واکاوی ناآرامی های اخیر ترکیه

 

 

شهرهای مختلف ترکیه این روزها شاهد بی سابقه ترین تجمعات و اعتراضات خیابانی مخالفین و منتقدین سیاست های دولت حاکم در طول 30 سال گذشته است که شاید کمتر کسی حتی خود مقامات حزب عدالت و توسعه تصور چنین اعتراضاتی را داشتند. اگر چه شروع اعتراضات علیه سیاستهای دولت با اعتراض به تخریب پارک « گزی » از سوی مدافعین محیط زیست بود اما نوع برخورد نیروهای امنیتی و پلیس با معترضین ، آن را به سرعت جنبه سیاسی داد و جریانات و گروههای منتقد سیاست های دولت طی سال های اخیر فرصت گسترش این تجمعات را پیدا کردند .

اعتراضات خیابانی مردم ترکیه در ابتدا حدود 2 هفته پیش،  از سوی مدافعین محیط زیست برای ممانعت از تخریب پارک 70 ساله میدان « تاکسیم » و احداث مجتمع فرهنگی و تجاری با شعارهای غیر سیاسی شکل گرفت و معترضین خواسته ها و مطالبات حفاظت محیط زیستی داشتند اما بی تدبیری و برخورد غیر متعارف  و خشن نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی با فعالین محیط زیست نه تنها باعث شد در طول یک هفته اعتراضات خیابانی به بیش از 60 شهر این کشور سرایت کند بلکه محتوای شعارها علیه حزب حاکم به شعارهای تند سیاسی « اردوغان استعفا استعفا » منجر شود.

بررسی میدانی تحولات اخیر ترکیه حاکی از آن است که ترکیه از مدتها پیش آبستن این تحولات بود و مخالفین و منتقدین مترصد چنین فرصتی برای به چالش کشاندن سیاستهای دولت آقای اردوغان طی 7 سال اخیر بوده اند اگرچه دولت اردوغان در پیشبرد موضوعات اقتصادی ترکیه دولتی موفق بود و توانسته بود رشد اقتصادی 6 درصدی را رقم بزند و در اوج بحران های اقتصادی اروپا مسیر رشد را طی نماید و یک وجهه مثبتی را از خود به نمایش بگذارد اما نتوانسته به ادعاهای متضاد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و ... پاسخ دهد و همین بی توجهی به مطالبات گروهها و جریانات سیاسی ، همه مخالفین دولت اردغان را زیر یک خیمه واحد جمع کرد که کمتر قابل پیش بینی بود. جریان شناسی تحولات سیاسی ترکیه نشان از یک ترکیب ناهمگون و در عین حال فعال دارد .احزاب مخاف ، چپی ها ، کمونیست ها ، لائیک ها ، سکولارها ، دینداران ، مومنان ، مخالفان سیاست خارجی اردوغان ، دانشجویان ، جوانان ، علویان و ... امروز همه در میدان "تقسیم"علی رغم داشتن اهداف و سیاست های متعارض همه علیه دولت حاکم بسیج شده و تنها خواسته آنها استعفای آقای اردوغان از سمت نخست وزیری است.

 

جریانات سیاسی حاضر در اعتراضات

بعد از به خشونت کشیده شدن تظاهرات حامیان محیط زیست ، جریان اتحاد بزرگ جوانان ترکیه « TGP» مدیریت صحنه را برعهده گرفتند و با برافراشتن پرچم بزرگ  « TGP » مخالفت خود را با سیاست های دولت حاکم در طول سالهای اخیر به نمایش گذاشتند. جریان اتحاد بزرگ جوانان ترکیه که عمدتا کمالیست بوده ومدافع آرمانهای آتاتورک در این کشور می باشند از حدود 50 سال گذشته مخالف گسترش روابط این کشور با ناتو بوده اند و روابط روبه افزون حزب عدالت و توسعه با ناتو زمینه ساز حضور خیابانی این جریان شده است. این جریان بسرعت شهرهای بزرگ مرزی با سوریه را علیه دولت فعال کردند و اعتراضات امروز شهرهای هاتای ، آدانا ، قاضی الانتر ، شانلی عرفا با محوریت این جریان صورت می گیرد.

