آرايش سياسي در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری

 

به اعتقاد بسياري از كارشناسان مسائل سياسي ايران، انتخابات ۹۲ داراي اهميتي فوق‌العاده بوده و از هم‌اكنون مي‌توان از اين انتخابات و نتايج آن، به عنوان يك نقطه عطف در تحولات سياسي كشور ياد نمود.

تجميع انتخابات رياست‌جمهوري و انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا براي نخستين‌بار، اولين انتخابات رياست‌جمهوري پس از فتنه ۸۸، پديده‌ساز بودن برخي از انتخابات رياست‌جمهوري در گذشته، تمركز نظام سلطه بر انتخابات ايران با به كارگيري راهبرد تحريم و مذاكره جهت تأثيرگذاري بر فضاي انتخابات، بازتاب وضعيت اقتصادي در صحنه انتخابات و در نهايت تأثير نتيجه انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري بر تحولات سياسي داخلي و سياست خارجي با توجه به بيداري اسلامي و تحولات جهاني، از جمله دلايلي است كه انتخابات پيش روي ملت ايران را بسيار با اهميت و سرنوشت‌ساز نموده است. پياده‌سازي يك توطئه بزرگ در بستر انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري با الگوگيري از انقلاب‌هاي رنگي و پديد آمدن فتنه‌اي عميق در كشور، نشان داد كه چگونه انتخابات مي‌تواند به صحنه مبارزه با نظام اسلامي از سوي استكبار جهاني تبديل گردد و در اين صحنه برخي از گروه‌ها و احزاب سياسي در پازل دشمنان بازي نمايند.

تجارب سال ۱۳۸۸، در بردارنده اين آموزه سياسي بوده كه از اين پس، آرايش سياسي و چگونگي دسته‌بندي‌هاي سياسي در هر انتخاباتي داراي اهميت بيش از پيش بوده و اين آرايش بر بسياري از مسائل كشور تأثيرگذار خواهد بود. برهمين اساس در اين نوشتار، آرايش و دسته‌بندي‌هاي سياسي در آستانه انتخابات ۹۲ بررسي مي‌گردد. البته لازم به توضيح است كه با توجه به فاصله زماني چندين ماهه تا انتخابات، اين آرايش ممكن است در پاره‌اي از موارد تغيير كند. از آنجا كه دشمنان در تلاشند تا صحنه انتخابات ۹۲ را به صحنه مبارزه با نظام اسلامي تبديل كنند، ضروري است قبل از بررسي آرايش سياسي، اهداف راهبردي نظام اسلامي و سناريوهاي اردوگاه نظام سلطه به همراه جريان‌هاي همسو با آن از قبيل ضد انقلاب و فتنه‌گران در قبال انتخابات ۹۲ مورد اشاره اجمالي قرار گيرد.

اهداف راهبردي نظام اسلامي در انتخابات ۹۲

با مطالعه و بررسي رهنمودهاي مقام معظم رهبري، مي‌توان اهداف راهبردي نظام اسلامي در انتخابات خرداد سال ۱۳۹۲ را در محورهاي زير دسته‌بندي نمود:

۱- مشاركت گسترده و فراگير مردم در صحنه انتخابات

۲- برگزاري انتخاباتي طبق قانون و با سلامت كامل

۳- برگزاري انتخابات در يك فضاي آرام و امن

۴- گزينش مطلوب از سوي مردم در راستاي مصالح انقلاب و كشور

بديهي است كه تحقق اهداف چهارگانه فوق در انتخابات ۹۲، تأمين‌كننده منافع ملي و دفع‌كننده تهديدات خارجي و تضمين‌كننده امنيت ملي خواهد بود. با چنين انتخاباتي دشمنان خارجي از تداوم تحريم‌ها و اثربخش بودن آن نااميد شده و در محاسبات خود در برخورد با ملت ايران به تجديد نظر روي خواهند آورد. با چنين انتخاباتي، جريان ضد انقلاب و فتنه‌گران نيز بيش از پيش نااميد خواهند شد. بنابراين تلاش امريكايي‌ها و متحدانشان از يك طرف و تمامي جريان‌هاي ضدانقلابي و فتنه‌گران از طرف ديگر، جلوگيري از تحقق اهداف چهارگانه مذكور خواهد بود. آرايش سياسي انتخابات و دسته‌بندي‌هاي داخلي، به گونه‌اي است كه دشمنان تصور مي‌كنند همانند سال ۱۳۸۸، مي‌توانند بر فضاي انتخابات و مسائل آن تأثيرگذار باشند.

