هادی نیوز:  چند روز گذشته ، اعتماد آنلاین در مصاحبه ای با محمدعلی ایازی، عضو شورای مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در مطلبی با عنوان « حجاب تصمیمی شخصی است و تجسس در ویژگی‌های شخصی یک مسلمان جایز نیست» به نقل از وی آورده بود: « مشکل کشور قانون‌های من‌درآوردی است، گفت: حجاب تصمیمی شخصی است و هیچ‌کس نمی‌تواند درباره ویژگی‌های شخصی یک فرد مسلمان تجسس کند.»
وی در ادامه با طرح این موضوع که اگر نماینده‌های مجلس مستقل و مردمی باشند، می‌توانند بعد از بررسی‌های لازم درباره حجاب یا هر موضوع دیگری تصیمم بگیرند، گفته بود: « مشکل اصلی ما عملی است که بر اساس قانون من‌درآوردی «نظارت استصوابی» است. شورای نگهبان هم در راس مداخله‌کنندگان قرار گرفته و با رد شایسته‌ها، فضا را برای پیروزی افراد با حداقل رای و بدون کارنامه قابل دفاع، فراهم می‌کند.»
خبرگزاری زنان نیوز در این زمینه گفت و گویی با خانم دکتر نیما صالحی انجام داده است.
بعضی افراد ، معتقدند که حجاب تصمیم شخصی است و تجسس در ویژگی شخصی یک مسلمان ، جایز نیست !
نظر شما در این مورد چیه ؟
توصیه ما این است که با یکدیگر ، مروری مجدد بر" خاستگاه باید نباید دینی "یا به زبان دیگر ، " قوانین و یا احکام دینی"، داشته باشیم .
از شما سوال می کنم که خاستگاه و ریشه احکام و وقوانین دینی کجاست ؟!آیا، باید نباید دینی ، قوانینی مبتنی بر اعتباریات محض و تشریفات هست و یا از متن تکوین و خلقت برخاسته و این اولین سوالی است که ما باید بررسی کنیم .
باید خدمتتان عرض کنیم که مقررات و احکام دینی که از زمان بلوغ ، بر انسان ، تکلیف می شود ، به گونه ای است که
انسان را یاری دهد تا روابط فی مابین خودش با خودش ، روابط خود با دیگران ، روابط خود با موجودات دیگر و روابط خود با خالق را به درستی ، مدیریت نماید .
این قوانین ذاتا برای انسان سالم و نرمال ، مشکل و شاق و لا یطاق نیست . لا یکلف الله نفسا الا وسعها !
این قوانین برای این است که انسان در عالم ماده با مدیریت صحیح ""این روابط چهارگانه ""،بتواند
تصادم و تزاحم هایی که در سه رابطه ی اول می تواند رخ دهد و البته اقتضای خلقت1 عالم ماده است را به حداقل ، کاهش داده تا انسان
بتواند در سایه ی یک زندگی صحیح و آرام ، رابطه ی خود با خالق ر ا به بهترین حالت ، ارتقا داده
و از پرتو"" رابطه ی صحیح با سایر موجودات" ،که ذیل عمل به احکام فردی و اجتماعی حاصل می شود ،یک زندگی مادی خوب داشته و در ضمن ، متصف به صفات الهی شده و از این طریق ، قرب به حضرت اله ، پیدا کرده و نهایتا پس از یک زندگی در سایه ی عمل به فرمولهای الهی که برخاسته از تکوین انسان و عالم خلقت است ، بعد از کوچ از این عالم و ورود به عوالم دیگر ، مخاطب یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه قرار بگیرد .
به عبارتی ، احکام الهی ، نوعی لطف به انسانهاست که انسان را یاری می کند ، در شرایطی که به همه مخلوقات و خصوصیات آنها اشراف ندارد ، به لطف احکام الهی بتواند ، در رابطه ای صحیح با آنها قرار گرفته و ""از جهاتی ""اصطکاک و تزاحم های زندگی مادی را کمتر نموده و انرژی و قدرت خود را صرف رشد و انجام کارهای انسانی که مفید به رشد و کمالش هست قرار دهد ،
نه اینکه با خودسری و تبعیت از دل خواستن هایی که حتی با "سلامت و آرامش دراز مدت طبیعت مادی اش در تضاد است " ، خود و دیگر انسانها را وارد یک زندگی و وادی پر تنش و پر زحمت و دردسر ی بکند که نهایتش همین دنبای پر از مشکلات وظلم و جور و تعدی فعلی ماست.
