مقایسه کلامی دو رئیس‌جمهور

 

رسانه‌های خارجی در اقدامی هماهنگ و دقیق تلاش وسیعی را آغاز کردند تا در آستانه سفر آقای روحانی به نیویورک، این مسائل را انعطاف و عقب‌نشینی ایران جلوه دهند تا در واقع برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران ایرانی نیز خواسته و ناخواسته به همین سو میل پیدا کنند. سنجش این ادعا برای افکار عمومی در داخل و خارج و نیز دولتمردان غربی با دو معیار امکانپذیر است: ابتدا، بررسی متن سخنان اوباما و روحانی در سازمان ملل و بعد، آنچه که در عرصه دیپلماسی واقع می‌شود.

سخنان اوباما، رئیس‌جمهور کشوری که ادعا می‌کند یگانه ابرقدرت جهان است و بدون دخالت آن، هیچ مسئله مهم منطقه‌ای و جهانی سروسامان پیدا نمی‌کند و تثبیت نمی‌شود، برای جهانیان فاقد جذابیت موضوعی، محتوایی و جهت‌گیری بود. تناقض‌های فراوان در سخنان اوباما درباره جنگ و صلح، رژیم صهیونیستی و فلسطین، سوریه، سلاح شیمیایی، ایران و فعالیت هسته‌ای، تروریسم، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و... نشان از ضعف جدی اندیشمندان سیاسی آمریکا در ترسیم وضع موجود جهان و توجیه عملکرد دولت آمریکا دارد. این ضعف مشهود باعث شد تا سخنان اوباما در عرصه‌هایی که ورود پیدا کرد، اقناع‌کننده نباشد؛ اما در مقابل، سخنان رئیس‌جمهور ایران، پخته‌تر و عمیق‌تر بود و هم واقعیات موجود را دقیق‌تر توصیف کرده بود و هم نگاه امیدوارانه‌تر و منطقی‌تر برای برون‌رفت از مشکلات به همراه داشت. در موضوعات مشترک سخنان اوباما و روحانی، بیان صادقانه و منطبق بر واقعیت دکتر روحانی باعث رجحان دیدگاه وی بر نظر اوباما در آن موضوعات بود. در اولین گام و در اولین تقابل غیرمستقیم، رئیس‌جمهور ایران با اعلام مواضع متین و متقن بر رئیس‌جمهور آمریکا غالب شد. معیار دوم سنجش، آن چیزی است که در عرصه دیپلماسی می‌گذرد و چنانچه دیپلمات‌های ایرانی نکات سخنرانی دکتر روحانی در سازمان ملل را درباره مسائل ایران مدنظر قرار دهند و به آن پایبند باشند، می‌توانند از این عرصه نیز سربلند بیرون آیند؛ البته باید به این نکته نیز توجه داشت که دشمن در مذاکرات دوطرفه، چهره‌ای بسیار متفاوت و پیچیده‌تر از هنگام سخنرانی دارد!

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.