حمله حدود دو هفته پیش فرزندان شهدای انتفاضه شعبانیه عراق به اردوگاه اشرف - محل استقرار درازمدت منافقین - و به هلاکت رسیدن بیش از پنجاه نفر از آنها که هفت نفرشان عضو شورای مرکزی این سازمان شیطانی جهنمی بودند، سنگینترین ضربه به این گروهک پس از عملیات مرصاد در سال 1367 به حساب میآید. منافقینی که به هیچ وجه حاضر نمیشدند این اردوگاه سیساله را ترک کنند، پس از این ضربه سنگین ناچار شدند با تحویل اردوگاه اشرف به دولت، به جمع سایر منافقین در پایگاه لیبرتی ملحق شوند. پس از آن، سخنگوی گروهک تروریستی منافقین، از سر عصبانیت به سبب تحقیر شدن سازمان در عملیات علیه اردوگاه اشرف و مواجه شدن با اعتراضات زیاد در داخل، مسئولان ایران و عراق را به اقدام تروریستی تهدید کرد. در این موضعگیری که در پایگاه اینترنتی این گروهک منتشر شد، تمام کسانی که در هر نقطه جهان علیه منافقین موضعگیری کردهاند، تهدید به ترور شدهاند. این گروهک ذلیل شده و رو به اضمحلال با اینکه در اوج ضعف و انزوا به سر میبرد و تاریخ مصرفش به پایان رسیده و سلطه سرکوبگرانه بر فریبخوردگان خودش را نیز از دست داده، آشکارا مسئولان رسمی کشور ایران و عراق و دیگران را که علیه آن موضع گرفتهاند، مانند سالهایی که آزادانه دست به جنایت میزد، به ترور تهدید کرده است. بنابراین برای بسیاری این پرسش طرح میشود که چرا باید چنین گرگهای زخمخوردهای امنیت داشته باشند. در این جا دو فرضیه وجود دارد: 1- سران ترسو و بزدل سازمان که در قضیه اردوگاه اشرف نتوانستند استفاده تبلیغاتی چندانی داشته باشند، درصددند با برنامهریزی، منافقین پایگاه لیبرتی را به کام مرگ بفرستند و با استفاده تبلیغاتی، موضوع اشرف را جبران کنند و خود را از انزوا و بیاعتنایی جهان به آنها نجات دهند. 2- برای نشان دادن قابلیتهای راکد خودشان به استکبار و جلب حمایت بیشتر آنها و گرفتن نقشهای مزدوری به عملیاتهای تروریستی خطرناک روی آورند. اثبات فرضیههای فوق اهمیت چندانی ندارد؛ مهم، آگاه بودن از آنها برای تحقق این راهبرد اساسی است که در هر صورت، منافقین دیگر نباید امنیت داشته باشند.
دیدگاه ها