قانون حجاب نیز ، یکی از این قوانین است که نوعی فرمول جهت مدیریت غریزه جنسی در اجتماع است ، نه یک امر شخصی و یا اجباری که نعوذ بالله ، خداوند از سر بیکاری ، بر انسانها تحمیل کرده باشد و حالا این انسان است که سلیقه اش باشد که به آن عمل کند و یا نه!!!
قانون حجاب ،منبعث از " طبیعت و ساختار فیزیولوژی و ساختار روانی زن و مرد"است .
ساختار فیزیولوژیک و جنسی زن و مرد ، از بعد از بلوغ ، به گونه ای است ، که هورمونهای جنسی مترشحه در خون ، این دو جنس را "ذاتا "متمایل به هم قرار داده و این جزو ذات و خلقت ثابت جدایی ناپذیر /انسان سالم /ست .(لا تبدیل لخلق الله ).
این جاذبه ، ریشه در هورمونها دارد که از زمان بلوغ ، این حالت ، فعال می شود . این حالت ، نه قابل انکار است و نه قابل سرکوبی .
این میل جنسی ، ابزاریست که خالق ،جهت بقای نسل بشر قرار داده که البته به سبب خصوصیات پیچیده ی انسانی اگر به صحیح ترین روش که ""پاسخگویی از طریق ازدواج و تشکیل خانواده ""است ، پاسخگویی شده و بعد از آن/ کلیه ی قوانین همسر داری رعایت شود/ ، علاوه بر تامین یک نسل صالح و سالم انسانی ، سایر نیازهای خقیقی انسانی را نیز پاسخگو ، خواهد بود .
حال برای اینکه این پاسخگویی به طریق صحیح اتفاق افتاده وحریم خانواده که مرکز ایجاد نسل سالم و صالح است ، در امان بماند ، لازم است که این میل جنسی ،در هرجا و هر زمان و هر مکان ، دچار تحریک و انگیزش نشود .
لذا جهت وصول به این مقصد ، لازم است ، راه های انگیزش جنسی که حواس پنجگانه است ،مدیریت و کنترل شود.
به عبارتی اگر به نتیجه برسیم که انگیزش جنسی ، در فضای خارج از ازدواج ، نباید
اتفاق بیفتد ، نهایتا به این نتیجه می رسیم که در روابط بین زن و مرد نامحرم ، قواعد و فرمولی قرار دهیم که انگیزش از طریق بینایی ، شنوایی، لامسه و بویایی را به حداقل برسانیم .
قانون حجاب یک اعتبار محض ویا منبعث از خلقت ؟!
آنچه در بالا شرح داده شد ، در حقیقت ، "شرح فیزیولوژی و جسمی و روانی زن و مرد " است
که انکار آن به منزله ی انکار کلیه ی علوم فیزیولوژی و پزشکی و روانشناسیست !!
باید عرض کنیم که قوانین زیست عفیفانه از جمله نگاه و پوشش فرمولهاییست که انگیزش در فضای خارج حریم همسران را از طریق حس های مختلف از جمله ""حس بینایی ""،به حداقل می رساند و ما می بینیم که چقدر ""دستورات پوششی و نگاه ""و احکام مربوط به سخن گفتن و..... غیره در اسلام ، به زیبایی ، این مبادی ادراکی را کنترل و مدیریت می کند !!
البته در این میان ، بحث اراده و تربیت انسانی نیز مطرح است که مسلما تربیت و تقویت آنها به کنترل و انجام رفتارهای صحیح و انسانی ، کمک می کند ولی آنچه مسلم است اینکه سلامت و امنیت فرد ، خانواده و اجتماع را نمی توان معطل اموری مثل اراده و تربیت کرد که اموری غیر قابل مشاهده و اندازه گیری و محک زدن است !
