حجت‌الاسلام والمسلمین محسن ادیب بهروز استاد حوزه و دانشگاه

درس زندگی مهمی که امام علی علیه‌السلام به ما داد چه بود؟

به تعبیر امام خمینی(ره) ما انسان‌های معمولی به دلیل اینکه قابلیت و توان ورود به فضای ائمه را نداریم حداکثر می‌توانیم به سایه شخصیت آن‌ها راه پیدا کنیم و از سایه وجود آن‌ها تصویری داشته باشیم.

مسلمانان و شیعیان در بحث الگوبرداری از وجود مبارک حضرت علی علیه‌السلام لازم است به نکاتی توجه کنند تا دستاورد قابل توجهی در استفاده از روش‌ها و کلام امام داشته باشند. آنچه در این موضوع حائز اهمیت است اینکه شناخت انسان‌های عادی از امام معصوم با توجه به محدودیت‌های بشری بخصوص کمبود ابزار و امکانات بسیار ناچیز است. در واقع باید بدانیم نمی‌توانیم شناخت صد در صدی از امام معصوم داشته باشیم. به تعبیر امام خمینی(ره) ما انسان‌های معمولی به دلیل اینکه قابلیت و توان ورود به فضای ائمه را نداریم حداکثر می‌توانیم به سایه شخصیت آن‌ها راه پیدا کنیم و از سایه وجود آن‌ها تصویری داشته باشیم.

* نکته دوم در خصوص استفاده از سیره و روش ائمه معصومین علیهم‌السلام است. قطع به یقین آنچه که معصومین انجام می‌دادند به صورت محدود در اختیار ما قرار گرفته مثل عبادت، رفتار و کردار معصوم. برخی از رفتار‌ها مخصوص ائمه اطهار است، یعنی انسان‌ها به هیج‌وجه نمی‌توانیم آن رفتار‌ها را کپی و بهره‌برداری کنیم لذا هیچگاه نمی‌توانیم چونان معصومین شویم. به عنوان مثال اگر گزارش می‌شود امام علی علیه‌السلام هر شب هزار رکعت نماز می‌خواندند، چون ما محدودیت درک این موضوع را داریم، برای درک این حد از عبادت دچار چالش می‌شویم لذا می‌گوییم این نوع رفتار‌ها مخصوص به خودشان است لذا نمی‌توانیم آنها را درک کنیم یا اینکه از آن‌ها به عنوان یک الگو استفاده کنیم.

* مورد بعدی که مختص معصومین علیهم‌السلام است و ما از آن به عنوان الگو نمی‌توانبم استفاه کنیم بحث زمان ازدواج ائمه است که در سه مقطع سنی که ازدواج می‌کردند مقاطع سنی ازدواج امام با همسران مبارک برای ما نمی‌تواند قابل استفاده باشد چرا که امام در فضایی که خداوند به ایشان امر می‌کند قدم برمی‌دارد و از طرف خدا مامور است بنابراین به تناسب آن ماموریت‌ها این اقدامات را انجام می‌دهد، چون ماموریت امام را نداریم و ما پیرو هستیم قائل به درک این روند نیستیم چرا که ما راهرو هستیم و امام رهبر.

* آنچه از امام علی علیه‌السلام به عنوان درس زندگی به ما رسیده این است که امام علی علیه‌السلام خواسته‌اند ما رابطه خود را با خداوند به دو صورت در نظر بگیرم، یعنی من در هر موقعیت، مقطع و زمانی که قرار دارم وقتی می‌خواهم خودم را محاسبه کنم یا حتی نسبت به خود تکالیفی را مد نظر قرار دهم طبیعتاً موقعیت خود را باید در نظر داشته باشم تا از خود توقعاتی داشته باشم. اگر موقعیت خود را نشناسم نمی‌توانم ارتباط معنادار و جایگاه قابل قبولی برای ارتباط با خالق بیابم قطعاً به خطا می‌روم، به همین خاطر امام علی علیه‌السلام به ما یاد داده باید جامعه، محیط و عالم هستی را بشناسم و بدانم مستقل نیستم، بلکه من قطعه‌ای از پازلی هستم که در جهان هستی زندگی می‌کنم لذا نمی‌توانم بدون توجه به این قطعات موقعیت خود را ملاحظه کنم.

