فضاهای متشنج، همیشه باردار حوادث هستند و حوادث هم برای بروز، به بهانه نیاز دارند. حوادث خونین دو سه روز گذشته لبنان با همین سیر رخ داد. عناصر و عوامل تروریستی هوادار شیخ «احمد الاسیر» سلفی بدون هیچ دلیلی به ایست بازرسی ارتش حمله کردند و دو افسر و یک سرباز را به قتل رساندند و پس از آن، درگیری ارتش لبنان با تروریستها در صیدا در جنوب لبنان آغاز شد و پس از کشته شدن دهها نفر از دو طرف، بنابر اعلام ارتش، مقر شیخ مذکور تصرف شد و وی پس از جراحت شدید، به منطقه نامعلومی گریخت. «احمد الاسیر» که رهبری این حادثه خونین را برعهده دارد، طلبه یکی از مدارس اهل سنت در صیدا است و ارتباط مستمر و نزدیکی با عربستان دارد و سازمانهای امنیتی عربستان از تشکیلات وی حمایت و پشتیبانی میکنند. با توجه به حادثه مذکور و وابستگی «الاسیر» به عربستان، دقت در دو نکته ضرورت دارد:
1- مدتی پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه، گروههای سلفی و تکفیری نیز در منطقه شمال لبنان به تحرکات مسلحانه مشکوکی دست زدند که ارتش با مداخله، آن را مهار کرد؛ اما ریشه آن خشک نشد. بهانه این گروهها، حمایت از گروههای تروریستی درگیر در سوریه بود. پس از شروع درگیری ارتش با عناصر «احمد الاسیر» در جنوب لبنان، این گروهها در طرابلس راههای عبور ارتش را مسدود و ارتش را تهدید کردند که هر چه سریعتر عملیات علیه عوامل «الاسیر» را متوقف کند. برخی کارشناسان معتقدند با تحرکات شیوخ سلفی و تکفیری و گروههای آنها در طرابلس، بیم آن میرود که آنها در این منطقه کودتا و آنجا را یک امارت اسلامی معرفی کنند و با اندکی تفاوت، مسیر تروریستهای سوریه را دنبال کنند.
2- حضور حزبالله در کنار ارتش سوریه و تسخیر شهر بسیار راهبردی «القصیر» که برای حامیان عربی تروریستها ضربه بسیار سنگینی بود، آنها را به این فکر انداخت تا با راه انداختن غائله خونین در جنوب لبنان و کشاندن پای حزبالله به این غائله، پاسخ حزبالله را بدهند که تاکنون موفق نشدند و ارتش در حال مسلط شدن بر اوضاع است. با این حال، به نظر میرسد فضای امنیتی برخی مناطق لبنان، شکننده است و مداخلهکنندگان در امور سوریه، به آشوب کشاندن لبنان را زمینه تغییر وضعیت سوریه به نفع خودشان میدانند؛ بنابراین بهراحتی از فتنهانگیزی در لبنان دست برنمیدارند.
دیدگاه ها