زنان و حق تعیین سرنوشت

 

چکیده

زن مسلمان ایرانی درجامعه وقانون اساسی چه جایگاهی دارد؟ چگونه می‌تواند هم جایگاه خود را بشناسد و هم به دیگران بشناساند؟ زن مسلمان ایرانی چه دغدغه هایی باید در جامعه ی اسلامی خود به عنوان یک فرد حامی ولایت وقانونمدار داشته باشد؟ آیا در رسیدن به اهداف خویش تنهاست یا در این راه الگوهایی دارد که تأسی به آنها می تواند در رسیدن به هدف اورا یاری نماید؟

برای شناخت این الگوها چه باید بکند؟ این الگوها چه اهدافی را درجامعه ی اسلامی به او می شناساند؟این اهداف تا چه حد درحق تعیین سرنوشت زن مسلمان ایرانی دخیل هستند؟

این سؤالات وبسیاری از سؤالات دیگر دغدغه هایی است که نویسنده سعی خواهدنمود دراین بضاعت اندک به آنهاپاسخ دهد.

واژگان کلیدی

زن مسلمان ، ایرانی ، حق تعیین سرنوشت ، قانون اساسی ،  الگو

مقدمه

حاکمیت مطلق برجهان وانسان از آنِ خداست (اصل56قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)همان خدایی که انسان راخلق نموده وانسان را برسرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است.(همان) البته کدام انسان برسرنوشت اجتماعی خویش حاکم است؟انسانی که متصل به عقل کل یعنی منبع ومبدأ عبودیت والوهیت است.انسانی که درمسیربندگی قرار گرفته ومی داند از این حق در چه راهی وبه فراخور چه موضوعاتی باید استفاده نماید!

وإلّا انسانی که قادر به درک عقل کل واتصال با آن نیست واز منبع ومبدأ دور افتاده وغرق در دنیا وظواهرگذرای آن است، چگونه می تواند سرنوشت خویش را رقم زند ودرتعیین آن دخیل شود ومدعی به دست گیری این حق شود؟یا مجانین که فاقد شعور قوای عقلی می باشند، بنابرقوانین مدنی ما ازاستیفای حقوق خویش نیز محرومند یا افراد غیررشید وصغار.

بنابراین انسان موردتوجه ،انسانی است که از نظر حقوق مدنی ودیگر قوانین بشری نتوان اورا از استیفای این حقش محروم دانست.در این صورت هیچ کس نمی تواند این حق الهی  (حق حاکمیت برسرنوشت) را از انسان سلب کند یا درخدمت منافع فردیا گروهی خاص قرار دهد(همان).

اما تبیین وتشریح این حقوق باچه کسانی است ویا به عبارت رساتر وساده تر انسان از کدام منبع می تواند دریابد حقوق الهی خویش درجامعه کدام است وتا چه حد می تواند آنها را استیفا نماید واصلاً حق استیفا را داراست یاخیر؟ ودر صورت بهره مندی از این حقوق چگونگی عملکرد وتعیین دایره ی عملکرد او چه اندازه است؟

-          قانون اساسی

یکی از مهم ترین منابع در هر کشوری برای پاسخ به سؤالات مطروحه ، قانون اساسی آن کشور است که حکم قانون مادر را دارد وبقیه ی قوانین از قانون اساسی تبعیت کرده وشکل می گیرند.

اصل19قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (از این پس:ق.ا.ج.ا.ا)می آید. " مردم ایران از هرقوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند ورنگ ونژاد ،زبان ومانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود". در این اصل تفاوتی در ظواهروجنسیت لحاظ نشده است.آنچه ملاک قرار گرفته ، ایرانی بودن است وعبارت "مردم ایران" علی الاطلاق ذکر شده است ودر مقام بیان این موضوع است که تأکید نماید اگر ایرانی باشی باهم وطنانت از حقوق مساوی برخوردارهستی.