* برای اینکه بدانم از خود چه انتظاراتی دارم و چه تکالیفی برای من مطرح است باید خود را شبیه به قطعه‌ای از یک پازل بدانم اگر بیایم واقع نگر باشم تا بتوانم تکالیف خود در برابر انسان‌ها و محیط و پیرامون خودم و خدایم را به درستی انجام دهم.

* وقتی موقعیت خود را به صورت مستقل نبینم، بلکه به عنوان یک قطعه از پازل در جهان هستی ببینم، چون اشراف به کل هستی ندارم و اطلاعات من از کل قطعات این پازل یا ناقص است یا نادرست و ناتمام، اینجا امام علی علیه‌السلام این راهکار را به ما می‌دهد و می‌فرماید باید جایگاه خود را با جایگاه خداوند مقایسه کنید. وقتی من در مقام محاسبه، جایگاه خود را با جایگاه خداوند در نظر می‌گیرم این سوال مطرح می‌شود جایگاه خدا در عالم هستی به چه صورت است؟ حالا که می‌خواهم جایگاه خدا را به دست بیاورم اطلاعات ابزار و امکانات به من اجازه نمی‌دهد که اطلاعات کافی و واقعی از خداوند متعال و عالم هستی را به دست بیاورم قطعاً اینجا به سراغ امام معصوم می‌روم از امام علی علیه‌السلام می‌پرسم که موقعیت خالق الان چگونه است. چرا که من انسان محدود نمی‌توانم خدایم را به درستی بشناسم و قطعات پازل جهان هستی را کنار هم بگذارم بنابراین باید از امام پیروی کنم و دنباله‌رو راهی باشم که امام به من نشان می‌دهد.

* امام علی علیه‌السلام به ما اینگونه مسیر را نشان می‌دهد که تو انسانی هستی که در برابر خالق قرار داری، خالقی که صفر تا صد خالق تو بوده است، پس از بیان امام علی علیه‌السلام برای مشخص کردن جایگاه خودم در عالم هستی استفاده می‌کنم. دوم اینکه نیاز در وجودم قرار گرفته خودم را که نگاه می‌کنم صفر تا صد نیاز است، اما خالق متعال صفر تا صد بی‌نیازی است اطلاعات من وابسته به علوم بشری است. حتی اگر عالم هم باشم علوم من انسان بسیار ناقص است و ممکن است نادرست باشد پس یافته‌های علمی که در اختیار دارم یافته‌های کاملی نیست، اما در برابر خدای متعال که قرار می‌گیرم مطلق محض و آگاه است بنابراین در مشکلاتم در بن‌بست‌ها و گره‌ها اگر بخواهم از علوم استفاده بهینه و کاربردی داشته باشم باید به علم الهی تکیه کنم.

* برای پاسخ به این سوال که به عنوان انسان مسلمان از خود چه انتظاری دارم و برای خود چه تکالیفی باید طرح کنم امام به ما می‌گوید باید موقعیت خود را در برابر خالق در نظر گرفت و بعد از آن باید به دانش الهی مراجعه کنم. وقتی این موضوع را در نظر می‌گیرم به این جمع‌بندی می‌رسم که انتظارات، تکالیف و مسئولیتی که در زندگی دارم در حد خودم باید الگوبرداری از دستورات و آموزه‌های الهی باشد بنابراین راهی ندارم به جز اینکه همه پاسخ سوالاتم را از خدای متعال بپرسم چرا که او بی‌نیاز مطلق است در حالی که ما نیازمند صددرصد مطلق هستیم.

* امام علی علیه‌السلام در زندگی خود به ما آموخته وقتی هدف ما پیمودن راه حق باشد خود را به حداقل‌ها محدود نمی‌کنیم بلکه با نگاه به داشته‌های خود و با استعانت از بی‌نیاز مطلق در حالی که خودم را همیشه محتاج خالق می‌بینم، اما خودم را به خالق وصل می‌کنم به صورت رفتاری فعلی و کلامی، یعنی آنچه که خالق دوست دارد انجام دهم و تلاش می‌کنم آن کار را در نهایت سلامت و درستی انجام دهم. این مدل زندگی الگوبرداری دقیقی از زندگی امام علی علیه‌السلام است و دستاوردی است که امیرالمؤمنین با سیره و منش خود به عنوان یک نقطه عطف در زندگی به ما یاد داده است.

منبع: سایت بصیرت
 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.