تحولات اجتماعی بیشتر مواقع در بردارنده حوادث تعجببرانگیز است. این حوادث الزاماً در موضوع مشترک نیستند؛ اما در عجیب و نامتعارف بودن مشترکند. معمولاً تحولات اجتماعی هزینهبر هستند و نیز ممکن است هزینه خاص هم بپردازند. مصر این روزها که با شروع بیداری اسلامی و پس از آن، به عللی که کموبیش گفته شده، نتوانست ردای کامل یک انقلاب را بر تن کند، یکی از این تحولات اجتماعی است که در آن، هم حادثه عجیب دیده میشود و هم پرداخت هزینه خاص.
آنچه از موضوع فوق پرده برمیدارد، سه اتفاق روزهای اخیر مصر است:
1- رسانههای مصری اعلام کردند که حسنی مبارک، دیکتاتور مخلوع مصر، تبرئه و بهزودی آزاد خواهد شد.
2- منابع قضایی مصر با اعلام تمدید پانزده روزه بازداشت مرسی، رئیسجمهور ساقط شده، وی را به مشارکت در «کشتار و آغاز کشتار» تظاهراتکنندگان مقابل کاخ ریاستجمهوری مصر در اواخر سال گذشته متهم کردند.
3- طی یک هفته گذشته، ارتش، پلیس و دولت کودتای مصر صدها نفر از طرفداران مرسی و اخوانالمسلمین را به اتهام واهی اقدام علیه امنیت و... قتلعام کردند.
مردمی که رخدادهای مصر را در سراسر جهان دنبال میکنند، با کمترین تأمل در آن متعجب میشوند. واقعآً آزادی دیکتاتور مصر و متهم کردن رئیسجمهوری که با رأی آزادانه مردم و مطابق با مرّ قانون این منصب را کسب کرد و نیز قتلعام صدها انسان بیگناه تنها به جرم حمایت از رئیسجمهور قانونی و اعتراض به کودتا آن هم به اتهام واهی اقدام علیه امنیت کشور تعجبآور است. مصائب مردم مصر در مسیر نفی دیکتاتوری و نجات کشورشان از چنگال استکبار رنگینکمانی و دستیافتن به حکومت اسلامی که حقوق تمام ملت مصر را تأمین کند، به این موارد ختم نشده بلکه در این راه هزینه سنگین و خاصی را پرداخت کردهاند، این هزینه، قوهقضائیه مصر است. قوه قضائیه مصر در این رخداد تاریخی و سرنوشتساز به زرورق زیبا و تزئینی برای پوشش و توجیه جنایتهایی بدل شده که استکبار آن را طراحی کرده و کودتاچیان، آن را اجرا میکنند. در این میان، آنچه مایه امید است، این است که اقدامات خونین و شتاب جریان وابسته حاکم، گذرا و ناپایدار است.
دیدگاه ها