«انتقاد باید باشد، اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن بیآبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش کاملاً غلط است. ...انتقادهای منصفانه دشمنی نیست و کمک به دولت است.
پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود».
(رهبر معظم انقلاب، دیدار با اعضای هیأت دولت یازدهم، 5/6/93)
چکیده
انتقاد به عنوان يك فرآيند نظـارتي بر عملكرد مجموعـه مديران و دولتمـردان در جامـعه از ضروریات رشد و ترقی فرد و اجتماع به شمار میآید. هدف از نقد و نقادي اين است كه نقاط قوت و ضعف تفكر یا رفتار انساني را مشخص نموده و تذکر دهد به نحوي که افراد یا سازمانهای مورد نظر بتوانند آن را در جهت مصالح و پيشرفت و رشـد بیشتر و بهتر به كار ببرند. در واقع دغدغه انتقاد در جامعه حركت از وضعيت موجود به طرف وضعيت مطلوب است.
جامعه بدون نقد، جامعه بدون پرسش است كه جامعهای مرده و بيروح ميباشد و دچار يكنواختي شده و پيشرفتهاي دلخواه حاصل نميشود. داشتن جامعهاي سالم، بانشاط و رو به رشد، از یک سو و شهروندانی آگاه و ناظر بر امور از سوی دیگر، دولتمردانی متواضع وپاسخگو با فرهنگ نقدپذیری را میطلبد.
در این نوشتار مختصر برآنیم که مقوله انتقاد و انتقادپذیری دولت یازدهم را بررسی کنیم.
مقدمه
انسان با وجود نفس امّاره، همیشه در معرض لغزش قرار دارد. گاهی لغزشها به گونهای هستند که دیگران بیش از خود انسان، متوجه آن میشوند و چنانچه انسان هر از چندگاه در مسیر زندگی، خود را از زاویه دید دیگران ملاحظه کند، بهتر به لغزشهای احتمالی خود پی میبرد و بهتر میتواند به اصلاح بپردازد.
اصلاح فرد و اصلاح جامعه، در سایه «شناختن عیوب» و تلاش برای «زدودن عیوب» است. رشد انسان در گرو شناخت واقعیتهاست. آدمی در پرتو شناخت، راه بهرهبرداری از امکانات و نیروهای درونی خود و جهان را میآموزد، زندگی را بر اصول منطقی استوار میکند، بر مجهولات فائق میآید و مشکلات را یکی پس از دیگری از سر راه بر میدارد. کشف مجهولات و رشد شناخت، راههای فراوانی دارد و «انتقاد و انتقادپذیری» یکی از عوامل مهم رشد شناخت است که بر نقطههای ابهام انگشت میگذارد، و ضعفها را نشان میدهد.
بیگمان، نقد به عنوان عاملی اصلاحی و پیش برنده، به برنامهریزان، سیاستگذاران و مدیران و مجریان، مجال بازنگری، همه سونگری و واقعیتنگری میبخشد و بسیاری از ریزشها و دوبارهکاریها و تکرویها را جلوگیری میکند و در نتیجه، طرحها را در راستای سوددهی و بهرهمندی بهتر و بیشتر قرار میدهد.
بنابراین در اصلِ نیاز انسان و جامعه و مدیران به نقد و بایستگی وجود نقادان تیزبین در اجتماع نمیتوان تردید کرد، اما این نیمی از کار است، نیم دیگر که کاملکننده این بخش است، مسأله «نقدپذیری» و به کار بستن نقد ناقدان است.
نقدپذیری به عنوان خوی و خصلتی انسانی و اسلامی، نقش مهمی در فرو نشاندن آسیبها و آفتهای فردی و اجتماعی دارد. رواج فرهنگ نقدپذیری در اجتماع، کمک فراوانی به پایان دادن درگیریها میکند. به همان اندازه که نقد و نقادی مایه کمال و رشد رفتارها و عملکردهاست، نقدپذیری نیز زمینهساز بسیاری از خوشبینیها و امیدواریها نسبت به اصلاح امور است. دستاندرکارانی که از نقد استقبال میکنند و از آن بیم و ترسی ندارند، از مدیریتی بهتر و کمالیافتهتر برخوردارند و کمتر دچار چالش، دوبارهکاری و نابسامانی میشوند.
تلخی نخستین نقد و انتقاد، با دستاوردهای شیرین آن از میان میرود. پیامدهای سازنده و سودمند نقد سبب میشود که آدمی همواره خود را در دید نقد دیگران بگذارد و هیچگاه کارکرد خویش را از آن بینیاز نداند.