اهداف راهبردي و سناريوهاي دشمنان در انتخابات ۹۲

استكبار جهاني به همراه متحدانش، انتخابات ۹۲ را فرصتي براي ضربه زدن و تضعيف جمهوري اسلامي مي‌داند. خانم هيلاري كلينتون در روزهاي پاياني‌ حضورش در وزارت خارجه امريكا، با صراحت اظهار داشت:«آرزو مي‌كنم انتخابات رياست‌جمهوري ايران به اغتشاش و ناآرامي منتهي شود.» نظام سلطه انتخابات ايران را به گمان خود فرصتي براي تحقق سه هدف راهبردي زير مي‌داند:

الف- شكل‌دهي به يك جنبش اجتماعي عليه نظام اسلامي با هدف‌ تغيير ساختار سياسي كشور

ب- ايجاد شرايط براي جابه‌جايي قدرت از اصولگرايان به غيراصولگرايان به منظور تغيير رفتار نظام اسلامي

ج- تأثيرگذاري بر افكار عمومي ايرانيان براي كاهش مشاركت به منظور مشروعيت‌زدايي از نظام اسلامي. دشمنان براي تحقق اهداف فوق، مجموعه‌اي از اقدامات را با بسيج تمامي امكانات خود به ويژه شبكه‌هاي رسانه‌اي و عوامل داخلي برنامه‌ريزي نموده و در حال اجراي آن مي‌باشند. مهم‌ترين محورهاي اقدامات آنان عبارت است از:

۱- افزايش تحريم‌ها و فشارهاي اقتصادي با هدف به ستوه‌آوردن مردم و ناراضي كردن آنها

۲- القاي آزاد نبودن انتخابات در ايران و زير سؤال بردن سلامت آن

۳- سياه‌نمايي وضعيت كشور و تيره و تار نشان دادن آينده

۴- متهم‌سازي نظام به مهندسي انتخابات

۵- بسترسازي براي اجتماعي كردن گفتمان سازش با امريكا براي كاهش فشارهاي اقتصادي

۶- زمينه‌سازي براي رأي آوري طرفداران مذاكره

۷-فراهم‌سازي زمينه براي فعال شدن ضد‌انقلاب و ايجاد آشوب و ناآرامي و نافرماني مدني

آرايش سياسي در انتخابات

آرايش سياسي در انتخابات، به چگونگي دسته‌بندي و قطب‌بندي‌ها براي رقابت‌هاي انتخاباتي گفته مي‌شود. در هر انتخاباتي، رقابت‌هاي انتخاباتي بين دو يا چند جريان، حزب، گروه، جناح يا فرد انجام مي‌گيرد. در كشورهاي غربي، معمولاً رقابت‌ها بين دو حزب اصلي انجام شده و قدرت بين دو حزب دست به دست مي‌گردد. در كشورهايي چون امريكا، مردم و ديگر جريان‌هاي سياسي چندان نقشي نداشته و همواره قدرت بين جمهوري‌خواهان و دمكرات‌ها چرخش مي‌كند. در ايران چنين وضعيتي وجود ندارد و اين مردم هستند كه تعيين‌كننده نهايي بوده و در هر انتخاباتي حرف آخر را مي‌زنند. بر خلاف ادعاي غربي‌ها، انتخابات در ايران آزاد، سالم و رقابتي بوده و بر همين اساس، هر انتخاباتي آرايش خاص خود را دارد. بنابراين نيم نگاهي به آرايش‌هاي انتخاباتي در دوره‌هاي پيشين رياست‌جمهوري ايران، براي تبيين آرايش انتخاباتي يازدهمين دوره رياست‌جمهوري در سال ۹۲ مفيد خواهد بود.

آرايش انتخاباتي در دوره‌هاي پيشين رياست‌جمهوري

تاكنون ۱۰ دوره انتخابات رياست‌جمهوري در ايران برگزار شده و در هر يك از اين انتخابات‌ها معمولاً رقابت‌ها دو قطبي بوده است. در انتخابات اول رقابت بين نيروهاي مذهبي و ليبرال‌ها و پس از حذف ليبرال‌ها از صحنه سياست به دليل رويكردهاي ضد انقلابي، رقابت‌ها در درون نيروهاي خانواده انقلاب و بين دو جناح موسوم به چپ و راست بود. با پديد آمدن نوعي همگرايي بين نيروهاي جناح چپ و جريان‌هاي ملي‌گرا، ليبرال و روشنفكران غرب‌گرا در آستانه انتخابات مجلس پنجم و پس از آن، رقابت در انتخابات هفتمين دوره رياست‌جمهوري در دوم خرداد سال ۱۳۷۶، در فضايي متفاوت از رقابت‌هاي پيشين بين دو جناح مذكور صورت پذيرفت و بر همين اساس، انتخابات دوم خرداد ۷۶، به يك نقطه عطف در تاريخ تحولات كشور تبديل گرديد. در سال ۷۶، صورت‌بندي‌هاي سياسي در ايران تغيير كرد و جناح‌بندي‌هاي سياسي درون جريان اسلامي، جاي خود را به دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا داد. در انتخابات هشتم، نهم و دهم رياست‌جمهوري در ايران، آرايش سياسي و رقابت‌هاي انتخاباتي دوقطبي بود. البته در انتخابات مزبور،‌ هر يك از قطب‌ها علاوه بر كانديداي اصلي، داراي كانديداي فرعي نيز بوده و در انتخاباتي چون انتخابات نهمين دوره رياست‌جمهوري، هر دو جريان اصولگرا و اصلاح‌طلب نوعي رقابت درون جرياني را هم تجربه كردند. فتنه ۸۸ از يك طرف و پيدايي يك حلقه انحرافي در جريان اصولگرا، دسته‌بندي‌هاي سياسي در كشور را دستخوش تغيير كرد و با پيدايي اين تغييرات، آرايش سياسي در انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوري، از حالت دوقطبي خارج شده و حداقل سه قطبي خواهد بود.

