چرا حاج قاسم به شهادت رسید؟/ آیا با وجود داعش امکان برگزاری جام جهانی در قطر وجود داشت؟

وجود امنیت عامل مهمی در برگزاری جام جهانی بود که بدون شک با وجود داعش در منطقه چنین مسابقه ای امکان برگزاری نداشت.

از دی ماه 1398 تا به امروز سه سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی توسط وقیح ترین دشمن حکومت اسلامی می گذرد. در واقع شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس با دستور مستقیم ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت. 
شهید سلیمانی و «ابومهدی المهندس» نائب‌رئیس سازمان الحشد الشعبی عراق در تلاش برای کم کردن سلطه آمریکا در کشورهای خاورمیانه بودند تا آن را در نهایت وادار به ترک منطقه کنند. نیروی قدس  نیز به نیروهای مخالف رژیم صهیونیستی در فلسطین، سوریه و لبنان کمک می‌کرد تا به مقاومت مقابل صهیونیست‌ها ادامه دهند و سرزمین‌های اشغالی را آزاد کنند، امری که هم واشنگتن و هم تل‌آویو را به شدت نگران می‌کرد. 

روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» چاپ لندن با انتشار یادداشتی با تیتر «چرا ترامپ شهید سلیمانی را دشمن شماره یک آمریکا توصیف کرد؟» به بررسی دلیل اصلی ترور این شهید پرداخت.

در این یادداشت آمده است:

"زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا مسئولیت ترور شهید قاسم سلیمانی را در بغداد برعهده گرفت، مست، ناهوشیار یا دیوانه نبود که گفت: ما امروز دشمن شماره یک آمریکا را کشتیم".
نویسنده در ادامه توضیح می‌دهد: " زیرا او عملا کسی را کشت که طرح فاجعه‌باری که دستگاه اطلاعاتی آمریکا در منطقه کلید زده بود و نخستین قربانی آن سوریه و سپس عراق بود، خنثی کرد. اگر ایران، شهید سلیمانی، قهرمانان عراقی و سوری، الحشد الشعبی، فاطمیون، زینبیون، جنبش النجباء، کتائب حزب‌الله و ...  نبودند، این طرح تا ایران و سایر کشورهای منطقه گسترش می‌یافت. چگونه؟".

در ادامه این یادداشت آمده است: " همه ما اصطلاح "هرج و مرج خلاق" را که آن زمان توسط "هیلاری کلینتون" وزیر خارجه پیشین آمریکا به کار می‌رفت، شنیده‌ایم. برخی به عمق این اصطلاح پی نبردند همان طور که در عمق این جمله ترامپ که گفت: ما دشمن شماره یک آمریکا را کشتیم، غور نکردند. هرج و مرج خلاق یک پروژه [سنتی] آمریکایی است که در واقع طرح جایگزین آمریکا در سایه افولش در منطقه و ضعیف شدن سلطه‌اش بر آن است.این امر در بسیاری از مسائل جهان مشهود بوده که از همه مهمتر عقب‌نشینی آن از عراق بود.
بر این اساس، تداوم سلطه ایالات متحده بر منطقه، مستلزم هزینه‌های بیشتر و انواع مداخله و در درجه نخست مداخله نظامی است. اما ایالات متحده با کسری مالی بزرگی مواجه بود و هنوز هست. به همین منظور به سوی پروژه بسیار مخربی پیش رفت و آن ایجاد هرج و مرج در منطقه بود و ابزار آن نیز ظهور داعش بود.

واشنگتن با خلق داعش، به دنبال تحقق چند هدف بود:
نخست: این‌که کشورهایی که داعش در آنها وارد می‌شود به آمریکا پناه ببرند و خواستار حمایت واشنگتن از این کشورها شوند و از آن بخواهند که هر آنچه برای مقابله با داعش مورد نیاز است، تامین کند.

دوم: افزایش تقاضا برای خرید سلاح، تجهیزات و مهمات آمریکایی.

سوم: استهلاک توانمندی‌های کشورهایی که داعش وارد آنها می‌شود.

چهارم: تهدید هر کشوری که بتواند علیه آمریکا تمرد کند حتی اگر متحد باشد.