اصل20ق.ا.ج.ا.ا، نیز ذکر شده است:" همه ی افراد ملت اعم از زن ومرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند واز همه ی حقوق انسانی ،سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند."باز به صورت مطلق از همه ی افراد ملت که تحت حاکمیت سیاسی واحد قرار دارند، نام می برد.

واژه ی ملت ، نشان دهنده ی پذیرش حاکمیت سیاسی واحد است چراکه یکی از ارکان تشکیل دهنده ی دولت ،ملت می باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت ؛محاربین ومعاندین هرچند ایرانی از آنجائیکه با دولت اسلامی مخالفت دارند، از این مقوله خارجند.

این نکته را نسبت به اصل قبلی می توان یکی از نکاتی دانست که اصل 19 را محدودتر نموده است واز سوی دیگر به وضوح در ذیل اصل می توان دید با آوردن عبارت" رعایت موازین اسلام" باز استفاده از حقوق ملت را تخصیص زده است.

البته مگر می توان جز این انتظار داشت که در جامعه ی اسلامی غیراز این موردِ انتظار باشد؟ همان مدافعان حقوق بشر نیز در مواد22-23و30اعلامیه ی جهانی خود بیان می نمایند که هرفرد می تواند به تمام درجات وکمالات مورد توجه نایل شود، منتها با توجه به قوانین داخلی جامعه ای که در آن زندگی می نماید.

 

زن مسلمان وبهره مندی از حقوق انسانی اجتماعی

 

زن مسلمان ایرانی به عنوان بخشی از اصول19و20 ق.ا.ج.ا.ا، باید درجامعه حضور داشته باشد.باید از حق تعیین سرنوشت خویش استفاده نماید.باید بتواند انتخاب نماید وانتخاب شود.باید بتواند درجامعه موافقت ومخالفت خویش را ابراز نماید.قانون راه را برای او هموار ساخته واجازه داده است.اما از این زمینه ای که برایش فراهم شده چگونه استفاده نماید؟ چگونه وارد راه شود تا به بهترین نحو هم به اهدافش برسد وهم به بهترین وجه خود را به عنوان یک شهروند مسلمان معرفی نماید؟ "بی پیر مرو تو در خرابات ، حتی اگر سکندر زمانی"باید مداقّه نماید.باید برای قدم گذاشتن در راه ،الگو داشته باشد.باید با تأسی به الگوهای صحیح الهی بتواند درست گام بردارد.کمی به اطرافش نگاه کند.الگوها را به آسانی خواهدیافت.

 ما درطول تاریخ اسلام وانقلاب کبیرمان ، الگوهای والای زن مسلمان که بسیار جسوروهوشمندانه وارد عرصه ی رسیدن به اهداف الهی واثبات موقعیت زن مسلمان شده اند،کم نداریم.به کمی دورتر نظر می افکنیم.زینب کبری؛ عقیله ی بنی هاشم را می بینیم.

عقیله زنی است که دارای خرد وعلم وحلم است ودر کارش آینده نگری دارد.علم او متصل به منبع وحی است.چنین زنی به عنوان اسیر وارد کوفه ودربار یزید شده وباز بخاطر علمش با فصاحت وبلاغت توانست انقلاب کربلا را جاویدان نماید.فصاحت وبلاغتی که سرچشمه از فصاحت قرآن (أقصح من نطق بالضّاد) وفصاحت نهج البلاغه داشت.اوج فصاحت کلامی خانم زینب آنجاست که با توجه به هرموقعیت ،کلام متناسب آن را بیان می کند وچنان با کلمات نافذ جان مردم را تا اعماق وجود می سوزاند که چندی نگذشته ، توابین ومختار ثقفی را خلق می کند.

آنجا که به مردم کوفه فرمود:" اشکانتان خشک نشود وناله هایتان پایان نپذیرد!براستی حکایت شما حکایت زنی است که رشته های خود را محکم بافته بود وپس باز می کرد.شما سوگندتان را دستاویز فساد قرار دادید!شما چه دارید جز لاف زدن ودشمنی ودروغ وسینه هایی پرکینه!..."