دومین جریان عمده ای که از روزهای آغازین این تحولات بیشرین حضور را داشتند جریانات چپ و سوسالیت ها هستند این ها از گذشته دور براساس اعتقادات ایدئولوژیکی مخالف روابط راهبردی با غرب و سرمایه داری لیبرال هستند و امروز با گسترش روابط آنکارا با غرب و ناتو ، گروه های چپ بیش از پیش از وضعیت حاکم اظهار نگرانی دارند. روابط روبه گسترش ترکیه با رژیم صهیونیستی ، آمریکا و ناتو ، استقرار موشکهای پاترویت در مرز ترکیه با سوریه توسط ناتو و ورود ترکیه به جنگ با سوریه به نمایندگی از غرب زمینه ساز اعتراض گروههای چپ سوسیالیست علیه حزب حاکم شدند.

اما بیشترین استفاده را بزرگترین حزب منتقد ترکیه حزب جمهوری خلق –GHP –از فرصت بوجود آمده داشتند و کمال قلیچ دار اوغلو رهبر در واکنش به حوادث اخیر ، شرایط امروز ترکیه را با شرایط آلمان نازی در سال 1940 مقایسه نموده واعلام داشته است این اعتراضات بر علیه دیکتاتوری اردوغان است. این حزب علی رغم اینکه اعلام کرد ما بانی این اعتراضات نیستیم امافرصت بوجود آمده را بهترین زمان برای شکستن اقتدار حاکمیت عنوان کرد. حزب جمهوری خواه خلق که اکنون دارای 140 کرسی در پارلمان از مجموع 550 کرسی موجود پارلمان این کشور است مخالف سیاست های اسلام گرایی دولت اردوغان در ترکیه ، مخالف صلح با کردها و مخالف دخالت دولت ترکیه در تحولات سوریه می باشند.

یکی دیگر از جریانات فعال در تجمعات اخیر علویان این کشور می باشند و علویان که از مدتها پیش فاصله خود را با دولت اردوغان به خاطر سیاستهای سنی گرایانه ایشان بیشتر کرده بودند و درگذشته تجمعات مختلفی علیه حزب حاکم براه انداخته بودند اما امروز با آشکار شدن سیاستهای یک جانبه اردوغان در سنی گرایی و نمایندگی اهل تسنن این کشور ، از فضای موجود علیه تضعیف حاکمیت بهره برداری می کنند. البته اقدام اخیر اردوغان در نامگذاری سومین پل بزرگ استانبول بنام « سلطان سلیم یاوز » در تحریک علویان بیشترین تاثیر را داشت. علویان اعتقاد دارند نام گذاری سومین پل استانبول بنام سلطان یاوز حکایت از آن دارد که دولت اردوغان کماکان بیشتر از گذشته نمایندگی اهل تسنن را برعهده داشته و با علویان چالشی جدی دارد. علویان این نامگذاری را تجسم امروز "سلطان سلیم"در اردوغان و ادامه دهنده جنگ نیمه تمام یاوز با علویان دانسته و ادعا می کنند که این اقدام برای آنان و کشورهای منطقه حاوی پیامی بوده و ناشی از حاکمیت ذهنیتی است که کماکان به جنگ مذهبی اعتقاد دارند. سلطان سلیم یاوزعامل کشتاربیش از 50 هزار علوی بوده و از ایشان بعنوان نماد جنگ مذهبی در ترکیه یاد می کنند.

شایان ذکر است که امروزه در ترکیه بیش از 20 میلیون علوی زندگی می کنند و از پتانسیل های خوبی برای فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی برخوردار هستند و در کنار داشتن یک هویت یکپارچه یک نوع همزاد پنداری هم با مردم سوریه دارند و همواره خود را مدافع و در کنار مردم سوریه تلقیکرده اند. سیاستهای امروز دولت اردوغان در قبال تحولات سوریه و همراهی با غرب در جنگ علیه بشار یکی دیگر از عوامل نارضایتی علویان از وضع موجود هستند.