مفهوم انتقاد
انتقاد، یعنی «سره کردن، جداکردن درهمهای سره از میان ناسره، آشکار کردن عیب شعر بر قائل آن، جدا کردن کاه از دانه.» در روزگار گذشته که داد و ستد، با نقره سکه زدهشده انجام میگرفت، افرادی بودند که سرب را به گونه پول رایج سکه میزدند و با پولهای نقره میآمیختند. در مقابل، افراد خبره و کارشناسی بودند که به آنان «ناقد» گفته میشد. ناقد با سنگ محک و نگاه خبره خود، هرگونه تقلبی را در مسکوکات رایج، تشخیص میداد و سره را از ناسره جدا میکرد.
نقد در اصطلاح عبارت است از بررسي آگاهانه و روشمند هرگونه رويكرد و پديدار انساني–اجتماعي به منظـور صراحـت بخشيدن به نقاط ضـعف و قـوت آن و برجـسته كردن آنها.
«انتقاد»از ديدگاه علم مديريت
از ديدگاههـاي مديريتي، امروزه انتقاد يـكي از شيـوههاي كارآمد مديريتي است. انتقاد، مشـاورهاي است كه مديران از طريق افراد تحت پوشش خود به رايگان از آن برخوردار ميشوند. براي مديران موفق و لايق شناخت ناهنجاريها و مشكلات حوزه مسئوليتشان از طريـق انتقاد همـان اندازهاي ضـروري اسـت كه پيـدا كـردن تـدابير لازم بـراي حـل آنهـا.
كـارشناسان علـوم مديريتي معتقدند از آسـيبهاي رايجي كه ميتواند هر مجموعه را تهديـد كند گـرايش مديران آن مجموعه به تشخيصهاي فردي و كمتوجهي و بياعتنايي به نظريات عمومي و در يك كـلام بستن فضاي انتقاد است. يكي از خصوصيت مديران موفق گـرايش به مشـاركتطلبي اسـت و از باز كـردن فضاي انتقاد هيچگونه نگراني ندارد.
ديدگاه امام خمینی(ره) و امام خامنهای درباره «انتقاد»
حضرت امام خمینی(ره) تأکیدهای روشنی درباره نقد و نقدپذیری دارند:
«نباید ماها گمان کنیم که هر چه میگوییم و میکنیم، کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها» [صحیفه امام؛ ج۲۰، ص452].
«...اگر یک چیزی را دیدید که واقعاً خلاف کردید، اعتراف کنید و این اعتراف شما را در نظر ملتها بزرگ میکند، نه این که اعتراف به خطا شما را کوچک میکند» [صحیفه امام؛ ج14، ص93].
امام خامنهای نیز اقشار مختلف جامعه را نسبت به نقد و نقدپذیری راهنمایی فرمودهاند:
«انتقاد هیچ اشکالی ندارد. نگاه منتقدانه هیچ اشکالی ندارد، منتها انتقاد درست؛ بیانصافی نشود» [بیانات در دیدار دانشجویان؛ هفدهم رمضان ۱۴۳۳].
«نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع کشور، بر مدیریتها، جزو کارهای بسیار لازم است» [همان].
«اشکالی ندارد که مسئولان کشور، متولیان امور کشور منتقدینی داشته باشند که ضعفهای آنها را به خود آنها نشان بدهند. وقتی انسان در مقام رقابت قرار بگیرد، مقابل منتقد قرار بگیرد، بهتر کار میکند»[ خطبههای نماز جمعه تهران؛ ۱۳۸۸/۰۶/۲۰].
«آنجایی که افراد در چهارچوب اصول رفتار کنند، دنبال خشونت نروند، درصدد بر هم زدن امنیت جامعه نباشند، آسایش جامعه را نخواهند به هم بزنند نظام هیچگونه مسألهای ندارد. مخالفینی هستند، نظراتی دارند، نظرات خودشان را بیان میکنند؛ نظام برخورد نمیکند» [ خطبههای نماز جمعه تهران؛ 21رمضان 1430].
«منتقدان دولت، انصاف و شرح صدر را رعایت کنند... مسئولان دولتی هم در برابر منتقدان شرح صدر داشته باشند» [دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، 19/11/1392].
وعدهها و اظهارات رئیسجمهور در زمینه نقدپذیری دولت
گزیدهای از سخنان رئیس جمهور در خصوص برخورد صحیح با منتقدان به شرح زیر است:
- خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رأی و عجله در تصمیمگیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است (مراسم تنفیذ - تاریخ 12/5/1392).
