پایگاه اینترنتی المانیتور 17 مارس 2014 (۲۶ اسفند) در مقالهای به تأثیر بحران کریمه بر تقویت روابط روسیه، ایران و چین پرداخت و نوشت: تنشها میان روسیه و غرب از زمان برکناری ویکتور یانوکوویچ تشدید شده است. بحران زمانی اوج گرفت که دولت محلی شبهجزیره کریمه با شصت درصد ساکنان روستبار خواستار همهپرسی برای جدایی این شبهجزیره از اوکراین شدند. در حالی که ناظران بنبست کنونی اوکراین را شدیدترین کشمکش میان غرب و مسکو پس از جنگ سرد میدانند، بنبست بحران هستهای ایران نیز بزرگترین چالش برای روابط ایران و غرب بهشمار میرود. ایران در این کشمکش بیطرف خواهد ماند؛ با وجود آنکه بحران اوکراین ممکن است به نتیجهای مطلوب برای آینده ایران از جمله بنبست با غرب در مورد برنامه هستهای منتهی شود. یک مقام ارشد ایرانی گفت: «ایران مطمئناً خود را از این مناقشه (بر سر اوکراین) دور نگاه خواهد داشت». با وجود این بحران اوکراین میتواند تأثیرات احتمالی بر روابط ایران و روسیه داشته باشد.
در ادامه مقاله آمده است: مداخله نظامی روسیه در اوکراین میتواند به نزدیکتر شدن نیروهای ناتو به مرزهای غربی اوکراین منتهی شود. با وجود این، روسیه نگران است که خروجش از کریمه ممکن است به نزدیکی تدریجی نیروهای نظامی غرب به مرزهای روسیه منتهی شود که این مسئله امنیت این کشور را به خطر میاندازد و عمق راهبردی این کشور را نیز تضعیف میکند. طی دو دهه گذشته، روسیه و ایران به دقت گسترش حضور آمریکا و ناتو از طریق ایجاد پایگاههای نظامی در اطراف مرزهای خود را شاهد بودهاند که تقریباً با این اقدامات منافع امنیتی مشروع ایران و روسیه نادیده گرفته شد. در سالهای اخیر، در دوره حاکمیت ولادمیر پوتین و آیتالله خامنهای دو کشور در برابر سلطهطلبی غرب مقاومت کردهاند و به دنبال ترمیم اعتبار جریحهدار شده خود بودهاند و برای کسب احترام و نفوذ بینالمللی تلاش کردهاند. سال 2005 پوتین گفت که فروپاشی شوروی بزرگترین فاجعه ژئوپولیتیک در قرن بیستم بود. در واقع، از دست دادن اوکراین و اجازه دادن به خروج این کشور از مدار روسیه ضربهای به یادماندنی به تلاشهای پوتین به منظور بازیابی جایگاه روسیه در عرصه بینالمللی تلقی میشود.
در پایان مقاله آمده است: از سال 2006 آمریکا موفق شده میان قدرتهای جهانی در مورد برنامه هستهای ایران اجماع ایجاد کند که نتیجه آن قطعنامههای تحریمی سازمان ملل علیه ایران بود که پس از آن با تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا نیز همراه شد. حال تداوم بحران اوکراین ممکن است سناریوهای مختلفی را رقم بزند. در صورتی که ایران متعهد به توافقنامه موقت باشد و با آژانس بینالمللی انرژی هستهای همکاری کند، اما غرب به فشار بر ایران با درخواستهای زیادی ادامه دهد، ممکن است روسیه تلاش کند خود را با ایران متحد کند و حتی تحریمهای غرب را در واکنش به فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی غرب زیر پا بگذارد. امتیازهای اقتصادی بسیاری ممکن حاصل تقویت روابط ایران و روسیه باشد که در واقع روسیه با اندیشهای راهبردی در این مسیر گام خواهد گذاشت. موضعگیری ایران و روسیه در قبال سوریه سبب شد این نتیجه متصور شود که دو کشور ایران و روسیه بهدنبال تقویت عمق راهبردی خود در منطقه و نمایش خود به عنوان بازیگران اثرگذار و بانفوذ هستند. در نتیجه جایگاه ایران و روسیه ما شاهد منافع راهبردی مشترک این دو کشور هستیم. با تداوم فشار بر روسیه در مورد شبهجزیره کریمه و در عین حال فشار بر ایران در مورد برنامه هستهایاش این احتمال وجود دارد که روسیه و ایران قطب قدرت در منطقه ایجاد کنند. در عین حال، نقش چین را نیز نباید نادیده گرفت. چین منافع بسیاری در تقویت روابط امنیتی خود با روسیه دارد. این دوره میتواند مقطعی مثبت و ترغیبکننده روسیه، چین و ایران به منظور بررسی عمیق همکاریهای گسترده در منطقه و آسیا باشد.
دیدگاه ها