کلام زینب بسیار به کلام نهج البلاغه شبیه است وتعجبی ندارد زیرا او دختر علی است.حضرت زینب پیامبر را پدر خود خطاب می کند واینچنین خود را بهتر می شناساند وبدین ترتیب افکار واحساسات مردم را در دست می گیرد وسپس به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری وپیمان شکنی آنها حمله می نماید.با تعبیر برادرش به سرور جوانان اهل بهشت ،چنان آتشی در جان کوفیان افکند که تمام آثار کفر وجهالت ونفاق را از آنان زدود.آنان را به یاد علی بزرگترین مظلوم عالم می اندازد.

تأثیر این خطبه اولین بذرهای قیام توابین ومختار را دربین کوفیان کاشت.از سوی دیگر به خاطر همین خطبه ،یزیدیان به سرعت اسرا را از کوفه خارج نمودند وبه دارالاماره ی یزید بردند.یزیدی که سرمست پیروزی بود! اما حضرت زینب با سخنانی که سرشار از کیاست وهوشیاری ، ومتناسب با یک  مأموریت وسیاست تبلیغی بود، یزید را از سرمستی به ذلت انداخت.

نزد ابن زیاد؛ او را فرزند مرجانه وزنازاده می خواند.واقعاً شجاعت او در قالب یک زن ستودنی وقابل تقدیر است وکار خدا در موردحسین علیه السلام را تماماً "خیر وزیبایی" می خواند.

به کمی نزدیکتر نظر می افکنیم. در دوران 8سال دفاع مقدس شاهد خیر وزیبایی های بسیار بودیم.حضور زنان ودختران در جبهه وپشت جبهه همیشه مایه ی دلگرمی رزمندگان بود.زنان آن روز ما نیازی به توسل به قوانین نداشتند.هرچه بود سراسر غیرت بود وعشق.غیرت نسبت به وطن وانقلاب وعشق نسبت به اهداف متعالی انقلاب وامام (ره). همه حماسه بود وگذشت.

در جبهه های غرب وجنوب کم نبودند زنانی که حتی مسلح می شدند وبدون واهمه از مرگ رودررو با دشمن می جنگیدند.در پشت جبهه هم با فرستادن همسر وفرزندانشان سهم اصلی دفاع از کشور را به عهده داشتند.وقتی به مادری خبرشهادت فرزند اول را می دادند، دومی را به جبهه می فرستاد و... .

عشق به انقلاب وامام ومیهن چنان عشق مادری را تحت الشعاع قرار داده بود که جز به نجات ایمان واعتقاد خویش نمی اندیشید.زندگی سرداران وفرماندهان شهید ورزمندگان غیور سرشار از ایثار واز خودگذشتگی همسرانشان است واین مگر جز با تأسی به فاطمه (س) وزینب(س) به دست می آید؟اگر نبود فاطمه ی زهرا(س) ،ندای ولایت پس از پیامبر خاموش می شدواگر زینب کبری(س)نبود، کربلا در کربلا می ماند.واگر شیرزنان این مرز وبوم در طول8سال دفاع مقدس صبر وتلاش نمی کردند، امروز استقلال ایران اسلامی وجود خارجی نداشت. واگر مادران وهمسران ودختران وخواهران شهدا در بین ماودرجای جای کشور اسلامیمان حضور نمی داشتند، به طور قطع ویقین یادوخاطره ی شهدا در بهشت زهراها محدود ومحصور می ماند.