چهار جريان سياسي فعال در انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوري

براي انتخابات ۹۲، چهار جريان يا بازيگر اصلي، فعاليت‌هاي خود را از مدت‌ها قبل شروع كرده و هر يك در تلاش هستند تا بتوانند پيروز اين انتخابات گردند. اين چهار جريان عبارتند از:

۱- اصولگرايان

اصولگرايان به تمامي نيروها، گروه‌ها، احزاب و تشكل‌هاي سياسي گفته مي‌شود كه در دوره حضور اصلاح‌طلبان در قدرت، با تأكيد بر دفاع از اصول اساسي و مباني انقلاب و نظام اسلامي در يك جبهه انسجام پيدا كردند. اصولگرايان علاوه بر رقابت با اصلاح‌طلبان طي سال‌هاي اخير، به دليل طيف‌بندي‌هاي دروني، داراي نوعي رقابت درون جرياني هستند. در آخرين انتخابات،‌اصولگرايان در قالب دو جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري با هم رقابت داشتند. دسته‌بندي اصولگرايان در مجلس نهم و تشكيل دو فراكسيون رهروان ولايت و اصولگرايان نشان مي‌دهد، اصولگرايان در انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوري نتوانند به يك ائتلاف كامل برسند و با يك كانديدا وارد عرصه رقابت با رقباي خود گردند.

در ميان اصولگرايان دو رهيافت وحدت‌گرايي و اصلح‌گرايي وجود دارد. وحدت‌گرايان بر اين اعتقاد هستند كه شرط تداوم حضور اصولگرايان در حاكميت، رسيدن تمامي طيف‌هاي داراي وزن اجتماعي به يك ائتلاف فراگير و معرفي يك نفر به عنوان نامزد انتخابات رياست‌جمهوري است. در نقطه مقابل، طرفداران رهيافت خلوص‌گرايي يا اصلح‌گرايي، به وحدت اصالت نداده و رقابت درون جرياني اصولگرايان را صحيح مي‌دانند. با توجه به اين دو رهيافت، طيف‌هاي اصولگرا به صورت زير قابل دسته‌بندي هستند.

۱-۱ ائتلاف سه‌گانه اصولگرايان

آقايان حداد عادل، ولايتي و قاليباف با تشكيل يك ائتلاف سه‌گانه، رهيافت وحدت‌گرايي در اصولگرايان را دنبال مي‌كنند. رسانه‌ها از اين ائتلاف تحت عنوان «ائتلاف ۱+۲» ياد مي‌كنند ولي هر يك از اين افراد، با تأكيد بر ضرورت وحدت اصولگرايان، امكان اضافه شدن به ائتلاف را منتفي نمي‌دانند. آقاي حسين مظفر رئيس ستاد ائتلاف سه‌گانه در همين راستا مي‌گويد:«آغوش ائتلاف براي همكاري و تعامل همه اصولگرايان و همه كساني كه دل در گرو نظام دارند باز است.»

افراد اين ائتلاف ضمن تأكيد بر وحدت اصولگرايان، بر ضرورت كار تيمي حتي پس از انتخابات تأكيد داشته و درصدد هستند تا ديگر طيف‌هاي اصولگرا را براي پيوستن به ائتلاف متقاعد سازند. جامعتين و شخصيت‌هاي برجسته آن مانند آيت‌الله مهدوي كني و آيت‌الله يزدي، از رهيافت وحدت اصولگرايان حمايت مي‌كنند.

ائتلاف سه‌گانه با تشكيل شوراي ۱۵ نفره ائتلاف، به دنبال دستيابي به ساز و كارهاي مناسب جهت رسيدن به نامزد نهايي اصولگرايان مي‌باشد. يكي از مهم‌ترين روش‌ها در اين مسير، نظرسنجي‌ها بوده و اعضاي ائتلاف متعهد شده‌اند با يكديگر رقابت نكرده و هر كدام در نظرسنجي‌ها امكان رأي آوري بيشتر دارد مورد حمايت ديگر اعضاي ائتلاف قرار گيرد.

۲-۱ جبهه ‌پايداري

جبهه پايداري در سال ۱۳۹۰ و در آستانه انتخابات مجلس نهم از سوي هواداران احمدي‌نژاد تشكيل گرديد. ظهور يك حلقه انحرافي در دولت احمدي‌نژاد موجب گرديد، برخي از اعضاي سابق دولت و عده‌اي از نمايندگان هوادار دولت، با شعار حفظ گفتمان سوم تير ۸۴، اين جبهه را با حمايت‌هاي معنوي آيت‌الله مصباح تشكيل دهند. جبهه پايداري بر رهيافت خلوص‌گرايي و معرفي كانديداي اصلح در انتخابات تأكيد دارد. آقاي دكتر باقري لنكراني سخنگوي جبهه پايداري با بيان اينكه خط قرمز جبهه پايداري، فتنه و انحراف است، مي‌گويد:«ما جريان انحرافي را يك خطر بالقوه براي انقلاب و نظام اسلامي مي‌دانيم.» نشانه‌هاي زيادي وجود دارد مبني بر اينكه جبهه پايداري قصد دارد بدون ورود به ائتلاف با ساير اصولگرايان، كانديداي مورد نظر خود را معرفي نمايد. آيت‌الله مصباح يزدي از چهره‌هاي اصلي و حامي جبهه پايداري مي‌گويد:«ما مكلف به انتخاب اصلح هستيم و اگر دو نفر در زمينه‌هاي فكري و اخلاقي شبيه هم باشند، بايد فرد اصلح را انتخاب كرد.» صادق محصولي، عضو شوراي مركزي جبهه پايداري در مورد امكان ائتلاف جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايان در صورت حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده مي‌گويد:«از ترس كشته شدن، خودكشي نمي‌كنيم! تمامي عواملي كه مي‌توانند در قطب‌بندي جريان‌هاي سياسي براي انتخابات آينده مؤثر باشند، مشخص شده است. جبهه پايداري معتقد به تكليف‌گرايي است، نه نتيجه‌گرايي.» از آقايان لنكراني، جليلي و فتاح به عنوان كانديداهاي احتمالي اين جبهه ياد مي‌گردد. برخي معتقدند در صورت رقابت جدي بين اصولگرايان و غيراصولگرايان اعم از اصلاح‌طلبان و حلقه انحرافي، ممكن است جبهه پايداري با ديگر اصولگرايان روي حداد عادل به توافق برسند.

