سفر روحانی به نیویورک و لزوم پرهیز از خوش‌بینی یا بدبینی مفرط

دیدگاه‌های افراطی و تفریطی در خصوص نتایج سفر روحانی و ظریف به نیویورک، دو واکنش کاملا متفاوت را در جامعه ایران متوجه تحولات این سفر چندروزه کرده‌ است.

 

دیدارها و فعالیت‌های ریاست محترم جمهوری و هیات همراه ایشان در نیویورک، دو طیف از واکنش کاملا متفاوت را در داخل ایران برانگیخته که هر دو شایسته مداقه و تحذیرند.

* خوش‌بینان افراطی

در کشاکش برخوردهای دیپلماتیک، گروهی در جامعه ایران چنان از هول حلیم در دیگ مذاکره با ایالات متحده افتادند که گویا سقف آسمان باز شده، یک گوشی تلفن از آن فروافتاده و مکالمه‌ای جادویی بین رئیس‌جمهوری ایران و ایالات متحده از طریق آن گوشی رخ داده است؛ لذا تمام مشکلات از این پس حل خواهند شد.

چنین دیدگاهی جدا از غیرعلمی بودن، ساده‌لوحانه است. حتی اگر روسای جمهوری دو کشور با یکدیگر دیدار می‌کردند و این دیدار را 10 بار دیگر تکرار می‌کردند، مشکلات بین ایران و ایالات متحده ریشه‌دارتر از آن بود که بخواهد با دیدارهای دیپلماتیک حل و فصل شود.

اولا، حتی در صورت عزم جدی طرف آمریکایی سال‌ها به‌طول می‌انجامد تا کل دیوار بی‌اعتمادی بین ایران و ایالات متحده فروریزد و ثانیا، فروریختن این دیوار از طریق دیدارهای دیپلماتیک و تغییر لحن ممکن نیست بلکه از گذرگاه عمل حاصل می‌شود. در صحنه عمل است که باید خصومت‌ها با ملت ایران کنار گذاشته شود و طبعا اولین گام در این مسیر به رسمیت شناختن حقوق هسته‌ای ایران و همچنین لغو تحریم‌های نامشروع یک‌جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران است.

از سوی دیگر، خوش‌بینی افراطی یک خطر جدی هم در فضای داخلی دارد. چنین خوش‌بینی‌هایی چون در مرحله عمل به سرعت با واقعیات عینی مواجه شده و ناکام می‌مانند، در سطح جامعه نوعی سرخوردگی ایجاد می‌کنند که تکرار چندباره آنها، اعتماد از دولت‌مردان را سلب می‌نماید.

از این رو، نباید از هول حلیم در دیگ افتاد. پروسه حل مشکلات زمان‌بر و سخت خواهد بود. این نکته را باید پذیرفت و دولت‌مردان نیز طبعا نباید با اعلام زمان‌بندی‌های خوش‌بینانه جامعه را ملتهب کنند. در اعلام زمان‌بندی‌ها باید محتاط بود چرا که نه مساله هسته‌ای و نه مناقشات دیگر بین‌المللی یک‌شبه به‌وجود نیامده‌اند که یک‌روزه از میان بروند.

* بدبینان تفریطی

طیفی دیگر در داخل کشور از یک گفتگوی تلفنی به‌گونه‌ای یاد می‌کنند که گویا ارکان جامعه اسلامی با آن بر هم خورده و نظام لطمه جدی دیده است. بدیهی است که ارکان نظام اسلامی قدرتمندتر از آن است که یک دیدار دیپلماتیک و یا یک گفتگوی تلفنی لطمه‌ای به آن وارد کند.

اگرچه شاید با گفتگوی تلفنی روحانی با اوباما، یک تابو شکسته شده باشد اما مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران که از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید و تبیین قرار گرفته‌اند، برجای خود مستحکم‌اند و کسی را یارای خدشه به آنها نیست. نظام اسلامی بیدی نیست که با این بادها بلرزد.

از سوی دیگر، مذاکره با ایالات متحده ممنوع ذاتی نیست. در مواضع جمهوری اسلامی، تنها مذاکره با یک رژیم ممنوع ذاتی است که همان رژیم صهیونیستی است. پیش از این در خصوص تحولات عراق نیز ایران و ایالات متحده در سطحی پایین‌تر گفتگو داشته‌اند و اکنون تنها اتفاقی که افتاده بالاتر رفتن سطح گفتگو است.

نه این گفتگو به طور مطلق حلال مشکلات است و نه پریشان‌کننده مواضع. این اتفاقی است که شاید در شرایط فعلی از سوی دولت‌مردان مصلحت دیده شد و به انجام رسید. طبعا اگر منافعی داشته باشد، منافع آن متوجه ملت ایران خواهد شد و اگر مضراتی داشته باشد، تیم سیاست خارجی دولت در خصوص آن پاسخ‌گو خواهد بود.

به هر حال در ایران بدبینی به ایالات متحده جدی است و باعث این بدبینی هم رفتار آمریکایی‌هاست. یقینا اگر تغییری رخ دهد تنها زمانی رخ خواهد داد که این رفتارها پایان پذیرند. ملاک ارزیابی واشنگتن رفتار این کشور است نه گفتار مقامات آن.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.