حسن رحیمپور ازغدی در یکی از نشستهای جشنواره عمار در مورد اینکه هنر ارزشی و غیر ارزشی وجود ندارد، گفت:من معنی این را نمیفهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمای مروج شرک و خرافه با سینمای مروج توحید و عبادت، مساوی است؟! بعضیها اصلاً به این چیزها فکر نمیکنند، بهدنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند؛ اما انبیا دغدغه حق و باطل داشتند. میگویند هنر به ارزشی و ضدارزشی تقسیم نمیشود و هنرمند ارزشی و غیرارزشی هم نداریم. یا این حرف، بیمعنا است و یا شرک و توحید با هم مساوی هستند! یکی کردن اینها، کاسبی است. طبق فرهنگ قرآن، شعرا و هنرمندان دو دستهاند، یک دسته اهل اغوا هستند و یک دسته هستند که استثنا میشوند و دنبال ترویج حق و عدل و دفاع از مظلوماند. آیا شعر «دعبل» و شاعران انقلابی با شعر شاعران درباری نوکران حکومت مساوی است؟ یکی کردن اینها درست در مقابل خط امام و خط انقلاب و خط انبیا قرار دارد.
رحیمپور در تکمیل سخنانش اضافه کرد: اگر گفتیم آدمها را خطکشی نکنیم و آدمها را دفع نکنیم، مسئله دیگری است. اهل بیت(علیهمالسلام) حتی برای شاعر شرابخوار که شعر عدالتخواهانه سروده است، هدیه و صله فرستادهاند. یعنی هنرمندی را که تقوای اخلاقی نداشته و شعری در مسیر تقوا گفته است، بدون تأیید فساد شخصیاش، شعرش و هنرش را صد درصد تأیید کردهاند و برایش صله و هدیه فرستادهاند و حتی از او خواستهاند شعرش را تکرار کند و خودشان هم ابیاتی به آن اضافه کردهاند.
دیدگاه ها