۳-۱ فراكسيون رهروان ولايت

در حالي كه از دكتر علي لاريجاني به عنوان يكي از كانديداهاي احتمالي انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري ياد مي‌شود، خود ايشان در اين خصوص با صراحت، اظهارنظري مبني بر آمدن يا نيامدن نكرده است، اما برخي از اعضاي فراكسيون رهروان ولايت، در تلاشند تا آقاي لاريجاني را وارد عرصه رقابت نمايند. آقاي رمضان شجاعي‌كياسري، از اعضاي فراكسيون رهروان ولايت در مجلس در همين خصوص مي‌گويد:«از لاريجاني، رئيس مجلس براي حضور در انتخابات دعوت كرديم و براي حضور وي در انتخابات اصرار داريم، اما با وجود اصرارهاي فراوان فراكسيون، تاكنون لاريجاني مجاب به حضور در انتخابات نشده است. ولي ممكن است بعداً اتفاقاتي بيفتد. فعلاً فراكسيون رهروان ولايت جلساتي را برگزار مي‌كند و مشغول بررسي گزينه‌هاي مطرح براي حضور در انتخابات آتي هستيم.»

آقاي علي برومند از ديگر اعضاي فراكسيون رهروان ولايت مي‌گويد:«لاريجاني براي نامزدي در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم تا حدودي متقاعد شده است. ما به ايشان پيشنهاد كانديداتوري داديم زيرا معتقديم آقاي لاريجاني فرد توانمندي است كه به اصول دموكراسي اعتقاد دارد و خردمندانه‌تر از ديگران مي‌تواند كشور را اداره كند. تا آنجايي كه بنده مي‌دانم آقاي لاريجاني مي‌خواهد به جمع‌بندي كلي برسد.»

۴-۱ جبهه پيروان خط امام و رهبري

جبهه پيروان خط امام و رهبري كه در واقع بخش سنتي اصولگرايان به شمار مي‌آيند از پانزده حزب و گروه تشكيل شده‌اند. اين جبهه بر رهيافت وحدت اصولگرايان در انتخابات ۹۲ تأكيد دارد. سيدكمال‌الدين سجادي سخنگوي اين جبهه طي گفت‌وگويي در تاريخ سوم اسفند ۹۱ با خبرنگار خبرگزاري فارس مي‌گويد:« جبهه پيروان در يك فرآيند طولاني از احزاب پانزده‌گانه خود خواسته بود كه اسامي مورد نظرشان براي كانديداتوري را اعلام كنند، لذا اين فرآيند طي شد و در جلسه شوراي مركزي جبهه كه متشكل از دبيران كل احزاب پانزده‌گانه بود،‌براساس آرا سه نفر با اكثريت آرا انتخاب شدند. جبهه پيروان آقايان منوچهر متكي، محمدرضا باهنر و يحيي آل‌اسحاق را به عنوان كانديداهاي مطرح جبهه پيروان در انتخابات معرفي كرد.» سجادي در اين گفت‌وگو بر وحدت اصولگرايان براي رسيدن به يك كانديداي واحد تأكيد مي‌نمايد.

۵-۱ جبهه ايستادگي

در انتخابات مجلس نهم جبهه ايستادگي خارج از دو جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري با ارائه ليست‌هاي انتخاباتي وارد عرصه رقابت‌ها گرديد. اين جبهه در انتخابات ۹۲ قصد دارد با كانديداتوري آقاي محسن رضايي وارد عرصه رقابت‌ها گردد. آقاي رضايي طي ماه‌هاي اخير ورودش به عرصه رقابت‌ها را قطعي و فعاليت‌هايي را شروع نموده است. ايشان اظهار داشته از وي براي ورود به ائتلاف سه‌گانه اصولگرايان دعوت نشده، لكن اگر دعوت هم مي‌شد، وارد ائتلاف نمي‌شد و به صورت مستقل مي‌آيد. آقاي حسين كنعاني‌مقدم دبير كل حزب سبز، از محسن رضايي به عنوان كانديداي قطعي اين حزب در انتخابات ۹۲ نامبرده و در مصاحبه با خبرگزاري فارس مي‌گويد:«اعتقاد داريم انتخابات آينده از سه قطب اصولگرايان، حاميان احمدي‌نژاد و اصلاح‌طلبان تشكيل خواهد شد. محسن رضايي به صورت مستقل وارد انتخابات مي‌شود و حاضر به ائتلاف با هيچ جرياني حتي ائتلاف سه‌گانه نيست اما معتقد است بعد از انتخاب شدن بايد دولت فراگيري ايجاد كند تا همه افرادي كه كارآمدي دارند در دولت حضور يابند.» آقاي دانش‌جعفري به عنوان رئيس ستاد انتخاباتي محسن رضايي انتخاب شده است. همچنين آقاي كنعاني‌مقدم دبير سياسي جبهه ايستادگي، شعار «دولت فراگير و اميد» را شعار محسن رضايي در انتخابات اعلام كرد.

