هيجان عربي خطاب شدن خليج فارس از سوي رئيسجمهور امريكا در فضاي اجتماعي و سياسي كشورمان حالا تقريباً فروكش كرده و شايد فضا مناسب باشد براي اينكه بگوييم فارس بودن خليجي كه جزو آبهاي سرزميني جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود، تنها به اسم آن نيست و آن همه موج كه عليه ترامپ به راه افتاد، گرچه واجب بود و بايد باشد، اما براي خيلي اتفاقهاي ديگر هم بايد راه بيفتد و فقط عربي ناميدن خليج فارس نيست كه ايالات متحده به وسيله آن ميكوشد هويت ايراني را در منطقه دچار خدشه كند. وقتي ناوهاي امريكا از هزاران كيلومتر آنسوتر از خليج فارس به اينجا ميآيند و رزمايش برگزار ميكنند و حتي به فكر تعيين تكليف براي ما هستند كه در سرزمين خودمان چه بكنيم و چه نكنيم، يعني فارس بودن خليج ما دارد زير سوال ميرود.
وقتي تفنگداران دريايي در خليج هميشه فارس ما حضور پيدا ميكنند و حتي با تعرض به آبهاي سرزميني ايران هم انتظار دارند كه كسي با آنها برخورد نكند، يعني ميخواهند بگويند اين خليج، فارس نيست. از همين رو، وقتي كه نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تفنگداران دريايي امريكا را دستگير ميكند، يعني در مقياسي بسيار فراتر از موجهاي توئيتري و پستهاي اينستاگرام در حال دفاع از فارس بودن خليج فارس است. وقتي نيروهاي مسلح ايران تأكيد دارند كه اختيار تنگه هرمز بايد دست ما باشد، يعني عملاً و بسيار فراتر از هر موضعگيري و گفت و كلامي، ميگويند كه اين خليج بايد فارس باقي بماند. شهداي مدافع حرم رفتهاند تا ايران، ايراني باقي بماند. بر اقتصاد مقاومتي تأكيد ميكنيم، تا ايران، ايراني باقي بماند. بر استقلال مان پافشاري ميكنيم، تا ايراني بمانيم. اصل ماجرا در فضاي مجازي نيست. به فرموده رهبرمان «او از آن طرف دنيا ميآيد اينجا رزمايش راه مياندازد؛ شما اينجا چهكار ميكنيد؟ خب برويد در همان خليج خوكها؛ برويد آنجاها و هرجا ميخواهيد رزمايش كنيد. در خليجفارس شما چهكار ميكنيد؟ خليجفارس خانه ما است. خليجفارس جاي حضور ملّت بزرگ ايران است...»
جنگ امريكا با ايران، جنگ بر سر نامها نيست؛ گرچه اگر موفق شود هويت يك كشور را از درون زائل كند، طبيعتاً دامنه آن به نامها هم كشيده خواهد شد. اگر در رأس حكومت ايران كسي باشد كه مقابل ايدههاي امريكايي و وسعت استكباري ايالات متحده سر تعظيم فرود آورد، امريكا هم با ايراني ناميدن هيچ جاي دنيا مشكلي نخواهد داشت و چه بسا مبلغ آن ايران هم باشد.
براي عربي ناميده شدن خليج فارس توسط رئيسجمهور امريكا، خيليها اعتراض كردند. خيليهايي كه تاكنون حتي سطري در مذمت تحريمهاي امريكا بر ضد ايران ننوشتهاند و ايران را مقصر دانستهاند. خيليهايي كه وقتي فرمانده ناو وينسنس كه در كارنامهاش حمله به هواپيماي مسافربري ايران را داشت، مدال گرفت، عليه ايالات متحده ننوشتند و نگفتند. خيليهايي هنوز هم دلشان نميآيد امريكا را مقصر تام و تمام كودتاي 28 مرداد بدانند تا خطي عليه امريكا براي حمايتش از صدام در جنگ با ايران بنويسند. خيليهايي كه در بي بي سي فارسي و غیره در خدمت منافع استكباري امريكا هستند، اما حالا حس ميكنند عربي ناميده شدن خليج فارس توهين به آنهاست. دهههاي متمادي دشمني امريكايي با مردم ايران را منكر ميشوند و معترض نيستند، حالا فكر ميكنند بايد براي نام سرزمين مان دلواپس شوند. آدم را ياد آن مثال مضحكي مياندازند كه دختر تن به رابطه نامشروع داده بود، اما ميگفت نگذاشتم طرف موهايم را ببيند!
«فارس» بودن سرزمين ما از خشكي تا دريا يك هويت است كه نام هم جزيي از آن هويت تعريف ميشود. ما هر نقشهاي را نام جعلي براي خليج فارس مان در آن باشد، پاره خواهيم كرد و هر كسي را كه نام جعلي براي سرزمين مان بهكار برد، به چالش خواهيم كشيد، آنچنان 8 سال براي همينها دفاع كرديم و به قول شهيد آويني « ما اگر نميجنگيديم خليج هميشه فارس را خليج عربي ميخواندند، اروند رود جاري را شط العرب لقب ميدادند. ما اگر نميجنگيديم با شرمندگي در برابر جهان آرا بايد خرمشهر را (محمره) تلفظ ميكرديم. بايد با خجالت در برابر چمران، سوسنگرد را (خفاجيه) ميخوانديم و با سرافكندگي در برابر ملت، خوزستان را (عربستان) ميناميديم. ما اگر نميجنگيديم، بايد با شرم در برابر شهدا، اهواز را (احواز) مينوشتيم. بايد با عجز در برابر دليرمردان، آبادان را (عبادان) ميگفتيم و با شرمساري در برابر مسلمانان، ايران را (قادسيه) ميخوانديم. » اما نامها بخشي از هويت ايراني ماست و ما نه فقط بر سر اسم كه بر سر ماندگاري همه گزارههاي هويتي مان خواهيم ايستاد. آنها بند اسمها شدهاند و پي اسمي هستند كه رسمش را بر باد داده اند؛ و ما فراتر از اسمها، براي رسمها ايستادگي ميكنيم و يقين داريم اگر پاي رسممان بمانيم، اسمها هم از آن ماست.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه ها