قاعدتا آموزش و فرهنگ و ارتقای سطح تربیت و اراده و تقوا و خود کنترلی باید در کنار سایر مولفه ها از جمله قانون حجاب و سایر قوانین بازدارنده لحاظ شود تا هم انسانها به مرور به اراده و خود کنترلی و رفتار ارادی برسند و هم در این حین ، امنیت فرد و خانواده و اجتماع تامین شده و زمینه برای هرگونه""تعدی و دست درازی و ظلم" به حریم انسانها بسته شود .
نهایتا باید گفت : بعض احکام ، مربوط به ""رابطه ی فرد با دیگران و یا اجتماع""" است و خداوند این احکام و ضوابط را بر ما واجب کرده تا در حین مواجهه یا ارتباط با دیگران ، به دیگران و یاکلیت جامعه و یا خود ، آسیب نزنیم .
حجاب نیز یک حکم است که منبعث از ساختار و فیزیولوژی زن و مرد بود و عملا یک امر اجتماعیست و نه" شخصی" آنگونه که شما می فرمایید! لذا اینکه آیا فردی به آن‌ اعتقاد دارد یا ندارد در ضرورت عقلی و شرعی اجرای آن در
/ سطح اجتماعی/ مهم نیست و قاعده لاضرر و لا ضرار،در کنار سایر قواعد فقهی ایجاب می کند که حاکمیت اسلامی برای حفظ انسانها از این رفتار آسیب‌زا و حفظ حقوق همسران و خانواده از تعدی و دست اندازی آگاهانه و یا ناآگاهانه آگاهانه ، قانون حجاب که یکی از مولفه های موثر در این فرایند است ،را در جامعه اجرا کرده و از آن محافظت نماید گرچه وجود اعتقاد و معنویت ، اثر بخشی و خاصیت آنرا ده ها برابر می کند !!
حجاب یک فرمول و حکم در رابطه ی مرد و زن است تا بدین وسیله ، جذابیت ها و میزان انگیزش را در جامعه و فضای عمومی کاهش دهد .
لذا بحث حقوق و تکالیف فردی، مثل نماز نیست که اگر کسی ،خوشش نیامد ، بتواند آنرا کنار بگذارد !!
حجاب و پوشش زن در حقیقت ، حق جامعه است ، حقیست که اجازه نمی دهد شرایط و فضای خانه و خصوصی ، به وسط اجتماع کشیده شود .
حجاب ،" حق خانواده و همسران و فرزندان و نوجوانان یک خانواده "است .
همسران، حق دارند که از عواملی که امنیت عاطفی و جنسی آنها را تهدید ی کند ، در امان باشند !
لذا حجاب امر شخصی و سلیقه ای نیست که بخواهیم به آسانی حکم به ترک آن بدهیم .
نهایتا اگر زمانی ما متوجه بشویم که این دستورات ، به سبب اینکه مبتنی بر ساختار و فرمول وجودی انسان است و آرامش فردی و اجتماعی انسان را تامین می کند ، آنوقت اینقدر نسبت به ادای تکلیف ، دنبال راه فرار نگشته و احساس بی قراری و فشار نخواهیم نمود ، بلکه با طیب خاطر ، به استقبال آنها خواهیم رفت .
چراکه انسان ، ذاتا ، حب ذات دارد و ان چیز را که باعث بقا و ارتقای آرامش و سلامت جسم و روحش شود را پذیراست !
حال اینکه ما به عنوان عالمان و متخصصان دینی نتوانسته ایم و در این برهه مجبور شده ایم برای خوش آمد بعصی ها ، احکام اجتماعی را در حد انتخاب و سلیقه شخصی تقلیل داده و نا آگاهانه جاده صاف کن بسیاری از آسیب های اجتماعی و ظلم ها و تعدی ها بر زنان و کودکان و همسران ووو بشویم ، بحث جدی دیگریست که در این وجیزه ، نمی گنجد .

زنان نیوز 
انتهای پیام/*