- در مجموع همه سخنان نمایندگان محترم در چارچوب آییننامه انجام شده است. گرچه برخی از رسانهها نسبت به نوع سؤالات، انتقادات، لحن انتقادانهای داشتند و منتقد بودند و حتی گاهی از اصطلاح "اعترافگیری" استفاده کردند، ولی به نظر من همه مباحث و سخنان و نقدها حق نمایندگان محترم بوده است. حتی میخواهم به رسانهها بگویم که برخی نقدها و سؤالات نمایندگان برای آن بود که شبهات در ذهن مردم و در کشور برطرف شود و به اعتقاد من این کار به خوبی انجام گرفت، اگر شبههای در رسانهای و در ذهن مردم مطرح باشد و اگر نماینده محترم آن را مطرح کند، این کمک به دولت است؛ چون کمک کرده است تا واقعیت بهتر برای افکار عمومی تبیین شود (پایان بررسی صلاحیت وزرا - ۲۴مرداد ۱۳۹۲).
- ما منتی نداریم، نقد را میپذیریم و در واقع موظف هستیم که نقد و نصیحت را بپذیریم. دولت از موعظه حسنه، نقد سازنده و نصیحت اسلامی استقبال میکند و این موجب تقویت دولت است؛ چرا که دولت و کارگزاران مصون از اشتباه نیستند و نصیحت دلسوزانه میتواند از ادامه خطا جلوگیری کند (بیست و دومین همایش ائمه جمعه - ۱۹شهریور ۱۳۹۲).
- بسیاری از سوالات، اشکالات، ایرادها و نقدها گاهی ممکن است که ظاهر آن ظاهر زیبایی نباشد و حتی گاهی استماع آن برای ما کمی سخت باشد، اما جوانی که دارای سؤال و اشکال است نه در حوزه علمیه رشد و نمو کرده و نه گوش و چشمش بر روی سؤالها، نقدها و مسائل مختلفی که در جهان مطرح است بسته است؛ بنابراین باید این سؤالات و اشکالات را با حسن نیت مطرح کنیم و با آن برخورد کنیم (همان).
- یکی از مشخصات این دولت این است که انتقادپذیر است و هر کس با هر لحنی انتقاد کند، البته ما دلمان میخواهد لحن انتقاد کاملاً مؤدبانه و اخلاقی باشد و اعتراض حتماً در چارچوب قواعد بازی باشد، به هر حال دولت از این به بعد قدمهای بلندتری خواهد برداشت و این قدم کوچک دولت خواهد بود. برخی ممکن است مخالف باشند و یا اعتراض کنند. حق آنهاست که اعتراض کنند، اتفاقاً من خودم به دو دستگاه مهم نظرسنجی گفتم که در کشور نظرسنجی دقیق کنند و نظر مردم را بگیرند تا ببینیم این حرکت دولت که گامی به پیش گذاشته است، چقدر موافق و چقدر مخالف دارد، حتی اگر مخالفین راه این دولت یک درصد باشند، آن یک درصد حق دارند حرف بزنند و نقد کنند. منتها همه یادمان باشد که در صحبت، نقد و انتقاد حتماً منافع ملی را در نظر قرار دهیم. حتماً نقد ما سازنده باشد و اخلاقی باشد، همه ما، حالا ممکن است دولت هم به کسی نقد داشته باشد و آن هم به همین صورت است، هیچ اشکالی ندارد اگر کسی نظری و نقدی دارد بیان کند (دهم مهرماه 1392 - جلسه هیات دولت).
- دولت، دولتی مسئولیتپذیر و پاسخگو در برابر ملت و انتقادپذیر خواهد بود. دولت به انتقاد سازنده افتخار میکند. همه یادمان باشد، باید به فکر انتقاد باشیم. هیچکس به فکر انتقام نباشد. همه ما تلاش کنیم، نقد سازنده، همان جمله النصیحه لائمه المسلمین. نصیحت یعنی دلسوزی و با اخلاص سخن گفتن و با گفتار صحیح کمک کردن. نصیحت به معنای کمک از راه سخن دلسوزانه است. همه ما باید نقد را بپذیریم یادمان باشد همه ما ممکن است اشتباه کنیم. این دولت اگر در مورد خاصی اشتباه کرد، به صراحت به مردم خواهد گفت و به صراحت از مردم عذرخواهی خواهد کرد (مراسم سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی).
