روزنامه نیویورکتایمز 28 اکتبر 2013 (6 آبان) در مقالهای به علل نگرانی عربها بهویژه عربستان از روابط ایران و آمریکا پرداخت و نوشت: تنشهای میان عربستان سعودی و آمریکا بر سر راهبرد خاورمیانهای آمریکا ماهها پیش از آنکه در هفته پیش به نقطه انفجار برسد، آغاز شده بود. از جمله دلایل آن را میتوان چنین برشمرد: نخست، انفعال آمریکا در قبال سوریه و پیشرفت نداشتن در مسئله صلح اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین. دوم، کمک نکردن آمریکا به ارتش مصر پس از کودتای ماه ژوئیه. سوم، در حال حاضر، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا آشتی بسیار علنی را با ایران (رقیب اصلی عربستان سعودی) به پیش میبرد. افزایش اختلاف میان دو متحد طولانیمدت، حال به طور جدی پدیدار شده است. هفته گذشته، رئیس سرویس اطلاعات عربستان هشدار داد که همکاری با آمریکا در مسائل مشخص را متوقف خواهد کرد. این مسئله درست چند روز پس از آن اتفاق افتاد که عربستان از پذیرش کرسی گردشی در شورای امنیت سازمان ملل امتناع کرد که حتی برخی از دیپلماتهای سعودی از این اقدام شگفتزده شدند که نشاندهنده خشم سعودیها از ناکامی جهان در واکنش به بحران سوریه بود.
در ادامه مقاله آمده است: عربها از تجربههای تلخ گذشته آموختهاند که ایران، آمریکا و اسرائیل چه تصمیم بگیرند با یکدیگر درگیر شوند و چه همکاری کنند، آنها احساس لگدمال شدن میکنند. بهطوریکه ضربالمثلی آفریقایی میگوید: «فیلها دعوا کنند یا بازی کنند، در هر دو حالت، علفها لگدمال میشوند.» آمریکا در دهههای 60 و 70 در اوج جنگ سرد، ایران و اسرائیل را به همسایگان عرب آنها ترجیح داد و این دو کشور را بهعنوان پلیسهای منطقهای انتخاب کرد. از زمان دشمنی ایران و آمریکا پس از انقلاب 1979، آرمانها و اهداف نظامی آمریکا تا حد زیادی از سوی دولتهای دستنشانده عربی اجرا شده است که اغلب هزینهها، جانی و مالی بوده و بیثباتی در پی داشته است. لبنان، عراق و سوریه از جمله کشورهایی هستند که بهطور گستردهای با این مسائل روبهرو بودهاند. تعجبانگیز اینکه تا هفته پیش، این تنها اسرائیل (و نه همسایگان عربی آن) بود که از گرم شدن روابط ایران و آمریکا انتقاد میکرد.
در پایان مقاله آمده است: قدرتهای عربی، وحشت دارند که گفتوگوهای میان آمریکا و ایران احتمالاً سبب میشود اسرائیل بهعنوان تنها قدرت هستهای در منطقه ادامه حیات دهد و این کشور به اشغالگری خود در اراضی فلسطینی ادامه دهد. بهبود روابط ایران و آمریکا میتواند مزیتهایی داشته باشد: لغو تحریمهای غرب و شناسایی (هرچند با بیمیلی) نفوذ منطقهای رو به رشد ایران توسط آمریکا که با سوریه، بحرین و منطقه خلیجفارس آغاز شده است. آمریکا میتواند از کمک ایران برای ثبات سوریه استفاده کند؛ همچنان که ایران در افغانستان پس از یازدهم سپتامبر چنین نقشی را برای آمریکا ایفا کرد؛ اما بهزودی مشخص میشود آنچه یک پیشرفت دیپلماتیک جدی به نظر میرسد، ممکن است تنها یک امیدواری باشد به این دلیل که نزدیکی روابط آمریکا و ایران احتمالاً اختلافهای فرقهای میان ایران و عربستان را افزایش میدهد و شرایط برای کشمکش فرقهای تمامعیار فراهم میشود. همانطور که دولت سعودی هفته گذشته بهطور مشخص نشان داد رژیمهای سنی اقتدارگرا در منطقه احتمالاً بهدنبال تضعیف هرگونه توافقی هستند که در پی آن با افزایش نفوذ ایران در حیاط خلوتشان همراه خواهد بود. این دوقطبی شدن بهطور ناخواسته به القاعده و سایر گروههای سنی افراطگرا کمک میکند. این روند در سوریه، عراق و لبنان اتفاق افتاده و احتمالاً ادامه خواهد یافت. پیامدهای آن احتمالاً فاجعهبار خواهد بود. مرزهای شیعی و سنی در بیشتر کشورهای تولیدکننده نفت کشیده شده است که اختلال در تولید نفت میتواند به اقتصاد منطقهای و جهانی آسیب جدی بزند.
تحلیل: این روزنامه آمریکایی در حالی از وحشت کشورهای عربی از نزدیکی ایران و آمریکا سخن میگوید که آمریکاییها هنوز هیچ اقدام عملی برای نزدیکی به ایران انجام ندادهاند و حتی هر روز بر حجم دشمنیهای خود علیه ملت ایران افزودهاند که جدیدترین اقدام خصمانه آمریکا، کمک یک میلیون دلاری دولت آمریکا به گروهک تروریستی منافقین است. به نظر میرسد این روزنامه آمریکایی سعی دارد با بزرگنمایی این مسئله، ایران را بفریبد تا جمهوری اسلامی با ولع و حرص بیشتری به آمریکا نزدیک شود و شرایط آن را بپذیرد! هر چند شاید تا حدودی ترس کشورهای عربی از احتمال این نزدیکی نیز وجود داشته باشد.
دیدگاه ها