«عباس حاجینجاری» در روزنامه «جوان» و در یادداشتی نوشت:
جمعه گذشته وبسایت صدای امریکا که بازتابدهنده دیدگاههای کاخ سفید است در خبری با اشاره به شکست دیدار گذشته رئیسجمهور امریکا با کیمجونگ اون، رهبر کره شمالی گزارش داد که رهبر کره شمالی در نشست اخیر حزب حاکم بر این کشور برای امریکا خط و نشان کشید و تا پایان سال جاری میلادی به ترامپ فرصت داد. او در عین حال تأکید کرد که در صورتیکه واشنگتن رویکرد خود را تغییر دهد، حاضر به دیدار مجدد با ترامپ است و در غیر این صورت به دیدار سوم تمایلی ندارد. او در آستانه یکی از دیدارهای قبلی نیز با توجه به بدعهدی امریکاییها تأکید کرده بود که دلیلی ندارد کره شمالی «شمشیر ارزشمند» خود را کنار بگذارد.
نکتهای که سیانان هم به آن اذعان کرده و گفته که دلایل بسیاری برای محتاط و شکاک بودن کره شمالی وجود دارد و این کشور کاملاً اهرم طبیعی خود را از دست نخواهد داد. اگرچه ترامپ تلاش کرده بود که دیدار اولیه خود با رهبر کره شمالی را به عنوان یک موفقیت برای خود و تیم همکارش در داخل امریکا و در مواجهه با دیگر کشورها برجسته نماید، اما تجربه برخورد او با برجام و بیپایه بودن تبلیغاتش در ملاقات اولیه با رهبر کره شمالی، کرهایها را نسبت به بیپایه بودن شعارها و تبلیغات ترامپ که نمایانگر تصمیمات سران اصلی امریکا است، هوشیار کرده بود.
فارغ از مذموم بودن بمب اتمی که در فرهنگ اسلامی و انسانی که خطر دارندگان آن برای بشریت در میان قدرتهای سلطه نظیر امریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه با کره شمالی تفاوتی وجود ندارد، اما کره شمالی در مواجهه با امریکا و غرب به این ظرفیت بهعنوان یک شمشیر و یا عامل قدرت نگاه کرده و سعی در حفظ آن دارد و تلاش دارد آن را با وعدههای تو خالی مستأجران کنونی کاخ سفید معامله و به تعبیری خود را خلع سلاح نکند و بدیهی است که کره شمالی در این مصاف تجربه مواجهه کاخ سفید با ایران در مواجهه با برجام را در دوران ترامپ در نظر گرفته و مبتنی بر آن سیاستهای خود را تنظیم میکند. اکنون که ضعفهای روند مذاکرات هستهای ایران با ۱+۵ که به برجام منتهی شد، بهگونهای آشکار شده که دیگر مدافعان قبلی آن نیز ناچارند که حداقل در اعتماد بیجا به طرف مقابل اعتراف کنند، توجه به یک واقعیت مهم در روند این مذاکرات ضروری است که مذاکرهکنندگان در قبال کند کردن یا ذبح یکی از فرصتها و نقاط قوت مهم نظام اسلامی که همانا دستاوردهای ارزشمند هستهای بود، مابهازای ناچیزی گرفتند که همین مابهازا نیز با بدعهدی طرف مقابل نادیده انگاشته و فهرست بلند تحریمها را به تحریمهای قبلی علیه مردم ایران افزوده است.