- دولت در برابر همه موافقان، حامیان، منتقدان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود میآورد. گرچه گروهی با زبان تکریم با دولت سخن نگویند، اما پاسخ ما به آنها با ادب و احترام و کرامت خواهد بود و ما برای صلح، آشتی و برادری کنار هم جمع شدهایم (مراسم «جشن انتظار و امید» در تاریخ 22 خرداد 93).
- منتقدان مخالفان این دولت آزاد هستند و آزاد خواهند بود. این افتخار دولت است. در هیأت وزیران به مسئولان گفتهام که نباید شکایتی از طرف دولت نسبت به روزنامه و رسانه باشد. میبینید که امروز انتقاد صریح میکنند و این حق آنهاست (اختتامیه بیستمین جشنواره مطبوعات).
عملکرد دولت یازدهم در نقدپذیری
یکی از اتفاقهای نادر عرصه سیاست در ایران که در پی مشکلات مربوط به نحوه توزیع سبد کالا در سال 92 صورت گرفت عذرخواهی رئیس جمهور به طور رسمی بود و بارقه امید را برای نهادینهسازی فرهنگ نقدپذیری در دلها روشن ساخت. اما بررسی عملکرد یکساله دولت یازدهم نشان میدهد که این دولت به مرور، رفتار خود با منتقدان را در برخی موارد تغییر داده و روندی مغایر با شعارها و وعدههای اعلامی در خصوص نقدپذیری را در پیش گرفته است. نمونههایی از این رفتارها را مرور میکنیم.
1. برخورد و تهدید به برخورد امنیتی با عوامل مستند «من روحانی هستم» از سوی برخی دولتمردان
2. بیسواد خواندن منتقدان
رئیس جمهور که روز 17 بهمن سال 92 در جمع رؤسای دانشگاه و مراکز آموزشی و پژوهشی حضور پیدا کرده بود در اظهاراتی منتقدان توافق ژنو را مورد انتقاد شدید خود قرار داد.
دکتر روحانی گفت: «لااقل این توافق ژنو اولین گشایش برای دانشگاه و برای پول دانشجوها بود؛ فقط یک عده معدود که از جای معدود تغذیه میشوند. آنها باید حرف بزنند؟ آنها هم البته حرف بزنند اشکال ندارد، نقد کنند اشکال ندارد؛ چرا فقط یک عده کمسواد بیایند حرف بزنند؟ استادان دانشمند ما بزرگان دانشگاه ما خصوصی چرا حرف میزنند ولی نمیآیند در میدان؟»
اظهارات حسن روحانی موجی از انتقاد را میان جامعه و منتقدان توافق ژنو که پیش از این، نقد خود را نسبت به این توافقنامه ابراز کرده بودند، برانگیخت. برخی از اساتید دانشگاه که در جایگاه منتقدان توافق ژنو قرار داشتند با انتشار بیانیههایی نسبت به ادبیات به کار گرفتهشده از سوی رئیس جمهور انتقاد کردند.
3. توقیف مطبوعات منتقد و برخورد دوگانه دولت
روزنامه اصلاحطلب بهار مقالهای را در روز عید غدیر سال 92 منتشر کرد که بخشهایی از این مقاله ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را زیر سؤال برد. پس از ثابت شدن توهین این مقاله به جایگاه ولایت، و پس از بررسیهای صورتگرفته روزنامه «بهار» از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد.
علی جنتی وزیر ارشاد به عنوان یک عضو هیأت نظارت بر مطبوعات در هشتم آبان سال گذشته گفت: «من نظر هیأت نظارت بر مطبوعات را در اینباره اعلام کردم و نظر شخصی نمیدهم؛ من از توقیف روزنامه بهار متأسفم و امیدوارم راههای دیگری به جز توقیف پیدا کنیم».
با بالا گرفتن انتقادات از توافقنامه ژنو، برخورد با رسانههای منتقد این توافقنامه نیز روند جدیتری به خود گرفت. در جلسه مورخ 17 دی ماه سال 92 هیأت نظارت بر مطبوعات حکم تعطیلی هفتهنامه «یالثارات» را صادر کرد.
در همان جلسه نیز روزنامه وطن امروز که در گزارشی به انتقاد از توافقنامه ژنو پرداخته بود به دلیل آنچه «نقض مصوبه شورای عالی امنیت ملی» عنوان شد، از این هیأت تذکر گرفت و پرونده این روزنامه نیز به مراجع قضایی ارسال شد.
