بهنظر میرسد. با وجود گروههای کوردل تروریستی و تکفیری، این امکان برای صهیونیستها وجود دارد که بهعنوان کارگردان، پشت این افراد کودن و متصلب پنهان شوند و برنامههایشان را با دستهای آلوده و پلید آنها اجرا کنند و خودشان را از معرکه دور بدارند. این توطئه خطرناک صهیونیستها از چشمان نافذ و درک بصیر دبیرکل حزبالله لبنان سیدحسن نصرالله (حفظهالله تعالی) دور نماند آنجا که پس از انفجار در ضاحیه و در هفتمین سالگرد پیروزی جنگ 33 روزه گفت: «احتمال قوی این است که این گروههای تکفیری برای اسرائیل کار میکنند، ما تردید نداریم که برخی از دستگاههای جاسوسی منطقه و آمریکا در انفجار و کشتار به اراده ما آسیب نخواهد زد و نمیتواند ما را در دام فتنه گرفتار کند؛ این مسئولیت تمام لبنانیهاست، چرا که اگر اوضاع به این صورت پیشرود، ممکن است لبنان در لبه پرتگاه قرار گیرد.»
دیدگاه ها