سید رحیم نعمتی
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، میگوید جامعه آمریکا دچار تفرقه نشده است. او این حرف را در پاسخ به کسانی گفت که از بازگشت آمریکا به تفرقه نژادی طی دهههای 50 و 60 میگویند تا نشان دهد که آمریکای تحت ریاست جمهوری او به آن دوران بازنگشته اما شاید خود او هم به حرفش اطمینان چندانی نداشته باشد چرا که نشانههای موجود دلالت بر چیز دیگری دارند. تصاویر تلفنهای همراه از کشته شدن آلتر استرلینگ و فیلاندو کاستیل در ایالتها لوییزیانا و مینهسوتا خشم عمومی را برانگیخت و باعث تظاهرات اعتراضی شد اما همه چیز مثل گذشته با آرامش تمام نشد. معترضین شهر دالاس از ایالت تگزاس شامگاه پنجشنبه گذشته تظاهرات مسالمتآمیز را به راه انداخته بودند اما همه چیز ناگهان در ساعت 8 و 45 دقیقه تغییر کرد و صدای گلوله آرامش حاکم بر تظاهرات را به هم زد.
تیراندازی از سوی دو تکتیرانداز به سوی ماموران پلیس بود و با پاسخ ماموران به سرعت وضعیت جنگی در خیابانهای دالاس حکمفرما شد. 5 افسر پلیس در این درگیری کشته و 11 تن دیگر زخمی شدند که این میزان تلفات جامعه آمریکا را در شوک فروبرده است چرا که از حمله تروریستی 11 سپتامبر تا کنون بالاترین تلفات نیروهای پلیس در آمریکا بوده است. حالا اوباما و دیگر مسئولین آمریکایی سعی در آرام کردن اوضاع دارند اما نحوه درگیری و اخبار بعدی مبنی بر تجهیزات فرد اصلی حمله و اتفاقات یکی دو روزهای اخیر، همگی دلالت بر تغییری قابل توجه در آمریکا دارند که میتواند این کشور را به ورطه جنگی نژادپرستانه بکشاند.
دالاس خونین
دلاس سومین شهر بزرگ ایالت تگزاس است که شهرت تاریخی ترور جان اف کندی در 53 سال قبل را با خود دارد. جلیسا جکسون زن ساکن در این شهر است و به یورونیوز میگوید: «من در دالاس به دنیا آمدم و بزرگ شدم. فکر میکنم بزرگترین حادثه شبیه به این در این شهر تا حالا زمانی بود که جی اف کندی مرد. شهر را تعطیل کردند.» احتمال انگیزه نژادپرستانه در ترور کندی داده می شود به خصوص پافشاری او بر تصویب لایحه حقوق مدنی که به سیاهپوستان حقوق برابر میداد، اما در مورد حمله پنجشنبه گذشته باید به طور کامل از این انگیزه گفت که آمریکا از تشکیل خود در دو قرن و نیم گذشته تا کنون از آن رنج برده تا آنجا نژادپرستی را میتوان روی دیگر سکه تاریخ آمریکا دانست و این موضوع در مکالمه متهم اصلی حمله اخیر با پلیس هم خود را نشان داده است.
میکا خاویر جانسون در این مکالمه به پلیس گفته که از نژادپرستی و تیراندازیهای اخیر به سیاهپوستان ناراحت است و میخواهد سفیدپوستها را بکشد به خصوص افسرهای سفیدپوست. منظور او کشته شدن آلتر استرلینگ و فیلاندو کاستیل در چند روز قبل بود که تظاهرات همزمان حمله او هم در اعتراض به همین مسئله انجام میشد اما او دیگر نمیخواست اعتراض خود را فقط با شعار بیان کند و چاره را در شلیک به افسران سفیدپوست پلیس میدانست و این کار را هم انجام داد. این اقدام او به روشنی دلالت بر پاسخ خشن و خونین به کشتار سیاهپوستان به دست نیروهای پلیس دارد و چه مکالمه او با پلیس و چه مدارک کشف شده از خانهاش نشان میدهند که واکنش او صرف یک عمل احساساتی و از سر عصبانیت نبوده بلکه به گفته دیوید براون، رییس پلیس دالاس، واکنشی به دقت برنامهریزی شده بود.
رویای آمریکایی
برنامهریزی جانسون در برابر برنامهای قرار میگیرد که مدافعان حقوق مدنی برای اعتراض به کشتار سیاهپوستان در نظر گرفته بودند و با اجرای تظاهرات آرام در دالاس سعی در اجرای آن را داشتند. برنامه آنها سابقهای طولانی دارد و به دهههای 50 و 60 برمیگردد که جامعه آمریکا در تب شدید نژادپرستی میسوخت. این تب نه تنها سیاهپوستان را با مانعتراشی از حقوق اساسی مثل حق رای یا شرکت در هیئت منصفه محروم میساخت، حتی برخی حقوق مدنی پیشپا افتاده مثل دسترسی به آموزش عمومی و استفاده از وسایل نقلیه عمومی و ورود به برخی از مغازههای را از آنها میگرفت. نتیجه این تب مثل هر بیماری اجتماعی به بروز نافرمانی مدنی ختم شد که از آن جنبشی به نام جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا در از سال 1955 سر برآورد. مارتین لوتر کینگ از رهبران این جنبش بود و سخنرانی «رویایی دارم» او یکی از مشهورترین سخنرانیها در تاریخ آمریکا است که در اعتراض به نژادپرستی و در تجمع تاریخی سیاهپوستان برابر بنای یادبود لینکون در 1963 ایراد شد.