اما نکته قابل توجه نظر وزیر ارشاد دولت یازدهم در مورد توقیف هفتهنامه یالثارات بود. علی جنتی با اشاره به توقیف این هفتهنامه گفت: «آنچه که در چندین شماره اخیر این نشریه بررسی کردیم مشحون از نشر اکاذیب، توهینهای بسیار بارز به رئیس جمهوری، اعضای دولت و مقامات کشور است؛ در این نشریه نوعی لمپنیسم در بکارگیری کلمات و ادبیاتی در سطح بسیار سخیف و زشت مشاهده میشود.»
وزیر ارشاد در ادامه انتقاد تند خود از هفتهنامه یالثارات تصریح کرد: «اگر هیأت نظارت میخواست با این نشریه برخورد کند باید لغو پروانه میشد؛ سوابق یک سال گذشته این نشریه تاکنون نشان میدهد هیأت نظارت بارها به دنبال توقیف آن بودهاند؛ هرکسی که این هفتهنامه را بخواند عادلانه میتواند قضاوت کند که این هفتهنامه در شأن جمهوری اسلامی نیست».
این نگاه تند وزیر دولت یازدهم نسبت به یک روزنامه منتقد دولت در کنار نگاهی متفاوت نسبت به توقیف یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت، مسأله برخورد دوگانه دولت با رسانهها را تقویت میکرد.
همچنین روز اول اسفند سال گذشته روزنامه تازه تأسیس و اصلاحطلب "آسمان"به دلیل انتشار مطلبی از قول دکتر هرمیداس باوند و غیر انسانی خواندن حکم قرآنی قصاص، از سوی مراجع قضایی توقیف شد.
وزیر ارشاد یک روز پس از توقیف روزنامه آسمان در برابر پرسش خبرنگاران درباره توقیف این روزنامه گفت: «در این رابطه الان اظهارنظر نمیکنم چون توقیف روزنامه دست ما نیست».
علی جنتی با این اظهار نظر سعی کرد تا پای دولت را از توقیف این نشریه بیرون بکشد. اما تقریباً یک ماه بعد و در روزهای پایانی سال 92 خبر توقیف هفتهنامه «9 دی» جنجالآفرین شد. علت توقیف «9 دی» نیز از دید مدیر مسئول آن، نقد عملکرد دولت یازدهم در بخشهای مختلف به ویژه موضوع هستهای بود.
علی جنتی وزیر ارشاد در حاشیه اولین جلسه هیأت دولت در سال 93 در اینباره اظهار داشت: «با توجه به تذکرات متعددی که به هفتهنامه «9دی» در سال گذشته داده شد و مورد توجه قرار نگرفت، هیأت نظارت تصمیم به توقیف گرفته است».
مسألهای که در این میان و در انتقاد به عملکرد دولت در برخورد با رسانهها از سوی برخی مطرح شد، این بود که چرا دولت زمانی که روزنامههای منتقد عملکردش توقیف میشوند، این موضوع را تصمیم اکثریت اعضای هیأت نظارت و پس از تذکرات گسترده عنوان میکند ولی زمانی که یک نشریه حامی دولت توقیف میشود، آقای وزیر این توقیف را تأسفبار و به دلیل تمایل اعضای دیگر هیأت نظارت معرفی میکند؟!
4. شکایت از نمایندگان منتقد دولت
دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بهخاطر سخنان و مصاحبههای جواد کریمی قدوسی، نماینده مردم مشهد در مجلس، در ارتباط با توافق هستهای ژنو از وی شکایت کرد.
رئیس کمیسیون اصل 90 خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه سخنان و مصاحبههای آقای کریمی قدوسی در راستای ایفای نقش نمایندگی بوده و متضمن هیچ اقدامی خلاف امنیت ملی نیست، این نماینده مجلس به کمیسیون اصل نود شکایت کرد.»
دومین نمایندهای که مورد شکایت شورای عالی امنیت ملی قرار گرفت، سیدمحمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود. وی نیز به دلیل آنچه سخنرانی خلاف منافع ملی ذکر شده بود، مورد شکایت قرار گرفت.
5. واکنش تخریبی به نقدهای دلسوزانه علما نسبت به مسائل فرهنگی
دکتر حسن روحانی ۱۰خرداد ۱۳۹۳در ديدار کارکنان سازمان حفاظت محيط زيست و نهادهاي مدني در واکنشی به انتقادات دلسوزان گفت: «عدهاي مدام غصه دين و آخرت مردم را ميخوردند در حالي که نه ميداند، دين چيست و نه آخرت. اما هميشه غصه آخرت را ميخورند».