۶-۱ سايرين

در ميان اصولگرايان، از افراد ديگري نام‌ برده شده يا بعضاً خود اظهاراتي را مبني بر آمدن به صحنه و رقابت‌ها داشته‌اند. آقايان سبحاني، پورمحمدي، چمران، نهاونديان و... از اين قبيل افراد هستند.

۲- اصلاح‌طلبان

اصلاح‌طلبان كه با فتنه‌انگيزي در سال ۱۳۸۸ دچار آسيب ‌جدي شدند و به انزوا رفتند، انتخابات ۹۲ را يك فرصت طلايي براي احياي خود مي‌دانند، البته نظام اسلامي اصلاح‌طلبان را معادل فتنه‌گران ندانسته و حضور افرادي از اصلاح‌طلبان به عرصه رقابت‌ها در صورت دست نداشتن در فتنه از يك طرف و داشتن مرزبندي روشن با دشمنان و فتنه‌گران را بلامانع مي‌داند. طيف فتنه‌گر و افراطي اصلاح‌طلبان انتخابات را تحريم كرده و ورود به عرصه انتخابات را نادرست مي‌دانند، لكن طيف‌هاي ديگر اصلاح‌طلبان بر حضور در انتخابات تأكيد دارند.

اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۲ سه هدف راهبردي كسب قدرت از طريق پيروزي، كسب مشروعيت سياسي با ورود رسمي به عرصه رقابت‌ها و حفظ موجوديت سياسي خود را دنبال مي‌كنند. اصلاح‌طلبان براي انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوري داراي سه سناريوي مشاركت فعال، مشاركت نيمه‌فعال و مشاركت غيرفعال را طراحي كرده و در راستاي پياده‌سازي هر يك از اين سناريوها مجموعه‌اي از اقدامات را انجام مي‌دهند.

اصلاح‌طلبان براي كسب پيروزي در انتخابات به گزينه‌هايي چون خاتمي چشم دوخته‌اند و براي عبور از سد شوراي نگهبان و به تأييد رساندن وي شعار «انتخابات آزاد» را مطرح مي‌كنند. برخي از اصلاح‌طلبان با قطعي دانستن ردصلاحيت خاتمي، آقاي هاشمي‌رفسنجاني را بهترين نامزد انتخاباتي براي اصلاحات دانسته و براي ورود ايشان به عرصه رقابت‌ها، زمينه‌سازي مي‌كنند. افرادي چون موسوي‌خوئيني‌ها نسبت به هاشمي‌رفسنجاني، ديدگاه مثبتي مبني بر تأمين‌كننده منافع اصلاح‌طلبان ندارند. آقاي تابش از چهره‌هاي برجسته اصلاح‌طلبان مي‌گويد:«اصلاح‌طلبان يا با خاتمي مي‌آيند يا با هاشمي!» اين جمله بسيار شباهت دارد با جمله‌اي كه خاتمي در سال ۱۳۸۸ بيان داشت:«يا من مي‌آيم يا موسوي!» طيف‌هايي از اصلاح‌طلبان هزينه كردن روي كانديداهاي درجه ۲ و ۳ جبهه اصلاحات را مفيد ارزيابي نمي‌كنند. بر همين اساس از آقايان عارف، نجفي، جهانگيري و كمالي با عنوان كانديداهاي درجه ۲ ياد مي‌گردد. از برخي اظهارات مي‌توان دريافت كه محقق‌داماد از جمله كساني است كه مجمع روحانيون مبارز بيشترين نگاه را پس از خاتمي به وي دارند و امكان ورود ايشان به انتخابات قوت بيشتري پيدا كرده است.

اصلاح‌طلبان با توجه به اختلافات و رقابت‌هاي درون جرياني اصولگرايان از يك طرف و مشكلات اقتصادي جامعه با توجه به تحريم‌هاي غرب از طرف ديگر، به رأي‌آوري حداقل براي رفتن به مرحله دوم انتخابات اميدوارند. برهمين اساس دامن زدن به اختلافات اصولگرايان، سياه‌نمايي و بحران‌نمايي از وضعيت كشور، القاي يأس و نااميدي نسبت به آينده، ناكارآمد نشان دادن اصولگرايان به ويژه با توجه به مواضع و رفتارهاي حلقه انحرافي در دولت، القاي آزاد نبودن و رقابتي نبودن انتخابات از جمله اقدامات محوري آنان براي زمينه‌سازي جهت كسب پيروزي در انتخابات مي‌باشد.