کینگ در آن سخنرانی و به صورت زیبایی اشاره به اعلامیه آزادی بردگان کرد که آبراهام لینکن قریب به صد سال قبل صادر کرده بود اما به گفته کینگ جز یک چک برگشتی چیز دیگری نیست و اعتباری برای تساوی حقوق بین سیاهپوستان و سفیدپوستان ندارد. اشاره مکرر او به رویایی دارم کنایهای به شعار رویای آمریکایی، American dream، داشت تا بگوید که چنین رویایی برای سیاهپوستان وجود ندارد بلکه در رویایی آنها جز نژادپرستی و محرومیت از حقوق اولیه شهروندی چیز دیگری نیست. کینگ با اصل اعتراض مسالمتآمیز به جنگ نژادپرستی رفت و شاید در این کار از مهاتما گاندی تاثیر گرفته بود که توانسته بود به این روش هند را از استعمار انگلیس آزاد کند اما نژادپرستی ریشهدار در حاکمیت و جامعه آمریکایی چند سال بعد روش مسالمت آمیز او را با گلوله داد.
جنگ با نژادپرستی
ترور کینگ در همان ابتدای راه نشان داد که نژادپرستی در جامعه آمریکایی بسیار قدرتمندتر از آن است که با روش اعتراض مسالمتآمیز او بتوان چارهای برای آن جست. هر چند که روش او دستآوردهایی مثل تصویب لایحه حقوق مدنی بعد از ترور کندی داشت اما این روش نتوانست به صورت ریشهای مشکل را حل کند و بیماری مزمن آمریکا به نژادپرستی همچنان پا برجا ماند چنان که به ریاست جمهوری رسیدن اوباما هم نتوانست درمانی باشد هر چند که در ابتدای ریاست جمهوری او بسیاری خوشبینیهایی داشتند. آمارها نشان میدهد که 18 درصد فقر سیاهپوستان بیشتر از سفیدپوستان، میزان بیکاری دو برابر، میزان درآمد یک خانوار سیاهپوست حدود نصف یک خانوار سفیدپوست، میزان مجازات زندان شش برابر و میزان آموزش پایه در سیاهپوستان سه دهم در برابر نه دهم در میان سفیدپوستان است. در واقع، نژادپرستی در جامعه آمریکایی چنان گسترده و ریشهدار است که تلاش جنبش حقوق مدنی طی دهههای گذشته راه به جایی نبرده و همین نیز باعث شده تا امثال جانسون مجبور شدهاند تا دست به اسلحه ببرند.
مسئله قابل توجه در اینجا است که نه تنها این آمار دلالت بر گستردگی و عمق نژادپرستی در جامعه آمریکایی دارند، بلکه خشونت خونین پلیس علیه سیاهپوستان و حمایت حاکمیت آمریکایی از این رفتار مشکل را مضاعف کرده است. پلیسهای قاتل مایکل براون در فرگوسن، فردی گری در بالتیمور و اریک گارنر در نیویورک مجازات نشدند تا معلوم بشود که حاکمیت آمریکایی و سیستم قضایی آن تا چه حد حاضر به حمایت از پلیس خود است. قتل گارنر باعث شد تا سیاهپوستی در حساب اینستاگرام خود بنویسد: «آنها یک نفر از ما را گرفتند. حالا دو نفر از آنها را بگیریم» و بعد هم دو مامور پلیس را در محله بروکلین نیویورک کشت. جانسون هم مثل او در حساب فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی از نفرت خود گفته بود و برای حمله به ماموران پلیس سفید پوست در شهر دالاس نقشه کشید و به آنها حمله کرد.
در واقع، ناکامی جنبش حقوق مدنی در حل بیماری نژادپرستی باعث شده تا کار به خشونت متقابل کشیده بشود و دست کم دو مورد از حمله دیروز بروکلین نیویورک و امروز دالاس خبر از خشونتهای بیشتر میدهند. یک روز بعد از حمله دالاس، مامور پلیسی از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و روز بعد هم به پلیس دیگری در ایالت جورجیا شلیک شد. این روند برخلاف خوشبینی اوباما نسبت به جامعه آمریکا و عدم تفرقه در آن است و باید گفت که نژادپرستی گسترده و ریشهدار آمریکایی جامعه این کشور را به سوی جنگ نژادی میکشاند که نه جبههای مشخص دارد و نه صفآرایی معلوم.
هادي نيوز
دیدگاه ها