عملکرد ضعیف فرهنگی دولت یازدهم از ابتدای کار با اتخاذ برخی تصمیمهای انحرافی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهود بود. به طوری که با گذشت چند ماه از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید علما و بزرگان و کارشناسان با ابراز نگرانی از وضعیت فرهنگی کشور نسبت به برخی اقدامات ضد فرهنگ دولت جدید ابراز نگرانی کردند. در همین حال بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اوضاع آشفته فرهنگی ابراز نگرانی کرده و از مسئولان خواستار رسیدگی به این فاجعه فرهنگی شدند. ایشان در این دیدار میفرمایند:
«از مسائل فرهنگی نگرانم و در این نگرانی نمایندگان محترم خبرگان سهیم هستم دولت محترم باید به این موضوع توجه کند و مسئولان فرهنگی نیز باید توجه داشته باشند که چه میکنند؛ زیرا در مسائل فرهنگی نمیتوان بیملاحظگی کرد. مسأله فرهنگ مهم است؛ زیرا اساس ایستادگی و حرکت نظام اسلامی، مبتنی بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی و تقویت جریان فرهنگی مؤمن و انقلابی است».
بعد از ابراز نگرانی مقام معظم رهبری بود که علی جنتی وزیر فرهنگ دولت تدبیر در نامهای به ایشان اعلام میکند که با تمام توان خود در راستای اعتلای فرهنگ تلاش کند، اما این نامه در حد حرف بود و همان سیاستهای اشتباه ادامه یافت. از همینرو بود که مراجع و بزرگان کشور نسبت به برخی مواضع دولت انتقاد منصفانه کردند.
همچنین آیتالله سیداحمد خاتمی در نماز جمعه تهران ضمن انتقاد از برخی مواضع روحانی میگوید: «مسئول محترمی گفته است به زور شلاق نمیتوان مردم را راهی بهشت کرد. این جمله سه معنا را دارد؛ یک معنایش هم ما قبول داریم و آن معنا این است که مکتب ما مکتب منطق و استدلال است و مکتب شلاق نیست، سیره پیامبر(ص) هم همین بوده و این برداشت از این جمله معنای درستی است و جنجال نیز ندارد».
آیتالله خاتمی ادامه داد: «اما اینکه آن را اینطور معنی کنیم که مردم را آزاد بگذاریم هر کاری خواستند بکنند در عرصه اخلاقی، اقتصاد و فرهنگ آزاد باشند امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشیم به صراحت میگویم این معنی مورد تأیید هیچ کس نیست و معنای نادرستی است».
وی در مورد معنای سوم برداشتشده از این جمله نیز گفت: «اگر معنای این حرف این باشد که ما حتی موظف نیستیم جاده بهشت را صاف کنیم این معنی هم درست نیست. اصلاً رسالت حکومت دینی هم همین هست که جاده بهشت را صاف کند، مأموریتش هم این است حکومت وظیفه دارد جاده را هموار کند برای بهشتی شدن مردم. این تحلیل بدون هیچ گونه موضعگیری انجام شده است».
خطیب نماز جمعه در ادامه گفت: «قصه حجاب مسأله روز جامعه است و دغدغه قاطبه متدینین. اول اینکه مسأله حجاب از احکام قطعی اسلام است و بیش از 10 آیه قرآن درباره حجاب داریم. همه فقها هم در معنای حجاب متفق هستند که خانم خودش را بپوشاند و به صورت ساده و نه آرایشکرده به بیرون برود که این زیربنای قرآنی و حدیثی دارد».
سخنان سیداحمد خاتمی در واقع انتقادی دلسوزانه نسبت به اظهارات رئیس جمهور درباره شلاق و بهشت بود که گفته بود: «اين قدر هر روز در زندگي مردم مداخله نکنيم حتي با نگاه دلسوزانه. با زور و شلاق نميتوان مردم را راهي بهشت کرد؛ چرا که پيغمبر بشير و نذير بود و مردم را اميد ميداد و مردم را انذار ميکرد. بياييم بشير و نذير باشيم و کاري کنيم در جامعه آرامش باشد. دعواهاي جناحي، گروهي و حزبي تا حدي بد نيست و فلفل کمش مشکلي ندارد، اما نميتوان غذا را پر از فلفل کرد. اگر در بحث انتخابات شش ماه قبل از هر انتخاباتي دعوا داشته باشيم اشکالي ندارد، اما نبايد به محض پايان انتخابات، تا انتخابات بعد دعوا کنيم».