۳- حلقه انحرافي

آقاي احمدي‌نژاد كه محصول دوره اصولگرايي بود و در سال ۱۳۸۴ به عنوان يك چهره اصولگرا مردم به وي رأي دادند، با ظهور يك حلقه انحرافي در دولتش، از اصولگرايان فاصله گرفت. حلقه انحراف قصد دارد با عبور از اصولگرايان و معرفي يك نامزد مورد حمايت احمدي‌نژاد براي انتخابات ۹۲، بقاي خود در قدرت را به هر شكل ممكن تداوم بخشد. حلقه انحراف در طي سال‌هاي اخير از يك طرف تلاش كرده يك صف‌بندي با تمامي جريان‌ها و به ويژه طيف‌هاي مختلف اصولگرا پيدا كند و از طرف ديگر با اتخاذ سياست‌هاي ليبراليستي به ويژه در حوزه فرهنگ، از نيروهاي غيراصولگرا يارگيري نمايد. مشايي و احمدي‌نژاد نيروهاي كانوني اين حلقه به شمار مي‌آيند و افرادي چون بقايي، ملك‌زاده و رحيمي از نزديكان آن دو محسوب مي‌گردند.

از مشايي به عنوان كانديداي مطلوب حلقه انحراف براي انتخابات ياد مي‌گردد و با توجه به ردصلاحيت احتمالي وي از سوي شوراي نگهبان، احمدي‌نژاد نيز براي تحت فشار قرار دادن شوراي نگهبان از شعار «انتخابات آزاد» در چند سخنراني و مصاحبه استفاده كرده است. اين حلقه شعار «زنده باد بهار» را براي خود انتخاب نموده و براي جا انداختن اين شعار تلاش مي‌كند. در اواخر آذرماه بود كه سايت خبر‌آنلاين نوشت:«برخي حاميان رحيم‌مشايي به وي پيشنهاد كرده‌اند در انتخابات رياست‌جمهوري آينده با شعار «زنده باد بهار» شركت كنند. آنان بهار را تمثيل ظهور امام عصر (عج) معرفي كرده‌اند، همچنين حاميان مشايي اقدام به راه‌اندازي سايت‌ها و وبلاگ‌هايي براي تبليغ وي كرده‌اند و در اين وبلاگ‌ها با شعار «پيش به سوي فتح خيبر»، از مشايي به عنوان «مظلوم‌تر از بهشتي، خدوم‌تر از رجايي» نام برده‌اند.

روزنامه ايران طي چندين ماه گذشته با يك رويكرد كاملاً تبليغاتي، به دنبال جا انداختن حلقه انحراف به عنوان ناب‌ترين جريان انقلاب اسلامي و مدافع اصلي حقوق مردم مي‌باشد. اين روزنامه به طرق مختلف، تلاش مي‌كند تا تمامي رقبا و مخالفان احمدي‌نژاد را در يك صف و مخالف حقوق اساسي مردم و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي قرار دهد، به عنوان مثال روزنامه ايران در آذرماه طي مقاله‌اي به تحليل مختصات جبهه مخالفان آقاي احمدي‌نژاد پرداخته و آقاي هاشمي‌رفسنجاني را فرمانده اين جبهه و اصولگرايان، راست سنتي، اصلاح‌طلبان، كنار گذاشته‌ها از دولت، استكبار جهاني و صهيونيسم را از اعضاي جبهه مخالفان رئيس‌جمهور معرفي كرده و مدعي شده است كه واژگان جريان انحرافي، انفعال در سياست خارجي و سوءمديريت در حوزه اقتصادي، جملگي فصل مشتركي هستند كه مدعيان اصولگرايان و هاشمي‌رفسنجاني را در جبهه‌اي واحد به نام جبهه مخالفان احمدي‌نژاد به هم مي‌رسانند.

همين روزنامه گفت‌وگويي با عبدالرضا داوري، نيروهاي اصلاح‌طلب، اصولگرا، حزب مؤتلفه اسلامي، حلقه شهرداري، حلقه جبهه پيروان رهبري و جامعه اسلامي مهندسين اسلامي را جزو جرياني جديد به نام «جريان بازارگرا» ناميده و آنها به عنوان كساني معرفي مي‌شوند كه نبض بازار را در اختيار دارند و اقتصاد را به عنوان يك ساختار مستقل مي‌دانند. ياران احمدي‌نژاد تلاش مي‌كنند از وي و حلقه پيرامونش به عنوان يك جريان سوم ياد كنند كه مي‌تواند از ظرفيت‌هاي انقلاب به نفع مردم استفاده كند. براين اساس، حلقه انحراف از طريق شبكه‌هاي رسانه‌اي خود، به دنبال دو قطبي‌سازي جامعه به دو قطب «خدمت» و «قدرت» است.