این زن مسلمان ایرانی است.این ویژگیهای یک زن مسلمان ایرانی است.والگوبرداری را به خوبی می توان دید.اینها، گذشته هابود.دور ونزدیک.اما امروز...از این الگوها وگذشته ها باید برای امروز استفاده کرد.دیروز با تهاجم نظامی روبرو بودیم:کربلا ،8سال دفاع مقدس .اما امروز با جنگ نرم وتهاجم فرهنگی مواجهیم که حرکتی آرام وخزنده وزهری خوشرنگ به نظر می رسد که جز با سلاح اندیشه وژرف نگری واعتقاد وباوردینی قابل هماوردی نیست وزن مسلمان باید ابتدا راههای نفوذ را خوب بشناسد وسپس خود وفرزندانش را درقبال ماهواره و اینترنت وبازیهای رایانه ای وسینمای هالیوودی و...واکسینه کند.زن مسلمان ایرانی آگاه است ونشان داده است که می تواند واگر بخواهد وبشناسد،خواهد ایستاد وخواهدشناساند.

-   زن مسلمان و راه های دست یابی به حقوق انسانی

           بااندک دقتی می توان دریافت برای رسیدن به اهداف مذکور داشتن دوسلاح نزد یک زن مسلمان  ایرانی الزامیست:

1) مدافع ولایت بودن

 2)حجاب وعفاف

 که هر دوویژگیهای بارز حضرت زهرا(س) وحضرت زینب(س) است.وزن مسلمان ایرانی با عشق به ولایت ورعایت حجاب وپاکدامنی یعنی الگوگیری از بانوان مطهره باید در عرصه های سیاسی واجتماعی جامعه حضور یابد واز حق تعیین سرنوشتی که پروردگار برایش به ودیعت نهاده بهره مند شود.

یکی از راههای استفاده از حق تعیین سرنوشت ، ورود به عرصه ی انتخابات است.در اصول19و20 ذکر شدکه تمام ملت ایران باید درمقابل قانون به صورت مساوی از حقوق خود برخوردار شوند.لذا همانقدر که مردها باید در تعیین سرنوشت خود در کشور فعال باشند،زنان نیز از این حق وموهبت برخوردارند.

وقتی از حضرت امام خمینی(ره) می پرسند چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ فرمودند:" برای ماندگاری دین،دفع خائن ،انتخاب خادم درستکار وساختن جامعه ایی در خدمت دین واهل بیت، وظیفه ی شرعی آحاد ملت است.باید پای صندوق بیاید."

اگر ما این دغدغه ها را داریم باید به پای صندوقهای رأی برویم.یکی از دغدغه های افراد این است که ممکن است با وجود تمام تعهد وعشق به تعیین سرنوشت ندانند چگونه عمل کنندکه بهترین نتیجه والهی ترین پیامد را برای کشور رقم بزنند!حضرت امام در این مورد نیزراهکار ارائه داده اندوفرموده اند:"سوابق افراد را مطالعه کنید."

پس احساس مسئوولیت لازم است باید همانگونه که برای انتخاب شریک زندگی موظف به مطالعه هستیم، تحقیق می کنیم،در مورد سوابقش کنکاش می نماییم در اینجانیز پشتکار داشته باشیم .اجازه ندهیم کسانی عرصه را به دست گیرند که مروّج اسلام قشری، اسلام امریکایی هستند.مثل برپاکنندگان فتنه ی88 که سراز کشورهای معاند با ایران درآوردند.الآن از طریق بی بی سی فارسی،از طریق سایت های غنی امریکایی دارندتغذیه می شوند ودرضیافت شام پادشاه سعودی شرکت می کنندوپیمان وفاداری باصهیونیسم می بندند.انکار مهدویت می کنند.انکار ولایت می کنند.انکار اسلام ناب محمدی می کنند ویک اسلام ناب امریکایی را می خواهند جایگزین کنند.

حضرت امام در وصیت نامه ی سیاسی- الهیشان می فرمایند:"به مردم شریف من وصیت می کنم پشتیبان ولایت باشید.وفادابه مردم باشید.وکلای شماباید کسانی باشند که حافظ اصل نظام باشند.حافظ اصول قانون اساسی باشند.ملتزم به نظام باشند."