اما در عمل چه شد؟
نویسنده در پاسخ توضیح می‌دهد: "داعش در سوریه ظهور یافت و مناطق مختلف این کشور را یکی پس از دیگری تحت سلطه خود در آورد تا اینکه گفته شد دو سوم سوریه را تحت سلطه گرفته است. سپس به عراق نقل مکان کرد و استان موصل را اشغال کرد و شروع به گسترش دامنه حضورش در عراق کرد تا اینکه به دیواره‌های بغداد رسید. تا اینکه صدور فتوای جهاد کفایی از سوی آیت‌الله سیستانی، مرجعیت عالیقدر شیعیان در عراق، داعش را متوقف کرد و عراقی‌ها توانستند از میهن خود دفاع کنند و مناطق خود را از لوث وجود داعش پاک کنند و اوج قهرمانی خود را در آزادسازی موصل به نمایش بگذارند".
در ادامه این یادداشت آمده است: "موضوع عجیب این بود که با وجود توافق میان عراق و ایالات متحده آمریکا، واشنگتن برای حمایت از عراقی‌ها هیچ شتاب نکرد بلکه رسانه‌های آمریکایی، مواضع بسیار دلسردکننده‌ای را بازتاب می‌دادند از جمله اینکه، داعش را نمی‌توان در کمتر از بیست سال شکست داد".

به اعتقاد نگارنده، این اظهارات حاکی از آن بود که دستگاه اطلاعات آمریکا برنامه‌ریزی کرده که منطقه را به مدت بیست سال در هرج و مرج کامل نگه دارد، دوره‌ای که برای بازپس‌گیری توانایی‌های خود و در نهایت کنترل بر منطقه و جهان برنامه‌ریزی کرده بود.

در ادامه این یادداشت آمده که اقدام شهید سلیمانی در ایستادن در مقابل داعش و حمایت بزرگ او از نیروهای عراقی، الحشد الشعبی و گروه‌های عراقی و سوری و نیز تاسیس گردانهای نظامی در سوریه و فراتر از همه اینها، اقدامش در متقاعد کردن مسکو در این خصوص که به مداخله آن در سوریه نیاز است، کلیه معادلات و برنامه‌ریزی آمریکا را برهم زد.
به باور نویسنده، موضوع جالب دیگر در این میان، حمایت ترامپ از پروژه و برنامه‌ دستگاه اطلاعاتی آمریکا و عدم اعتراض به فراهم کردن پوششی برای داعش بود. با اینکه در جریان تبلیغات انتخاباتی‌اش یک راز آمریکا را فاش کرد زمانی که خطاب به کلینتون گفت: تو کسی هستی که داعش را تاسیس کرد.

در ادامه این یادداشت آمده است: "به نظر می‌رسد که وی نیز به ایده بازی با امنیت و استقرار منطقه جذب شده بود، به همین دلیل در کنار جلو رفتن با این پروژه دستگاه اطلاعاتی، از سیاست دیگری به منظور بازگرداندن شکوه، قدرت و هژمونی به کشورش استفاده کرد و آن باج‌گیری از کشورهای جهان با امضای معاملات تسلیحاتی بزرگ بود. او همه چیز را در یک جمله معروف پیچید و ارائه کرد: هر که می‌خواهد از او حفاظت کنیم، باید پول بپردازد".

در خاتمه این یادداشت آمده است: "اما شکست داعش، رویای آمریکا در سلطه بر منطقه از طریق هرج و مرج داعش را در هم شکست و شهید سلیمانی، فرمانده و رهبری بود که این طرح آمریکا را به شکست کشاند".

با اشاره به متن فوق می توان چنین نتیجه ای گرفت که با توجه به موفقیت حاج قاسم در شکستن سیاست های آمریکا  در منطقه، مطرح کردن تلاش برای بیرون راندن آمریکا از منطقه بعنوان بخشی از انتقام ایران از به شهادت رساندن حاج قاسم سلمانی، یک تصمیم راهبردی بوده است و دقیقا در راستای تلاش های حاج قاسم بوده است. این تصمیم در آینده باعث خواهد شد که مردم منطقه بیشتر از موفقیت های سردار حاج قاسم سلیمانی باخبر شوند و در عین حال مزه فرماندهی سردار ددلها بیشتر لمس کنند.  اگر امروز صحبت از  عراق امن می شود و یا خبر از نابودی رژیم صهیونیستی به گوش می رسد و یا مردم جهان شاهد برگزاری جام جهانی در قطر بود، همگی در سایه رشادت های حاج قاسم صورت گرفته است. وجود امنیت عامل مهمی در برگزاری جام جهانی بود که بدون شک با وجود داعش در منطقه چنین مسابقه ای امکان برگزاری نداشت. 

منبع: سایت بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.