شهناز سلطانی

دانش‌آموزان به وقت کرونا چه می‌آموزند؟

با همه عواقب شومی که ویروس کرونا بر دنیا حاکم کرده، این روزها فرصت مغتنمی است برای بچه ها و والدین به ویژه مادران شاغل که بیشتر در کنار هم هستند.

هادي نيوز: تعطیلات مدارس کشور و خانه نشینی دانش آموزان به واسطه بیماری ناشی از ویروس "کرونا" به دو ماه نزدیک می شود. تعطیلی ای که بدون برنامه ریزی و یک باره بر نظام آموزشی حاکم شد و حالا بعد گذشت این مدت می توان نگاه تامل برانگیزی کرد  که تا به اینجای مدرسه و دانش آموز و معلم تعطیل چگونه گذشته و در حال گذر است و از آن چقدر بهره گرفته ایم و چه اندوخته ایم؟

واقعیت این است که  به نظر می رسد نظام آموزشی کشور به سراغ راه کارهای راحت تر رفته است و البته که نتایج حاصل از انتخاب ها مهم تر است. در اغلب کلاس‌های درس این اتفاق از همان هفته های نخست تعطیلات افتاد که معلم هرکلاس به واسطه یکی از والدین، گروهی در یکی از شبکه‌های اجتماعی تشکیل داده و از این طریق به دانش آموزان تکالیف ارائه می کنند، بماند که تا به امروز این ارتباط اغلب یک سویه بوده است و دانش آموزان اگر از این پس هم تعطیلات چند ماهه و ادامه داری داشته باشند. همچنان معلم در پس پرده با آنها مراوده مجازی دارد. ناگفته نماند که وضعیت در اغلب مدارس غیردولتی (به واسطه پول درشتی که می‌گیرند و در قبالش آن چنان که باید خدمات ارائه نمی‌دهند) کمی بهتر است و دانش آموزان این امکان را دارند که با معلم خود ارتباط برقرار کنند و احیانا  سوالات خود را مطرح کنند.
حجم کتاب های درسی و درجه سختی محتویات کتاب‌ها در نظام آموزشی ما سال های طولانی است که انگشت اتهام به سمت آن ها دراز است. در چنین احوالاتی می بینیم اغلب معلم ها به ویژه در پایه های دبستان که نوع ارتباط آن ها بیشتر اثرگذار است، شیوه تدریس درس های جدید در تعطیلات را این گونه تعریف و طراحی کرده اندکه به نوشتن چند سوال وجواب اکتفا می کنند و آن را به عنوان تدریس درس جدید در کانال مربوطه قرار می دهند، در حالیکه با امکانات سهل الوصول و همیشه در دسترس گوشی های تلفن همراه تدریس درس جدید در فضای خانه و تهیه فیلم از آن و به اشتراک گذاشتن آن با دانش آموزان، ارتباط بچه ها با معلم شان و مهمتر درس و مشق را پویاتر و قابل لمس تر می کند تا اینکه انتظار داشته باشیم مشق نوشتن از روی سوال و جواب کتبی معلم ما را به اهداف آموزشی نزدیک کند.
شبکه آموزش تلویزیون هم با همکاری وزارت آموزش و پرورش وقتی دید تعطیلات نظام آموزشی به نظر کشدار می آید، وارد عمل شد. تصمیمی که به درستی گرفته شد، ولی به درست عمل نشد. در روزهای نخست که اصرار بر برنامه های زنده وجود داشت و البته هنوز هم وجود دارد دستپاچگی و استرس معلم ها به قدری مشهود بود که نه تنها این شکل آموزش جذابیتی برای بچه ها ایجاد نکرد که به جرات می توان گفت حالا کمتر دانش آموزی (حداقل در پایه های ابتدایی که اینگونه است) پای ثابت این برنامه هاست. البته که می توانست شرایط به گونه ای مفیدتر رقم بخورد. بهره گرفتن از معلم هایی که در نوع