6. «طرد» و «توهین» نسبت به منتقدان با تعابیری نظیر«به جهنم» و«بزدلان سیاسی»
این اظهارات در زمانی ایراد شد که کمترین انتقادها، به سیاستهای دولت در کشور مطرح شده و مدتی بود که منتقدان دولت چه در بخش سیاست خارجی و چه در بحث اقتصادی به جای انتقاد، سکوت کرده بودند تا فرصت بیشتر برای فعالیت مؤثر دولت در حوزههای مختلف فراهم شود.
در خصوص سخنرانی تند و لحن غیر منتظره رییس جمهور که روز 20/5/93 در همایش سالانه سفرا و نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، منتقدان سیاست خارجی دولت را با خطابی تعجببرانگیز بزدل سیاسی خواند و به جهنم حواله داد میتوان دو دیدگاه را مطرح نمود:
اول غلبه احساسات و خشم آنی و دوم اجرای یک رفتار سیاسی برنامهریزیشده.
برخی از تحلیلگران بر این باورند شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که دیدگاه دوم را تقویت میکند. شواهد مورد اشاره این گروه چنین است:
اول اینکه مذاکرات هستهای آنگونه که رئیس جمهور محترم به آن خوشبین بود پیش نرفته است. از این رو ایشان به دنبال کسانی میگردند که این عدم موفقیت احتمالی را بر آنان خراب کنند. همچنین با توجه به اینکه دولت در خصوص مهار تورم، کشور را با رکود قابل توجهی مواجه کرده است.
در نهایت هدف اصلی رئیس جمهور نه تاختن به منتقدان رویکرد هستهای که "انحراف افکار عمومی از چند واقعه مهم غیرسیاسی" بوده است. همزمانی سخنرانی آقای روحانی با صدور رأی دادگاه لاهه به نفع امارات در پرونده کرسنت، افزایش انتقادات از رانت ۶۵۰میلیون یورویی، سقوط هواپیمای مسافربری و کشته شدن حدود ۴۰هموطن و استیضاح وزیر علوم، تحلیل بالا را به واقعیت نزدیکتر کرد.
در چنین شرایطی ایجاد یک محور ثانویه و منحرف ساختن نگاهها به سمت موضوعی حاشیهای و کاذب میتوانست تا مدتی خیال دولتمردان را از پاسخگویی به چند اشتباه سهمگین راحت کند؛ کاری که رئیس جمهور یک تنه آن را بر عهده گرفت، حتی به بهای عبور از شعارها و وعدههای خود.
اهداف برخورد دور از انتظار دولت یازدهم با منتقدان
تحلیلگران بر این باورند که اهداف دولت یازدهم در برخورد دور از انتظار با منتقدان را میتوان در موارد زیر تبیین کرد:
الف) انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی کشور
در این خصوص سعی دارند بار روانی رکود اقتصادی کشور ناشی از سیاستهای مهار تورم را در افکار عمومی کمرنگ کنند و به اصطلاح ریل افکار عمومی را از مسائل اقتصادی به هیاهوی سیاسی منتقل نمایند و همچنین در این هیاهو مانع از انتقاد منتقدان به سیاستهای جدید اقتصادی دولت شوند.
ب) فرار به جلو و عدم پاسخگویی به وعدههای تحققنیافته
نشانه رفتن انگشت اتهام به سوی دیگران در مسائل موجود و فرار به جلو برای استفاده بهینه از فرصت بهطوری که ضمن رویارویی با مشکلات، کمترین میزان خسارت به وجود آید را نیز میتوان از اهداف دیگر برخورد نامعتدل با منتقدان قلمداد نمود. دولت یازدهم به دلیل ناکامی در برآورده ساختن بسیاری از وعدههای انتخاباتیاش راهی جز فرار به جلو ندیده و با حمله به منتقدان درصدد کسب محبوبیت میان حامیان بوده است.
مردم و افکار عمومی در یک سالگی دولت یازدهم منتظر گزارشی از میزان تحقق وعدههای انتخاباتی رییس جمهور بهویژه در سه حوزه «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» بودند، ولی هجمه سنگین به منتقدان و تمرکز بر حواشی به جای متن، میتواند تا حدودی فرصت فرار از پاسخگویی دولتمردان دولت یازدهم به وعدههای تحقق نیافته را فراهم سازد.
ج) زمینهسازی تدریجی برای دستیابی به اکثریت در مجلس دهم
با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس دهم، برخی دولتمردان سعی در ایجاد فضایی دارند که حل نشدن مشکلات کشور را بر گردن عدهای خاص یعنی همان منتقدان و بهویژه اصولگرایان بیندازند تا بتوانند در فضای تخریب رقبای سیاسی، نتیجه انتخابات مجلس را به سود همفکران خود عوض کنند.
