برگزاري انتخابات رياستجمهوري در 24 خرداد 92 كه در زمان مقرر، با مشاركت بالا و در فضايي آرام انجام شد و تمامي رقبا و حاميان آنان قانون را نيز مراعات كردند، همان تجلي حماسه سياسي مورد انتظار رهبري بود كه توانست بر سناريوهاي مورد انتظار دشمنان خارجي و عناصر ضدانقلاب فائق آید و شكست خط تحريم، مأيوسسازي و شكاف بين حاكميت و مردم را رقم زند.
از سوي ديگر، انتخاب آقاي روحاني بهعنوان نامزد منتقد به دولت آقاي احمدينژاد نيز حاكي از مطالبه مردم براي نفي دولت گذشته و در عين حال، اميد به آينده و حل مشكلات در چارچوب نظام رسمي حكومت و پذيرش نظام مقدس جمهوري اسلامي است. در واقع پيام اصلي رأي مردم، پذيرش نظام و نفي دولت بود كه برخاسته از ظرفیت سياسی ـ اجتماعي تغيير دولت است و ريشه در عوامل زير دارد:
1- ماهيت اقتصادي، اجتماعي مطالبات رأيدهندگان؛
2- تشخيص مردم از منشا مشكلات كه به عملكرد دولت مرتبط شده و تمامي نامزدهاي اصولگرا را ادامه دولت فعلي تلقي كردهاند.
3- جستوجوي ناجي از ميان نامزدهاي معرفيشده و تطبيق ناجي بر آقاي روحاني كه با شعار چرخش همزمان سانتريفيوژها و چرخ اقتصاد، نماد جمع سياستهاي كلي و توجه به مشكلات جامعه تلقي شده است.
از سوي ديگر، برخي عوامل، رويكرد مردم به آقاي روحاني را افزايش داد و امكان رأيآوري او را برخلاف پيشبينيهاي قبلي در همان دور نخست انتخابات فراهم ساخت:
1- برخورد تندروانه آقاي روحاني در نقد وضع موجود؛
2- ظاهر نشدن هيچكدام از نامزدهاي رقيب بهعنوان بديل قوي؛
3- اجماع تمامي نيروهاي منتقد دولت فعلي اعم از اصلاحطلب، كارگزار و حتي بخشي از حاميان اصولگرايان بر تغيير روند مرتبط با دولت فعلي؛
4- برداشت افكار عمومي و تصويرسازي مبني بر اينكه تنها موتور قوي تغيير، آقاي روحاني است؛
5- بازي معيوب نامزدهاي اصولگرا و ناتواني گروههاي مرجع آنان در اتخاذ تصميم بزرگ براي وحدت و يا اشتباه راهبردي آنان در ائتلافستيزي.
اما يكي از ويژگيهاي مثبت انتخابات اخير، پذيرش سازوكار انتخابات و رأي مردم از سوي تمامي بازيگران حاضر در عرصه انتخابات و اثبات صداقت نظام در صيانت از آرای مردم و اثبات بياساس بودن دروغ و ظلم بزرگ متهم ساختن نظام به تقلب در انتخابات بود كه توانست ضمن تقويت اعتبار نظام، موجبات تقويت انسجام برخي از شكافهاي ناشي از آن ظلم بزرگ را ترميم و به افزايش اقتدار نظام اسلامي كمك کند.
حال ميتوان اين حماسه را مقدمه خلق حماسه دوم يعني حماسه اقتصادي دانست كه مثل همان حماسه سياسي در گرو همدلي و اتحاد، مشاركت بالاي مردم، همكاري تمامي نيروهاي سياسي معتقد به نظام و حمايت آنان از دولت جديد با محوريت مصالح نظام و منافع ملي است؛ از این رو با توجه به اينكه حماسه اقتصادي هم تدبير رهبري و هم مطالبه مردم براي عبور عزتمندانه كشور از اوضاع فعلي و پاسداشت شرافت ملي و افزايش كارآمدي و صيانت از استقلال است، تمامي نيروها حتی با سليقههای متفاوت بايد كمك به دولت آينده را فراتر از هرگونه علقه و گرايش سياسي، سرلوحه كار قرار داده و در تحقيق برنامهها و اقدامات بهنفع حماسه دوم همكاري و مشاركت متكي بر رفاقت را بر هرگونه رقابت ترجيح دهند؛ چرا كه ادامه روند خلق حماسهها هم مصلحت نظام و منافع مردم و هم سربلندي و عزت كشور را تأمين خواهد كرد.
منبع : بصیرت
دیدگاه ها