فروریختن نظام ظالمانه تحریم، غرور ملی و جایگاه جهانی ایرانیها را احیا کرد و قدرت و دانش دیپلماسی ایرانیها را به رخ حریفان کشید اما در کنار این دو پیامد سیاسی آثار ملموس خود را در افق غبار گرفته اقتصاد جامعه نمایان کرد. برای ایرانیها در پایان هشت سال دوران سخت تحریم خبری خوشتر از این نیست که صاحبان سرمایه و صنعت جهان عزم حضور در تهران را کنند و دروازههای بسته داد و ستد تجاری کشور به اراده تدبیر دیپلماتها گشوده شود.
از مغالطه و بدفهمی برخی نحلههای سیاسی در تحریف رابطه تحریم و اقتصاد که بگذریم ساختار اقتصادی ایران به صورت عام و معیشت مردم به طور خاص بیشترین رنج و آسیب را از سیاستهای تحریم ساز دولت پیشین بردند و طبیعی بود که در فردای توافق تاریخی وین، طایفه فعالان اقتصادی به تحسین حرکت دیپلماتها مبادرت کنند و این آرزوی دیرین را بر زبان آورند که در پی این گشایش سیاسی - دیپلماتیک، گرههای فروبسته اقتصاد ایران نیز گشوده شود.
بنابراین ظرف چند روزی که از زمان اعلام توافق هستهای میگذرد محور و مدار سؤال افکار عمومی ایران این بوده که اثرات کوتاه مدت و بلند مدت توافق هستهای در کدام یک از عرصههای اقتصاد ایران نمایان خواهد شد؟ گویی مناظرهای جدی میان دو طیف تصمیم گیران و صاحبنظران اقتصادی درگرفته است مناظرهای بر سر اینکه چگونه انرژی آزاد شده از فروپاشی رژیم تحریم را باید به کانونهای راکد اقتصاد هدایت کرد. این گفتوگو و مناظره را در آغاز فصل تازه حیات جامعه که با توافق هستهای رقم خورد، باید به فال نیک گرفت.
تا به امروز نظرات مختلفی در این باره از جانب کارشناسان و نخبگان اقتصادی مطرح شده است. سخن شماری از کارشناسان رنگ توصیه و هشدار دارد. آنها نگران تکرار برخی فرازهای تاریخ گذشته هستند که در آن فرصتهای طلایی به دست آمده توسط دولتمردان و دیپلماتها در اثر تنگ نظری و لجاجتهای جناحی از دست رفت. این هشدار را پیشتر رؤسای مجلس و دولت به زبان آورده بودند و شب چهارشنبه مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب (علی اکبر ولایتی) مورد تأکید قرار داد و گفت که قضیه توافق هستهای به عنوان نماد منافع ملی کشور نباید قربانی منافع جناحی و گروهی شود.
طیف دوم از صاحبنظران در نگاه کاربردی به نتایج توافق هستهای، دغدغه این را دارند که داراییهای آزاد شده ایران به سمت بخشهای مولد اقتصاد ایران هدایت نشود یا آنکه آهنگ تلاش دولت برای اصلاح ساختار تک محصولی اقتصاد کشور و گسستن از بند وابستگی نفتی کند شود. بالاخره دسته دیگری از کارشناسان نگران اثرات موج واردات شرکتهای اروپایی و امریکایی بر بازار مصرف ایران هستند و انذار میدهند که نباید روزهای رونق بعد از توافق هستهای به تقویت فرهنگ مصرفگرایی و عقب ماندن محصولات ایرانی از چرخه رقابت تبدیل شوند.
با همه این اوصاف، باید میان آنچه به عنوان دغدغه کارشناسی از سوی استادان و نخبگان اقتصادی درباره شرایط ایران بعد از توافق مطرح میشود با بحثهایی که برخی محافل سیاسی در شبکههای تبلیغاتیشان به راه انداختهاند باید تفکیک قائل شد. واقعیت این است که فروپاشی نظام تحریم به همان اندازه که فرصتی تازه برای نیروهای مولد اقتصادی خلق کرد، فضای سودجویی را برای برخی جریانهایی که به تعبیر روحانی از ناف تحریم ارتزاق میکردند تنگتر ساخت.
دور از انتظار نیست که این جریان بعد از توافق و در مرحلهای که اقتصاد ایران به سمت رونق و توسعه خیز برمی دارد از ابزارها و اهرمهای تحت اختیار خویش برای ایجاد اخلال در این روند بهره بگیرند. کما اینکه طی روزهای اخیر شبکه رسانهای این جریان در آهنگ تبلیغات خویش سعی میکند تا سیگنالهای منفی به طرفهای اروپایی که برای سرمایهگذاری و فعالیت در ایران آماده میشوند ارسال کند. به نظر میآید این رشته از نقشههای پنهان جریان مخالف مذاکره از نگاه دولتمردان پنهان نمانده است تا جایی که رئیس جمهوری در جمع خبرنگاران هشدار داد که مقابل هر اقدامی که امید و نشاط مردم به آینده را مخدوش کند سکوت نخواهد کرد./م
روزنامه ايران
دیدگاه ها