انتخابات؛ فرصت یا تهدید

 

انتخابات  شاخص مشروعیت مردمی و اقتدار نظام و پشتوانه‌ای برای پیشبرد اهداف و تأمین منافع ملی است و فرصت‌ساز برای نظام سیاسی است، دشمن را نیز به سوءاستفاده و فرصت‌طلبی برای تبدیل آن به چالشی علیه اقتدار و امنیت وسوسه می‌کند. چرا که آمریکا و غرب پس از تجربه‌ی اقدامات دوران جنگ سرد علیه کشورهای رقیب، به تدریج از انتخابات در کنار کودتا و اصلاحات هدفمند به عنوان یک شیوه‌ی تغییر رفتار یا ساختار استفاده کرده و در مراحل تکمیلی جنگ نرم به آن شکلی انقلاب‌گونه بخشیده که از آن به انقلاب رنگی یاد می‌شود.

با توجه به چنین کارویژه‌های وسوسه‌انگیز است که ما شاهد حضور بیگانگان و ضدانقلاب برانداز به عنوان دو بازیگر جدید در عرصه‌ی انتخابات کشورمان هستیم که انتخابات سال امسال  نمونه‌ی عینی و آشکار این حضور است. در آن انتخابات تشکیل مثلثی شوم شامل سران فتنه، ضدانقلاب و بیگانگان توهم یا رؤیای انقلاب رنگی را پدید آورده و هشت ماه فتنه و بلوا را بر کشور تحمیل کرد. یا قبل از آن شاهد نفوذ عناصری تجدیدنظر طلب و بریده از ارزش‌های انقلاب اسلامی به مجلس ششم بودیم که نه تنها تفکر لیبرالی و سکولار را در مجلس دنبال می‌کردند بلکه با تحصن و استعفا حاکمیت دوگانه را بر علیه موجودیت و استحکام نظام اسلامی به نمایش می‌گذاشتند که نشانه نفوذ و رخنه به حاکمیت از طریق انتخابات بود.

بنابراین ، غرب امروز انتخابات را فرصتی برای فشار و اعمال تغییر در نظام‌های ناهمسو و رقیب خویش تلقی کرده و در راستای تحقق اهداف دائمی خویش یعنی مهار، تغییر رفتار و تغییر ساختار علیه جمهوری اسلامی از آن بهره‌برداری می‌نمایند.

در شرایط فعلی اقداماتی چون تشدید تحریم‌های اقتصادی، تهدید نظامی و همچنین بکارگیری دیپلماسی عمومی برای پیشبرد سیاست‌های موازی فشار و مذاکره، نشانه‌های آشکاری است که نگاه آمریکایی‌ها به انتخابات و فرصت‌طلبی آنان برای اعمال سیاست "فشار از بیرون ـ شکاف از درون" را برملا می‌سازد. بر اساس این سیاست تهدید و تحریم می‌تواند موجب پدید آمدن مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بحران در رضایتمندی مردم و تسری آن به مشروعیت مردمی شده و بر میزان مشارکت در انتخابات اثر منفی بگذارد. در این صورت آمریکایی‌ها که از روند بیداری اسلامی و پیشرفت‌های جمهوری اسلامی از یکسو و روند بحران‌های رو به تزاید اقتصادی و اجتماعی داخل دنیای لیبرال ـ سرمایه‌داری غرب مستأصل شده‌اند، می‌توانند شرایط مذاکره و چانه‌زنی با نظام جمهوری اسلامی را فراهم کنند.