باز ممکن است این سؤال برای شما زن مسلمان ایرانی مطرح شودکه:" من از کجا بفهمم سابقه ی این آدم ها چه بوده است؟" درپاسخ بایدگفت با ورق زدن بعضی صفحات کارنامه ی این آدم ها می توان دریافت اینان در جایگاههای قبلی کارشان چه کارنامه ای از اخلاق ومدیریت به مردم ارائه داده اند!همه ی اینها علامت وجایگاه توجهند.یعنی حواست جمع باشد که چه کسی را می خواهی انتخاب کنی.

مقام معظم رهبری در مورد فرد کاندیدا فرمودند:" طرفدار محرومین باشد.شجاع باشد.به خاطر دل بیگانگان حرف نزند.درسایه ی ارزش های نظام حرکت کند.به خط امام واندیشه ی امام، راست قامت وپابرجاباشد."

وهمچنین فرموده اند:" باید فردی را انتخاب کنیم که عدالت مدار باشد.پای بند به عدالت باشد.منافع ملی نظام را زیر سؤال نبرد."

اما منافع ملی نظام یعنی چه؟کسانی که در دوران اصلاحات ،انرژی هسته ای را به تعلیق درآوردند،راکتورهای اتمی ایران رابستند، حالانباید منتظر باشند که وارد عرصه ی حماسه ی سیاسی شوند.انرژی هسته ای جزء منافع ملی نظام است.این مردم باید سوخت هسته ای داشته باشند.انرژی هسته ای داشته باشند.ماهواره داشته باشند.اینهامنافع ملی نظام وایران است.چرا باید به کسانی رأی داد که آمدند واینهارا تعلیق کردند یا در مقابل این عمل ،سکوت نمودند؟

همچنین مقام معظم رهبری فرمودند:" دلسوزی وپذیرش حق داشته باشند.باید وجدان سیاسی داشته باشند.حتی اگر خط سیاسی دارد باید وجدان سیاسی داشته باشد."

امیر مؤمنان می فرمایند:" کسی را انتخاب کنید که با مردم عجین باشد.رفتارمحبت آمیز با مردم داشته باشد.دلداده ی مردم باشد.از مردم باشد.بامردم باشد."

چرا گرد مرور زمان برافکار حضرت امام وشهید بهشتی وشهید مطهری هیچ گاه نمی نشیند؟چون از مردم بودند.بامردم بودند.در کنارمردم بودند.هیچ وقت برمردم نبودند.هیچ وقت علیه مردم نبودند.هیچ وقت منافع خود را برمردم ترجیح ندادند.برای مردم بودند.هیچ گاه قصد فریب مردم را نداشتند.هیچ گاه خلف وعده درمقابل مردم نکردند.اینان معیارهای مورد توجه بزرگان ما وشهدای ماست.

امیرکلام علیه السلام می فرمایند:"باید خادم وخدمتگزار نظام اسلامی ،برنامه داشته باشد." به لسان امروزی ،اهداف استراتژیک (اهداف جامع وبلندمدت واهداف عملیاتی که میان مدت اند یابلندمدت) وبخواهند در مقام عمل اجرایش کنند.

سخن آخر

حق تعیین سرنوشت مطابق اصول قانونی که ذکر شد، حقی است که شامل همه ی افراد می شود.درجامعه ی زنان که مخاطب اصلی این مقاله هستند، آنان باید شورحماسی وروح استقامت وشوق بصیرت راهمانگونه که از اول انقلاب تاکنون حفظ نموده اند،باالگو گیری از مقام شامخ زینب کبری سلام الله علیها وباجهت گیریهای درست وباتقویت ولایت پذیری درسایه ی عفاف وحیا وحجاب، همیشه حفظ نمایند وخود رانسبت به آینده ی جامعه شان مسئوول بدانند.