اما دو جریان سیاسی تاثیرگذار در روزهای ابتدایی این تحولات حضور داشتند اما با دامنه دار شدن آن به تدریج نه تنها از آن عقب نشینی کردند بلکه اتفاقات اخیر را هم محکوم کردند و آنهم جریان PKK   و جریان راست ملی  MHP می باشد. در خصوص علل عقب نشینی کردها از حضور در اعتراضات اخیر علی رغم وجود جنگ دیرینه بین حاکمیت ترکیه با کردها ، با روند صلح دولت ترکیه با کردها بر می گردد فرایندی که بعد از سالها بین دو طرف شکل می گیرد. دولت ترکیه که خواستار الحاق به اتحادیه اروپا است و حل موضوع کردی در این کشور یکی از مقدمات لازم برای تحقق این موضوع است و کردها که از سالها پایمال شدن حقوق شهروندی خود و جنگ با دولت خسته شده اند به ناچار مجبور به اتخاذ رویکرد صلح محوری بین دو طرف شدند و روند صلح موجود بین دو طرف باعث عقب نشینی کردها از حضور در تجمعات اخیر شد. چراکه کردها اعتقاد دارند فرایند صلح با دولت ترکیه فقط با حزب حاکم میسر است و اگر جریانات دیگری همچون حزب جمهوری خواه خلق سرکار بیایند قطعا این امر محقق نخواهد شد چراکه آنها ملی گرایان ترکیه فرایند آشتی ترکی –کردی را برای امنیت ملی و وحدت ترکیه خطرناک می دانند لذا کردها با نگرانی از حاکمیت مجدد کمالیست ها در ترکیه ، راهبرد بی طرفی را پیش گرفتند و حتی در بیانیه اخیر خود اعتراضات اخیر را محکوم کردند.

 

دلایل و زمینه ها

اگرچه در ابتدا اعتراضات ماهیت زیست محیطی داشت اما ترکیب جریانات حاضر در اعتراضات خیابانی نشان دهنده عمق اعتراضات در این کشور است .در خصوص بروز حوادث ترکیه به زمینه ها و دلایل مختلفی می توان اشاره کرد از اتخاذ سیاست های داخلی دولت اردوغان  تا سیاست های خارجی.

در بعد داخلی اگرچه با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه که با شعارها و رویکرد اسلامی توام بود و شاهد پیشرفت روزافزون اقتصادی در این کشور بودیم اما بی توجهی دولت حاکم به خواسته ها و مطالبات احزاب مخالف ، عدم توزیع قدرت بین لایه های مختلف هویت سیاسی و فرهنگی جامعه ترکیه ، برخورد قهرآمیز با منتقدین و ایجاد شرایط استبدادی در ترکیه ، بی توجهی به فضای موجود ضدیت نسبت به آمریکا ، اسرائیل ، سیاست نادرست دولت در خصوص موضوع سوریه علی رغم رویکرد حمایتی مردم ترکیه از نظام سوریه ،حادثه "ریحانلی"که مردم ترکیه دولت را مقصر عمده می دانند ، استبداد رسانه ای ، منزوی کردن مخالفان دولت از اقتصاد کشور ، استفاده از قوه قضائیه علیه مخالفان ، ایجاد شرایط سخت برای انجمنها و بنیادهای غیردولتی و ... زمینه ساز وضعیت پیش آمده امروز ترکیه شده و شکاف بزرگی را بین طرفداران اردوغان و جبهه مخالفان و محافظه کاران ایجاد کرده است و رفتار بلند پروازانه و جاه طلبی های اردوغان در نهایت باعث شعله ور شدن آتش زیر خاکستر شد.

در کنار بحث های داخلی نباید از یک موضوع مهم و تاثیر گذار هم غافل ماند و آن هم حمایت آقای اردوغان از "نورچی ها " و شخص"فتح الله گولن"است که نگرانی های عمده ای را در بین اسلام گرایان  ایجاد کرده است .چراکه"فتح الله گولن"رویکرد سلفی دارد و نگرانی از اسلام گرایی افراطی و سلفی و تلاش اردوغان برای اعمال محدودیت برای دیگر جریان های دینی و مذهبی باعث احساس خطر از رویکرد جدید سیاست خارجی دولت اردوغان شده است.

در بعد خارجی سیاست خارجی دولت اردوغان باید گفت علی رغم اینکه دولت ترکیه با انتخاب آقای داود اوغلو به عنوان وزیر خارجه اعلام کرده بود که بدنبال ایجاد صلح با همه همسایگان حتی ارمنستان است اما تحولات مربوط به بیداری اسلامی باعث تغییر اساسی در راهبردهای سیاست خارجی این کشور شد و همسویی این کشور با غربیها و اعراب در بحث بیداری اسلامی بالاخص موضوع سوریه ، شکاف بزرگی را بین دولت و مردم این کشور ایجاد کرد که برایند آن را در افزایش اعتراضات و تجمعات مردمی علیه سیاست های ضد سوری دولت اردوغان می توان مشاهده کرد. سیاست ضد سوری ، سیاست همراهی با غرب ، اسرائیل و ناتو باعث رویگردانی مردم از دولت این کشور شدند.

