روزنامه اصلاح طلب شرق امروز در صفحه اول خود ودر تحلیلی قابل تامل که البته از این روزنامه هم چندان عجیب نیست، با مقایسه تبعات تحریم هشت سال اخیر دشمنان با تبعات کودتای 28مرداد، همسو با دعاهای رسانه های غربی مدعی شد مذاکرات در هشتسال گذشته هم دستاورد مشخصی برای ایران نداشته و تنها سبب شده، غرب با اعلام به نتیجه نرسیدن مذاکرات، خود را مجاز به اضافه کردن تحریمها بداند و این دامی است که گستردهاند. به نظر میرسد آثار اینگونه اقدامات، کمتر از تبعات کودتای 28 مرداد نیست
این روزها روزنامه های اصلاح طلب با سرکردگی روزنامه شرق در مسیری حرکت می کنند که بعضا در سمت و سوی خواسته های غرب است. روزنامه شرق که پس ازفتنه ۸۸ با دستگیری سردبیر تندرو خود مدتی را در محاق سپری کرد و سپس با افت شدید تیراژ روبرو شده بود این روزها با تصور اینکه شرایط دوران فتنه سپری شده همان رویه غلط قبلی را با شدت بیشتری در حال ادامه دادن است.
برای مثال در موضوع سوریه و یا سایر بحث های مرتبط با خاورمیانه و بیداری اسلامی این روزنامه رسما بر خلاف موضع رسمی جمهوری اسلامی حرکت می کند! و خطی را دنبال می کند که امروز برخی سیاستمداران مرعوب داخلی بعنوان تحلیل از شرایط به آن می پردازند و مثلا به علت ترس ذاتی خود در مقابل آمریکا به دنبال مذاکره باخت برای ایران و برد برای آمریکا هستند!
مواضع عجیب شرق کم نیست. به عنوان مثال دیگر این روزنامه اخیرا با انتشار مطلبی درباره هولوکاست" داستان «هولوکاست» از آغاز تا پایان یک دولت " به بهانه سخنان رئیس جمهور در مراسم صدا و سیما سعی کرد با تحریف تاریخی و جناحی حقیقت یک واقعه ساختگی را زیر سوال برده و علی رغم دستاوردهای بزرگ و موفق طرح مسئله هولوکاست در شکست هیمنه دروغین غرب و رژیم صهیونیستی در دنیا؛ آنرا به نوعی اشتباه معرفی کند!
این روزنامه سعی کرد با استناد به عصبانیت برخی محافل غربی از طرح مسئله " هولوکاست"، بگوید: اسرائیل برنده این موضوع بوده است!
علاوه بر آن به عنوان نمونه دیگر روزنامه شرق چند سال پیش نیز این به دلیل انتشار مصاحبه ای با ساقی قهرمان از عناصر مخالف نظام جمهوری اسلامی که به فساد اخلاقی از نوع همجنس بازی! نیز مشهور است، از سوی مدعی العموم توقیف شده است. این روزنامه چندی پیش نیز در ادامه عملکرد ضدامنیتی خود گفت وگویی با فردی به نام مهرداد عمادی که عنوان جعلی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا را به کار می برد انجام داد بود ، وی از اصلی ترین مخالفان نظام جمهوری اسلامی است که در مصاحبه های خود با رسانه های بیگانه به شدت از ادامه و تشدید تحریم ایران در عرصه بین المللی دفاع می کند.
سخنان روشنگرانه رهبر معظم انقلاب در اول اردیبهشت ۱۳۷۹ بود. سخنانی که ۱۲ سال از آن می گذرد ولی همچنان بوی تازگی می دهد و برای شرایط امروز ما نیز قابل درک است.
«من قلباً از بعضى از پدیده هایى که در کشور هست، رنج مىبرم. من نمىخواهم آنچه را که برایم رنج آور است، با افکار عمومى مطرح کنم؛ اما این نکته که آن روز گفتم داستان غم انگیزى است. حقیقتاً همینطور است.
بنده دو سال قبل از این در یکى از خطبه هاى نمازجمعه گفتم که دستگاههاى استکبارى دنیا - و در رأس همه امریکا - از تبلیغات براى ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشورها استفاده مىکنند. بعد به آن مراکز تبلیغاتى خطاب کردم و گفتم: ولى بدانید این توطئه که شما بخواهید به وسیله رادیوهایتان در ایران اسلامى، همان برنامه هایى را که در اروپاى شرقى و در بعضى از کشورهاى دیگر به وجود آوردید، به وجود بیاورید، این نشدنى است؛ این خیال خامى است. متأسّفانه امروز مىبینم همان دشمنى که به وسیله تبلیغات خود، همّتش این بود که افکار عمومى یک کشور را به سمتى متوجّه کند، به جاى رادیوها آمده در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضى از این مطبوعاتى که امروز هستند، پایگاههاى دشمنند؛ همان کارى را مىکنند که رادیو و تلویزیونهاى بى.بى.سى و امریکا و رژیم صهیونیستى مىخواهند بکنند.
من نه با آزادى مطبوعات مخالفم، نه با تنوّع مطبوعات. اگر به جاى بیست عنوان روزنامه، دویست عنوان روزنامه در این کشور در بیاید، بنده خوشحالتر هم خواهم بود و از اینکه روزنامه هاى کشور زیاد شوند، هیچ احساس بدى ندارم. اگر مطبوعات، آنطورى که در قانون اساسى هست، مایه روشنگرى باشند؛ مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، هرچه بیشتر باشند، بهتر است. اما امروز مطبوعاتى پیدا مىشوند که همه همّتشان، تشویش افکار عمومى و ایجاد اختلاف و بدبینى در مردم و خوانندگانشان نسبت نظام است! ده عنوان، پانزده عنوان روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت مىشوند؛ با تیترهاى شبیه به هم در قضایاى مختلف. قضایاى کوچک را بزرگ مىکنند و تیترهایى مىزنند که هرکس این تیترها را مىبیند، خیال مىکند که همه چیز در کشور از دست رفته است! اینها امید را در جوانان مى میرانند...»«من قلباً از بعضى از پدیده هایى که در کشور هست، رنج مىبرم. من نمىخواهم آنچه را که برایم رنج آور است، با افکار عمومى مطرح کنم؛ اما این نکته که آن روز گفتم داستان غم انگیزى است. حقیقتاً همینطور است.
دیدگاه ها