دیدار اخیر شاعران داخلی و خارجی با امام خامنهای(مدظلهالعالی)، حواشی جالبی داشت. آنچه در ادامه میخوانید، روایت این حلقه خوشذوق ادبی از دیدار شاعرانه با رهبر معظم انقلاب است.
- گفته شده وقتی نوبت به کشور تاجیکستان میرسد، قزوه «مومن قناعت» را بزرگ شاعران تاجیک معرفی میکند و میگوید قناعت که زمانی منصب سیاسی داشتهاست، شعری دارد که آن را برای یکی از امرای کشورهای حاشیه خلیج خوانده است. قناعت غزلی کوتاه میخواند: «از خلیجفارس میآید نسیم فارسی/ ابر از شیراز میآید چو سیم فارسی» آقا پس از شعرخوانی قناعت از او تشکر میکنند و به اشتباه قزوه در نام بردن خلیجفارس اشاره میکنند و میگویند: «به یاد آقای قزوه هم آوردید که بگویند خلیجفارس!» جماعت شاعر و خود قزوه هم میخندند.
- شاعر دیگری که شعرش را میخواند، شاعری کرجی است که تا میرسد به این بیت؛ «گندم به کبوتر بدهم؟ شعر بگویم؟ / آخر چه کنم؟ در حرمت کار زیاد است»،آقا بلافاصله به شوخی به ایشان میگویند: «زیارت از همهش بهتره» و جمع میخندند.
- بعد از شعرخوانی ملکیان، آقا از او میپرسند که آیا فرزند جانباز است یا نه و پس از پاسخ مثبت ملکیان اضافه میکنند: «سلام ما را به جانباز عزیز که پدرتان هستند، برسانید.»
- روحانی نامآشنای مشهدی که پانزدهسال پیش نیز نزد آقا شعر خواندهاست، شعر خودش را که بلند است به صورت خلاصه میخواند. آقا پس از پایان شعر وی میگویند: «اصطلاحات فقهی و اصولی و نحوی و همهچیز توش بود الحمدلله. بالاخره شما یک طعنهای به اصحاب عبا زدید؛ ولی اشکال وارد این است که به اشغالگران و استکبار نپرداختید. به هر حال، امروزه اینها بیش از همه با استکبار برخورد میکنند.» حسینی در پاسخ به طنز میگوید: این مسائل را در بیتهای محذوف مطرح کرده بود که صدای خنده جمع بلند میشود...
ساعت دوازده است که با صلوات جمع شاعران، شب شعر نیمه رمضان امسال هم تمام میشود. بعضی دوباره به سمت آقا میروند تا بار دیگر ایشان را ببینند یا کتابی تقدیم کنند. در راه خروج از حسینیه، آقا با وزیر ارشاد که از میانه جلسه به حسینیه آمده است هم سلامعلیکی میکنند و با لحن ویژهای به آقای جنتی میگویند: «ما با شما خیلی حرف داریم. حرفهای جدی داریم.»! و از کنار وزیر میگذرند.
دیدگاه ها