 

نگاه غرب به تحولات ترکیه

با تشدید اعتراضات مردمی در ترکیه و گسترش آن به دیگر شهرهای ترکیه و برخورد نیروهای امنیتی با معترضین ، رسانه های غربی سیاست دوگانه ای را نسبت به این تحولات در پیش گرفته اند. از یک طرف اعتراضات مردم ترکیه را اعتراض به سیاست های اسلام گرایی و خستگی آنها از اقدامات اسلامی اردوغان عنوان می کنند تحلیل بی بی سی در این راستا قابل تحلیل است. رسانه های غربی تلاش می کنند به افکار عمومی چنین القا کنند که عمده معترضین لائیک ها و معترضین به سیاستهای اسلامی دولت هستند و خواستار توقف برنامه های اسلام گرایی هستند. از طرف دیگر با محکوم کردن برخورد خشن پلیس با مردم خواستار توجه دولت ترکیه به مطالبات معترضین و پرهیز از نقض حقوق بشر و دموکراسی شده اند. پارلمان اتحادیه اروپا ، سخنگوی کاخ سفید ، خانم مرکل  و ... هرکدام در موضع گیریهای جداگانه از سیاست سرکوب اردوغان انتقاد کرده اند. نمایندگان پارلمان اروپا اعلام کرده اند:  « اگر شما از دموکراسی در کشور خود حمایت نکنید نمی توانید از تحولات در کشورهای عربی حمایت کنید.»

به نظر می رسد غربی ها به دنبال استفاده از فضای بوجود آمده برعلیه اسلام گرایان و ناکارآمدی اسلام گرایان در راس حکومت هستند و با انتقاد از سیاست های نقض حقوق بشری ،نقض دموکراسی حمایت از جریانات غرب گرا و لائیک را دنبال می کنند حتی جریان های موجود در تظاهرات های مردمی تداعی کننده طراحی و سازمان یافته بودن آنها توسط غربی ها می باشد استفاده از فضای شبکه های اجتماعی به صورت وسیع و پشتیبانی احزاب غرب گرا از حوادث، دلیلی بر اثبات این موضوع است.

 

نتیجه گیری

اگرچه امروز نوع برخورد خشن دولت ترکیه با معترضین و اراذل و اوباش خواندن آنها باعث تحریک مردم و فراگیر شدن این موضوع شده اما وجود اختلافات عمده بین جریان های فعال در این عرصه در خصوص مدیریت و رهبری اعتراضات ، تداوم سیاسی آن را به چالش کشانده است . از سوی دیگر تجمعات حمایتی از اردوغان توسط هواداران باعث پیچیده شدن این موضوع شده است.

درخصوص تاثیر این تحولات بر روابط استراتژیک ایران و ترکیه باید گفت اگرچه در خصوص برخی از تحولات منطقه از جمله موضوع سوریه اختلافات راهبردی بین جمهوری اسلامی ایران و ترکیه وجود دارد اما بیشترین روابط ایران با ترکیه در همین دوره اسلام گرایان بوده است. حمایت های ترکیه در بحث پرونده هسته ای ، حقوق بشر و... از جمهوری اسلامی ایران نشان از وجود اشتراکات فراوان بین دو طرف است.

به نظر می رسد تحولات اخیر ترکیه در تاکتیک به نفع جمهوری اسلامی ایران می باشد چراکه در این تحولات غرور و تکبر پوشالی اردوغان تضعیف شده نه تفکر ایشان. اما در اهداف راهبردی به ضرر نظام می باشد.تحولات اخیر ترکیه فرصتی را برای اعمال فشار علیه اردوغان و سیاست های منطقه ای این کشور فراهم ساخته است و به همین جهت است که تمامی جریان های لائیک ، سکولار ، چپی و ...با پشتیبانی غربیها بر علیه اردغان شعار می دهند.لذا در برخورد با موضوع نباید شتاب زده عمل کرد چراکه برکناری اردوغان  و ناکارآمد جلوه دادن اسلام گرایان هدف اصلی معترضین است . لذا جمهوری اسلامی ایران می تواند با تدبیر و اتخاذ یک سیاست مستقل هم مطالبات به حق خود را از اردوغان دنبال نماید و هم از سقوط دولت ایشان و ضربه خوردن اسلام گرایان جلوگیری کند. قطعا با توجه به تحولات اخیر و حمایت های غربی ها از این موضوع ، سیاست های ضد سوری ترکیه تعدیل خواهد شد و رویکرد جدیدی در سیاست خارجی این کشور گشوده خواهد شد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.