امروز حضور در انتخابات وتعیین سرنوشت نه تنها وظیفه که تکلیف است .تکلیف جهت حفظ خون شهدا وآرمانهای انقلاب وحفظ استقلال ایران.اگر مدافع خون شهدا هستیم، اگراعتقاد داریم باید نظام،اسلامی بماند، باید در این تکلیف بابصیرت وولایت پذیری مشارکت نماییم.

امریکامترصّدفرصت برای دریدن ایران است.ازفحش وناسزا گرفته تا بی ادبی وبی حرمتی به مقدسات. تا قرآن سوزی وبرنامه ریزی در تمام شبکه های رسانه ای.حال وظیفه ی یک زن و دختر مسلمان ایرانی برای حفاظت از دین ومملکت چیست؟

تاایران نباشد،حتی اختلاف سلیقه نمی ماند.اگر رأی ندهیم، اگر کوتاهی کنیم، اگر رأی سفید بدهیم یا اگر با بی تفاوتی در انتخابات شرکت کنیم، یقین بدانیم اگر روزی ایران اشغال شد، اگر روزی ایران به تلاطم افتاد، اگر ناوها وناوچه ها ایران را احاطه  ومحاصره کردند وایران باقی نماند، بایدجواب امیرمؤمنان راسرپل صراط بدهیم.چون ایران مقدّس است وملبّس است به نام مبارک امیرمؤمنان.

در اصل12ق.ا.ج.ا.ا، مذهب رسمی این مملکت شیعه ی دوازده امامی معرفی شده است.امروز به نفرنفرماحساب کرده اند.یا ممکن است بگویید:"به من چه؟فلانی برد.فلانی300میلیاردارز، آنقدر دلارو... ."بله.درمملکت نارسایی هست.درمملکت گرانی هست.در مملکت مشکلاتی هست.10نفر،20نفر،1000نفراز75میلیون نفر ممکن است خائن باشند.به همان دلیلی که در زمان پیغمبر(ص) هم بود.

اما سؤال شهید مطهری این است:" قبل از اینکه بپرسی نظام برای من چه کرده؟قبل از اینکه بپرسی انقلاب برای من چه کرده؟خودت جواب بده:توبرای انقلاب چه کردی؟"

چشمتان را به خائنان ندوزید.چشمتان را به حامیان نظام بدوزید.به شهدا نگاه کنید.به شهدایی که یک مشت استخوان، یک مشت پودر در مقابل جوانی، عاطفه اش، عشقش، غرایزش به جامانده وهمه را زیر پاگذاشت ولی یک چیز را از دست نداد.گفت نمی گذارم مملکتم دست عجانب بیفتد.نمی گذارم کیان دینم دست عجانب بیفتد.حالا ببینید مسئوولیت تا کجاست!

اگر در انتخابات وحق تعیین سرنوشت خود شرکت نکنید،دشمنان ومخالفین شرکت می کنند.تفحص کن.با اساتید مشورت کن.به ولایت توجه کن تا بتوانید رأی را درست انتخاب کنید.

البته این که یک نفربگوید:" من پیرو رهبرم "کافی نیست! باید به شاخص ها، علایق ،دیالوگها، سخنرانیها یشان توجه کنید.اگر باز هم نتوانستید اصلح را پیدا کنید ،پشت سر علما راه بیفتید.علمایی که پابه پای رهبر حرکت می کنند.علمایی که در مقام عمل حمایتشان را به رهبری نشان دادند.علمایی که اندیشه شان ،فکرشان، تلاششان، زندانشان، تحملات مشکلاتشان درمسیر دفاع از دین بوده است.اینان برای ما الگو هستند.

پس اگر در قدرت تشخیص تردیدی هست، باید اقتدا کرد.چون باید فرد:اصلح، ولایت مدار، خادم به مردم، اهل افراط نبودن، پای بند به توده های مردم ودارای کارنامه ی خوب باشد.

 

 هادی سیاسی بسیج معصومه(شیرین)ولی پوری(کارشناس ارشد حقوق جزا وجرم شناسی، مدرس دانشگاههای تهران)

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.