جالب این‌که همزمان بخش افراظی و مذبذب اصلاحات نیز با هدف امتیازگیری از نظام، پس از انتخابات و تبدیل انتخابات به الترناتیوی برای اعمال سیاست "فشار از پایین ـ چانه‌زنی در بالا" با این سیاست بیگانگان یعنی کاهش مشارکت همنوا شده و تابلوی جریانی خود را در مرحله‌ی رقابت‌های انتخاباتی پایین کشیده تا به زغم خویش به گرم شدن کمک نکند. به علاوه به زعم این بخش از سیاسیون حرفه‌ای و شرکای کارگزارانی آنان می‌توان از انتخابات به عنوان فرصتی برای چانه‌زنی با نظام و رهبری سود جست. چرا که نه تنها کاهش مشارکت را می‌‌توان نتیجه‌ی عدم حضور رسمی جریان اصلاحات القاء کرد، بلکه در سایه‌ی تهدید دشمن، کاربردی مضاعف به عنوان ابزاری برای باج‌گیری نیز پیدا می‌کند.

با توجه به سیاست‌های فوق است که غیررقابتی بودن و عدم سلامت برگزاری انتخابات در دستور کار طراحان خط فشار بر نظام قرار گرفته تا بتوان حتی پس از انتخابات و ناامیدی از نتایج به ایجاد بلوا و آشوب پرداخت و ناپایداری را بر نظام تحمیل کرد.

در این سو نظام و مدافعان آن هم برای تبدیل انتخابات به فرصتی برای تقویت اقتدار و کارآمدی به دنبال پیاده‌سازی راهبردهای سه‌گانه‌ی:

 1ـ حفظ آرامش و ثبات در جامعه

 2ـ مشارکت گسترده‌ی مردم در انتخابات

 3ـ انتخابات هوشمندانه‌ی مردم برای تشکیل دولتی کارآمد و همسو با منافع ملی و نظام اسلامی هستند.

برای نیل به چنین مقصودی، لازم است :

اولاًشرایط حفظ ثبات و پایداری یعنی سلامت برگزاری انتخابات و جلوگیری از هرگونه بهانه‌جویی فراهم شود که به عملکرد نهادهای اجرایی و نظارتی بر می‌گردد. این نهادها باید در چارچوب قانون و مستند به ادله‌ی قانونی عمل کرده و شفافیت تمام وظایف قانونی خویش را پیش ببرند.

ثانیاً فضای رقابت جدی و پرشور فراهم گردد که در سایه حضور جدی تمامی علاقمندان به نظام و حفظ حرمت و احترام تمامی نامزدهایی است که تأیید صلاحیت شده و آماده‌ی حضور در عرصه‌ی رقابت در انتخابات هستند.

 ثالثاً برای انتخاب آگاهانه و هوشمندانه مردم باید امکانات رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی برای تبیین و روشنگری نسبت به سوابق و توانمندی‌های نامزدها و مواضع و دیدگاه‌های حامیان حزبی و سیاسی آنان فعال شود. یعنی ضمن معرفی جریانات سیاسی، رویکردها، عملکرد و مواضع آنان و بازگویی معیارها و شاخص‌های نماینده‌ی اصلح زمینه‌ی گزینش و انتخاب نماینده از میان داوطلبین برای مردم فراهم آید. شاخص‌های چون تعهد التزام به ولایت فقیه، قانون اساسی و جمهوری اسلامی، دوری از کانون‌های ثروت و قدرت، روحیه‌ی خدمت و مردمی بودن، برخورداری از توان و تخصص و نگاه کلان و راهبردی که می‌توان آنها را از مکتب امام خمینی(ره) استخراج و راهنمای عمل برای انتخاب اصلح قرار داد.

بدیهی است نامزدها و حامیان سیاسی و حزبی آنان از همین الان باید قواعد و قوانین انتخابات را پذیرفته و نتایج انتخابات را که در فرایندی سالم، رقابتی و قانونی طی می‌شود، گردن نهاده و به رقابت و الزامات آن پایبند باشند. در این صورت برنده‌ی واقعی صلاحیت‌ها، مردم و نظام بوده و انتخابات فرصتی برای ارتقاء کارآمدی و اقتدار ملی خواهد بود.

 

 

* تحلیل گر مسائل سیاسی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.