در اين دو قطبي‌سازي، احمدي‌نژاد «نماد خدمت» ،«ستيز با فساد»و «عدالت گستري» معرفي مي‌شود و تمامي مخالفان و رقباي احمدي‌نژاد «تشنگان قدرت» معرفي مي‌شوند. با اين تقسيم‌بندي، حلقه انحراف به دنبال آن است كه تمامي رقبا را كساني معرفي كند كه «حقوق اساسي» مردم را برنمي‌تابند و اين تنها احمدي‌نژاد و يارانش به ويژه مشايي هستند كه دنبال دفاع از حقوق اساسي مردم مي‌باشند. احمدي‌نژاد و حلقه انحراف قصد دارند تحت عنوان «افشاگري» تمامي رقبا و مخالفان خود را به «فساد» و معترض به «حقوق اساسي مردم» متهم سازند. آنچه در مجلس شوراي اسلامي و در جلسه استيضاح وزير كار رخ نمود، نقطه آغازي براي پياده‌سازي اين سناريو بود.

احمدي‌نژاد در اين جلسه استيضاح، نه به دنبال دفاع از وزير در برابر استيضاح‌كنندگان، بلكه به دنبال استفاده از اين فرصت، براي متهم ساختن رقبا به فساد بود، اين سبك رفتار به شدت رهبر معظم انقلاب اسلامي را ناراحت كرد و ايشان در اين خصوص و در جمع مردم آذربايجان شرقي در تاريخ ۲۸/۱۱/۹۱، فرمودند: «... خب، رئيس يك قوه به استناد يك اتهام اثبات نشده و مطرح نشده‌اي در دادگاه، دو قوه ديگر را متهم كرد؛ اين كار بدي بود، اين كار نامناسبي بود، اينجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع‌كننده حقوق اساسي مردم است. يكي از حقوق اساسي مهم مردم اين است كه در آرامش رواني زندگي كنند؛ در كشور امنيت اخلاقي برقرار باشد. اگر فردي متهم به فساد است، نمي‌شود به خاطر او انسان ديگري را متهم كند، حتي اگر ثابت هم مي‌شد؛ چه برسد به اينكه ثابت نشده است. دادگاهي نرفته، محاكمه‌اي نشده، به استناد متهم كردن يك نفر، انسان بيايد ديگران را، مجلس را، قوه قضائيه را متهم كند، اين كار درست نيست. اين كار غلط است. بنده فعلاً نصيحت مي‌كنم.»

در اين سخنان رهبر انقلاب اسلامي، نفس اين نوع حركت‌ها را محكوم كردند. حركتي كه گويا سناريوي انحراف است براي اينكه همه را با همين روش به فساد متهم سازد. متأسفانه اين روش سال‌هاي اخير احمدي‌نژاد و حلقه انحراف بوده است. مبارزه با فساد الزاماتي دارد و از الزامات آن رعايت ضوابط شرعي، چارچوب‌هاي قانوني و اخلاق اسلامي است. در اين سال‌ها رئيس قوه مجريه، به جاي پيگيري مسائل مرتبط با فساد اقتصادي و مبارزه با آن از طريق دستگاه قضايي، اين مسائل را به فضاي افكار عمومي و رسانه‌ها كشانده و اين خود نشان‌دهنده آن است كه گويا هدف اصلي بهره‌برداري سياسي است. آنچه اين گمانه را تقويت مي‌كند، ممانعت احمدي‌نژاد از پيگيري پرونده‌هايي از اطرافيانش مي‌باشد كه به فساد مالي متهم هستند.

حلقه انحراف بر اين تصور است كه با رويكرد اينگونه‌اي مبني بر نشان دادن عزم و اراده براي مبارزه با فساد مي‌تواند آراي توده‌هاي محروم و مستضعف و اقشار متوسط به پايين جامعه و با رويكردهاي ليبراليستي در عرصه فرهنگي مي‌تواند آراي اقشار متوسط به بالا را به دست آورده و پيروز انتخابات گردد. برخي از مواضع احمدي‌نژاد در دولت دهم، موجب شده بيگانگان به حلقه انحراف در اين دولت دل ببندند.

۴- حاميان هاشمي

حاميان هاشمي رفسنجاني براي اين انتخابات پيش رو فعال شده و ايشان را به عنوان نجات‌بخش كشور معرفي مي‌كنند. هاشمي با طرح دولت وحدت ملي، تلاش دارد با مهندسي صحنه انتخابات به اهداف راهبردي مورد نظر دست يابد. هاشمي و اطرافيانش از طريق سياه‌نمايي و بحراني نشان دادن وضعيت كشور، درصدد هستند تا تنها راه نجات كشور را در ورود مرد بحران‌ها به عرصه انتخابات خلاصه كنند. آقاي هاشمي در سال ۱۳۸۸ با طرح برخي مطالب در خصوص صيانت از آراي مردم، به زمينه‌سازي ذهني براي القاي شبهه تقلب در انتخابات كمك كرد و در ماه‌هاي اخير، ايشان با تكرار شعار ضرورت برگزاري «انتخابات آزاد» بسياري از توجهات از داخل و خارج را به سمت خود جلب كرده است. در ماه‌هاي اخير احتمال ورود شخص هاشمي رفسنجاني به عرصه رقابت‌ها قوت پيدا كرده و ادبيات ايشان براي ورود يا عدم ورود به اين عرصه، شباهت كامل با ادبيات وي در سال ۱۳۸۴ دارد.