اکنون که امریکاییها متأثر از برآوردهای قبلی، تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به زعم خود به عنوان گام دیگر برای تسلیم در دستور کار قرار دادهاند، خلأ ظرفیت توان هستهای ایران در این مواجهه کاملاً خودنمایی میکند، چراکه ظرفیت توان هستهای ایران که نمادی از قدرت و توان ایران بود و بهرغم اینکه دشمنان از سلامت حرکت ایران در روند فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران واقف بودند، اما همواره به آن بهعنوان یک قدرت و دست برتر ایران نگاه کرده و لذا تا زمانی که آن ظرفیت وجود داشت دشمن قادر به ورود به این عرصهها نبود تا جسارت تروریست دانستن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را داشته باشد. فراموش نکنیم که وجود همین ظرفیت و روند شتابنده آن در دستیابی به مرزهای دانش هستهای سران کاخ سفید را وادار به تمکین در برابر نظام اسلامی کرده و البته عدم ژرفاندیشی نسبت به این ملاحظه دشمن و بیتوجهی به خطوط قرمز نظام و عبور از آن به بهانه رعایت مسائل مردم باعث گردیده که اکنون جسارت تروریست دانستن در مواجهه با ایران افزایش یابد که این را متأسفانه این روزها به بهانه تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میتوان شاهد بود. تأثیر این مؤلفههای قدرت را به روشنی در نحوه تعامل امریکا با کره شمالی میتوان دید، زمانیکه به رغم صحنهسازیهای ترامپ در امضای اولیه توافق با رهبر کره شمالی، آنگاه که کیم جونگ اون متوجه بازی فریب ترامپ شد و روند تخریب زیرساختهای هستهای خود را متوقف کرد، زمانی که پمپئو، وزیر خارجه امریکا مورد سؤال قرار میگیرد که چرا امریکا اقدام جدی برای فشار به کره شمالی صورت نمیدهد او اذعان میکند که، چون کره شمالی بمب اتمی دارد.
تردیدی در این نمیتوان داشت که اکنون موقعیت و نفوذ منطقهای ایران که محصول مجاهدت و تلاش ایثارگران جبهه مقاومت و تدابیر نظام و عمل میدانی نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر دشمن عمل کرده یا توان موشکی که آنهم محصول تلاشها و مجاهدتهای نیروهای جهادی در نیروهای مسلح است، دشمنان نظام اسلامی را به هراس انداخته و آنان را به یک اقدام انفعالی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، واداشته است، ضرورت درک و هوشمندی مجموعه تصمیم گیران و مدیران کشور در این شرایط حساس را الزامی مینماید. اکنون عبرتهای گذشته باید مسئولان اجرایی کشور را به این واقعیت رسانده باشد که جبران مافات یکی از وظایف کنونی آنان است. دشمن در عین تلاش برای ایرانهراسی بر اقتدار و نفوذ داخلی و منطقهای ایران اعتراف کرده، ناباورانه به نفوذ انقلاب اسلامی و گسترش آن اعتراف میکند. در روزهای اخیر، برایان هوک نماینده ویژه امریکا در امور ایران اذعان میکند که دلیل اصلی تحریم سپاه، نقش سپاه در صدور انقلاب اسلامی است و بدیهی است که این صدور قبل از اقدام عملی سپاه به ماهیت و ویژگی انقلاب اسلامی باز میگردد که برگرفته از دین مبین اسلام و عمل و اندیشه امامین انقلاب در طول ۴۰ سال گذشته و البته عمل میدانی و مجاهدانه فرزندان انقلاب است و این وظیفه دولتمردان و مسئولان اجرایی کشور است که آن را به درستی پاس داشته و شکوفا کنند.
مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان در روز عید مبعث بر این مهم تأکید کرده و در مورد علت دشمنیهای غرب با نظام اسلامی یادآور شدند که علت دشمنی با نظام جمهوری اسلامی همان خط دشمنی جبهه طاغوت با جبهه توحید است و اینکه گفته میشود که دشمن تراشی نکنید، حرف نادرستی است، زیرا جبهه طاغوت با اصل و هویت حرکت توحیدی مخالف است و امریکا و نوکرهای او همچون آلسعود، به کمتر از از دست کشیدن از حرکت در مسیر توحید راضی نمیشوند.
رهبر معظم انقلاب مصاف «توحید و طاغوت» را مصافی اجتنابناپذیر دانسته و با تأکید بر اینکه خداوند پیروزی جبهه حق را مقدر فرموده است خاطرنشان کردند که: اگر ملت ایران همانگونه که تا به حال حرکت کرده است، به مسیر خود ادامه دهد قطعاً بر دشمنان یعنی امریکا و اذناب او غلبه خواهد کرد و پیروز خواهد شد.
انتهای پیام/
دیدگاه ها