اصلاحطلبان و کارگزاران حاضر در دولت یازدهم با هدف رویگردانی مردم از دولت یازدهم و گردش به سمت تجدیدنظرطلبان در تلاش هستند به بازسازی گذشته خود بپردازند و با عبور از روحانی نتیجه آن را در انتخابات مجلس دهم و پس از آن در ریاستجمهوری سال 96 برداشت کنند.
د) ارعاب و هزینهتراشی برای منتقدان
اظهارات جنجالبرانگیز و هزینهزا از زبان برخی دولتمردان به شکل خاصی بیان میشود تا بلکه با بیارزش جلوه دادن منتقدان و محتوای انتقادها آنان را وادار به ترک انتقاد از دولت نمایند.
ه) بهرهبرداری در مذاکرات ایران با گروه 5+1
گره زدن سرنوشت دولت و برنامههای آن به مذاكرات ایران با گروه 5+1 كاري اشتباه بودکهبا اتخاذ سیاست نگاه به بیرون و درهای باز تا حد زیادی صورت گرفت و اکنون برای رسیدن به نتيجه مورد نظر دولت یازدهم لازم میبینند فشار منتقدان بايد از روي دولت برداشته شود.بر این اساس، احتمالاً آقای روحانی نیز به این نتیجه رسیده که مذاکرات به شکست میانجامد و از آنجا که او منتقدان عملکرد هستهای، دولت را در این شکست دخیل میداند، به آنان پرخاش کرده است.
تحلیل دیگر این است که روحانی در آستانه سفر خود به نیویورک برای شرکت در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواسته است اراده و جدیت خویش را برای رسیدن به توافق جامع بر سر برنامه هستهای هم به رخ منتقدان داخلی خود بکشد و هم به طرفهای مذاکرهکننده این پیام را بفرستد که دولت علیرغم فشارها برای رسیدن به توافق آمادگی دارد.
نتیجهگیری
انتقاد و نقدپذیری لازمه جامعه پویا و در حال رشد است و پرهزینه کردن یا جلوگیری از انتقاد نسبت به مسئولان و دولتمردان دارای پیامدهای منفی خواهد بود که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. موجب گسترش و رشد روحيه استبداد و خودرأیی میشودكه عـقبماندگي جامعه و احیاناً تصـميمـات سياسي- اجتماعي ضعيف توسط مسئولان و اقدامات نادرست مسئولان را در پی دارد و نارضايتي مردم را فراهم خواهد آورد.
2. با جلوگيري از انتقاد در واقع برای چــشمهاي نظـارتي بر عـملكـرد دولتـمـردان محـدوديـت ايـجاد شده و روحيه تملقگويي و چاپلوسي رواج خواهد يافت.
3. ايجاد محدوديت براي بيان انتقادات باعث انباشته شدن مطالبات میشود و مانند آبی پشت سد جمع شـده و انـرژي رهـاشـده مـمكن است ويرانـيهاي پـرهـزينهتري را تحـميـل کند.
4. نبود فضاي مناسب مشاركت و انتقاد به تقويت روحيه بيتفاوتي مردم و گروهها به سرنوشت سياسي و اجتماعي منجر خواهد شد و يا به فعاليتهاي خشونتآميز و زيرزميني دامن خـواهـد زد.
آنچه تقریباً قطعی به نظر میرسد تأثیری است که این نوع نگاه به منتقدان، میتواند بر قطبیتر شدن فضای سیاسی و افزایش شکاف میان دولت و منتقدانش در مجلس و جامعه بگذاردکه در صورت بروز چنین مسألهای ترمیم آن، کار ساده و آسانی نخواهد بود.
از این رو انتظار میرود تا از یک سو منتقدان در بیان انتقادات خود با رعایت انصاف برخورد کرده، و از سویی دیگر دولتمردان نیز سعهصدر بیشتری در برابر انتقادها از خود نشان داده و از ظرفیت منتقدان در جهت پیشبرد اهداف دولت و رفع نواقص و اشکالات احتمالی در مسیر اداره کشور بهره برده تا از ایجاد شکاف و دوقطبی شدن جامعه جلوگیری شود. همانگونه که رهبری معظم انقلاب فرمودند: «انتقادهای منصفانه دشمنی نیست و کمک به دولت است. و پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود».
دیدگاه ها