بر همين اساس، اصلاح‌طلبان نااميد از آمدن خاتمي، هاشمي را گزينه مناسبي براي خود ارزيابي مي‌كنند. آقاي الياس حضرتي از چهره‌هاي فعال اصلاح‌طلب در مطلبي كه هفته‌نامه آسمان آن را انتشار داده با اشاره به معني‌دار بودن كانديداتوري هاشمي در انتخابات آينده مي‌گويد: «براي بقاي نظام جمهوري اسلامي و تكامل و قوت آن، بايد سراغ استراتژي اول رفت و اين كار با حضور يك نفر از بين آقايان خاتمي و هاشمي قابل پيگيري است.»

البته آقاي هاشمي در گفت‌وگويي با سايت خبر آنلاين تصريح كرده كه قصد كانديداتوري ندارد و از ميان كانديداها اگر كسي را بپسندد، مورد حمايت قرار مي‌دهد. برهمين اساس برخي گمانه‌ها از آن حكايت دارد كه يكي از افراد مورد نظر آقاي هاشمي، مي‌تواند شيخ حسن روحاني باشد. آقاي روحاني مدتي است كه فعاليت‌هاي انتخاباتي خود را شروع كرده است. اما از آنجا كه در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم، بعيد است آقاي هاشمي و يا كانديداي مورد نظرش با اصلاح‌طلبان رقابت كند و آنها به دنبال نوعي هم‌افزايي هستند، آقاي روحاني مورد رضايت ‌بخشي از اصلاح‌طلبان نيست و آنان تلاش خواهند كرد كه آقاي هاشمي در صورتي كه خودش به اين عرصه ورود پيدا نكرد، نظر وي را به سمت گزينه مورد نظرشان جلب كنند.

آرايش سياسي در انتخابات شوراها

همزماني انتخابات شوراهاي اسلامي دوره چهارم با انتخابات رياست‌جمهوري، سبب شده تا مسائل اين انتخابات تحت‌الشعاع رياست‌جمهوري قرار گيرد. آرايش سياسي در انتخابات شوراها تفاوت چنداني با آرايش سياسي انتخابات رياست جمهوري ندارد. البته اين آرايش‌ها و دسته‌بندي‌هاي سياسي براي شوراها، در كلانشهرها و شهرهاي بزرگ كاربرد داشته و در بسياري از شهرها و شهرستان‌ها، انتخابات شوراها تحت تأثير مسائل محلي بوده و كمتر تحت تأثير رقابت‌هاي سياسي جريان‌هاي ملي قرار مي‌گيرد. اصلاح‌طلبان به انتخابات شوراها در كلانشهرهايي چون تهران چشم دوخته و اميدوارند به بركت اختلافات ميان اصولگرايان به بهشت دست يابند و آن را مقدمه‌اي كنند براي اينكه در دوره‌هاي بعد به پاستور برسند.

جمع‌بندي و نتيجه‌گيري

انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوري كه همزمان با انتخابات شوراهاي اسلامي دوره چهارم در ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۲ برگزار مي‌گردد؛ به دلايل گوناگون از اهميت بالايي برخوردار است. آرايش سياسي در اين انتخابات از انتخابات پيشين متفاوت بوده و رقابت‌هاي دو قطبي پيشين به يك رقابت سه قطبي تبديل خواهد شد. اصولگرايان در حالي كه با دو قطب اصلاح‌طلبان و حاميان احمدي‌نژاد بايد رقابت كنند، به احتمال بسيار قوي يك رقابت درون جرياني را دنبال مي‌كنند. حاميان آقاي هاشمي در اين انتخابات فعال شده و به نظر مي‌رسد آنان با اصلاح‌طلبان به يك كانديداي واحد برسند.

در صورت ورود آقاي هاشمي رفسنجاني به عرصه رقابت‌ها به عنوان نامزد رياست‌جمهوري، آرايش سياسي انتخابات به ويژه در جبهه اصولگرايان دچار تغييرات شده و احتمالاً بخشي از نيروهاي اصولگرا نيز از وي حمايت كنند. اميد اصلي اصلاح‌طلبان و حلقه انحرافي براي نتيجه گرفتن در انتخابات، اختلافات و رقابت‌هاي درون جرياني اصولگرايان است. آنان اميد دارند با تكثر كانديداهاي اصولگرايان، انتخابات به مرحله دوم كشيده شده و هيچ يك از اصولگرايان به مرحله دوم راه پيدا نكنند. بديهي است كه در چنين شرايطي، شرط پيروزي اصولگرايان وحدت و ائتلاف فراگير با رسيدن به يك كانديداي واحد است.

در انتخابات ۹۲ استكبار جهاني و جريان ضد انقلاب و فتنه‌گران، درصددند تا اهداف راهبردي نظام اسلامي تحقق پيدا نكند. مشاركت گسترده مردم در انتخابات، فضاي آرام و باثبات و نتيجه مطلوب از اهداف راهبردي نظام در اين انتخابات است. دشمنان به دنبال بحران‌آفريني و كاهش مشاركت براي مشروعيت‌زدايي از نظام اسلامي هستند. به طور قطع مردم بصير و هوشمند ايران اسلامي در انتخابات ۹۲ بار ديگر حماسه‌آفرين خواهند بود. راهپيمايي پرشكوه ۲۲ بهمن سال ۹۱ نشان داد راهبرد تحريم دشمنان نتيجه عكس داده و اين مهم در انتخابات ۹۲ نمايان‌تر خواهد شد.(انشاءالله).

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.