ارائه آموزش و استفاده  بهتر از ابزارهای آموزشی برای ایجاد علاقه در دانش‌آموزان توانمند هستند کار سخت و پیچیده‌ای نبوده و نیست و البته که در هر پایه و حوزه‌ای وجود دارند معلمان پر تلاشی که با عشق و علاقه معلمی را در پیش گرفته‌اند و حرفی برای گفتن دارند و این زمان و این تعطیلات که وقفه‌ای طولانی و مهم در نظام آموزشی ایجاد کرده فرصت بسیار مغتنمی است که از آنها نهایت استفاده را بکنیم،  در شرایطی که امکان دسترسی به این گونه معلم ها در همه جا ناممکن است.
بخش دیگری از آموزش در این خلاصه شده است که به شدت والدین را درگیر آموزش کند و نه دانش آموزان را و این از همان راه های ساده و راحت برای نظام آموزشی است. یک مثال ساده روشنگری می کند. از دانش آموزان پایه سوم خواسته شده است با موضوع(درست) تشکر از کادر درمانی "موشن گرافیک" (یعنی متحرک سازی تصاویر و صدا گذاری روی آنها ) بسازند و برنامه های نرم افزاری را هم در این باره معرفی کرده اند که با کمک آنها این کلیپ ها ساخته شود. یک کار کاملا تخصصی که فقط باید اهل فن وارد عمل شوند نه والدینی که در اینگونه موارد هیچ ذهنیتی ندارند (و البته بماند که ما هنوز والدین کاملا بی‌سواد هم داریم) و البته که تفهیم و توضیح این مطلب به دانش آموزان کار پیچیده ای است که این هم بردوش والدین قرار گرفته است. وارد کردن استرس و فشار روانی به خانواده ها به ویژه دانش آموزان که آن را به چشم یک  تکلیف واجب می‌بینند چه کمکی به پیشبرد اهداف آموزشی ما می‌کند؟ موضوعاتی از این دست این روزها فراوان بر دانش آموزان و والدین تکلیف می شود که جای سوال و تعمق از طراحان چنین برنامه هایی دارد که آیا هدف شان کمک به رشد نظام آموزشی یا سنگ اندازی در برابر آن.
با همه عواقب شومی که ویروس کرونا بر دنیا حاکم کرده، این روزها فرصت مغتنمی است برای بچه ها و والدین به ویژه مادران شاغل که بیشتر در کنار هم هستند. مهمترین هدف ما در قبال بچه های مان این است که آن ها را با مهارت های زندگی بیشتر و بهتر آشنا کنیم و مجهز و آماده برای ورود به زندگی اجتماعی. اگر به روی خوش ماجرا نگاه کنیم این روزها صنعت غذا و نان و کیک وشیرینی در اغلب خانه ها رونق گرفته است و بچه ها یک پای ثابت این برنامه ها هستند که با ذوق و اشتیاق و انگیزه کمک می کنند، چرا نگوییم از این فعالیت ها فیلم و عکس نگیرند و کلیپ و ... نسازند که برای آن ها لذت بخش است و هم ملموس. چرا از بچه ها نمی‌خواهیم خلاصه دو کتابی را که در این تعطیلات خوانده اند، ننویسند و برای همکلاسی هایشان بازگویی نکنند! چرا از بچه ها نمی خواهیم چند کتاب که خوانده اند معرفی اند.
اما متاسفانه از این حال خوش بچه ها و مهارت اندوزی ای که می کنند و با آن خوشند غافلیم و دست به دامن فعالیت هایی شده ایم که بچه ها بیش از قبل با گوشی های تلفن همراه خو گرفته اند. آن ها باید مدام گوشی را چک کنند مبادا تکلیفی از دست شان در برود و اسم شان از لیست " خوب " های خانم و آقای معلم خط بخورد!
 
منبع: سایت بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.