چالش اصلي مصر

 

مردم مصر در اوايل سال 2011 در قيامي سراسري توانستند به سه دهه حاكميت ديكتاتوري حسني مبارك پايان دهند. پس از سرنگوني مبارك و قدرت يابي ژنرال ها به رياست ژنرال «طنطاوي» مردم دست از قيام بر نداشتند و براي تحقق ديگر اهداف قيام شان تلاش كردند. نتيجه نهايي اين امر نيز برگزاري انتخابات مجالس مصر و در نهايت تعيين رئيس جمهور بود. محمد مرسي با برتري بر احمد شفيق يك سال پيش توانست به عنوان اولين رئيس جمهور انقلاب، قدرت را در دست گيرد. اكنون در حالي وي اولين سال رياست جمهوري را به پايان مي برد كه بررسي كارنامه وي، زنجيره اي از مسائل داخلي و خارجي را آشكار مي سازد. در حوزه داخلي همچون گذشته وي از يك سو با بحران هاي اقتصادي مواجه است و از سوي ديگر، جريان هاي سياسي به صف آرايي در برابر آن مي پردازند. در كنار جريان هاي برجاي مانده از دوران مبارك، اكنون ملي گرايان و حتي سلفي ها در برابر وي قرار گرفته اند. در حوزه امنيتي نيز مصر چندان دوران مناسبي را سپري نمي كند، چنانكه، از يك سو درگيري هاي طايفه اي اين كشور را فرا گرفته است و از سوي ديگر، اعتراضات به سياست هاي مرسي همچنان ادامه دارد و به نوعي، مصر با بحران اجتماعي ضد مرسي همراه است. در حوزه امنيت منطقه اي نيز مصر از يك سو در صحراي سينا هم مرز با سرزمين هاي اشغالي درگير امور امنيتي است، به گونه اي كه ارتش در نهايت براي آرام سازي سينا راهي منطقه شده است.نكته مهم ديگر، تنش هاي ايجاد شده ميان مصر و اتيوپي بر سر رود نيل است. اتيوپي با حمايت كشورهاي عربي نظير قطر در كنار صهيونيست ها به دنبال احداث سد «النهضه» بر روي رود نيل است كه عملاً تهديدي براي منابع آبي و حتي امنيت ملي مصر است. اكنون مصر به شدت درگير مقابله با طرح هاي اتيوپي است تا شايد بتواند همچون گذشته از منابع رود نيل برخوردار شود.حال اين سوال مطرح است كه چرا مصر همچنان در فضاي ناآرام به سر مي برد و دولت مرسي در حل نابساماني ها با ناكامي همراه بوده است، به گونه اي كه برخي از احتمال سقوط دولت وي خبر داده اند. در كنار مسائلي مانند عدم تجربه سياسي و اجرايي مرسي و حتي جريان اخوان المسلمين، ادامه فعاليت جريان هاي بازمانده از دوران مبارك، چالش هاي اقتصادي جاري بر مصر، مداخلات خارجي در امور اين كشور و تلاش كشورها براي رسيدن به منافع بيشتر، تحركات صهيونيست ها براي جلوگيري از برقراري ثبات و امنيت در مصر جهت حفظ منافع خود بر اساس اصل حفظ كمپ ديويد و... ازجمله نكات مهم در عدم موفقيت دولت مرسي است.

نكته مهم در هر كشوري ميزان همراهي مردم با نظام و دولتمردان آن است. هر دولتي كه بتواند از جايگاه مردمي برخوردار باشد، مي تواند در جهت اجراي اهداف خود گام بردارد. از ريشه هاي اصلي تحقق اين مهم نيز، رفتارها و همراهي دولتمردان با مطالبات مردمي است. بررسي كارنامه مرسي نشان مي دهد كه وي در كنار گام هاي كوچكي كه براي اجراي خواسته هاي مردمي برداشته است در بسياري از موارد خلاف نظر مردم و صرفاً بر اساس منافع سياسي اقدام كرده است.

عدم مجازات مبارك و نزديكانش، به گونه اي كه مبارك از اتهام كشتار مردم در جريان انقلاب مبرا و صرفاً محكوم به فساد مالي شد، عدم توجه به بحران اقتصادي و استمرار پديده فقر و نابساماني هاي اجتماعي، عدم توجه به ظرفيت هاي مردمي در اداره كشور و استمرار رويكرد به افرادي كه بعضاً در دوران مبارك داراي سمت هايي بوده اند و... از جمله اين مسائل است. نكته مهم آنكه، نوع بازيگري مصر در صحنه بين الملل از مهم ترين عوامل تأثيرگذار در نگرش مردم به مرسي است. خواست مردم در جريان انقلاب بر دو اصل متكي بوده است. نخست؛ دوري از غرب و صهيونيست ها و دوم، رويكرد به جريان مقاومت. مرسي نشان داده است كه در هيچ كدام از اين مسيرها گام بر نداشته است.

رويكرد به آمريكا با ادعاي دريافت كمك هاي اقتصادي و نظامي و استمرار روابط با صهيونيست ها حتي با تخريب تونل هاي غزه كه تنها راه حيات مردم غزه بوده است به بهانه برقراري امنيت در سينا نمودهايي از اين رفتارها است. نكته قابل توجه آنكه؛ ضعف اقتصادي مصرموجب شده تا غرب و صهيونيست ها از اين حربه براي رسيدن به منافع خود استفاده كنند، چنانكه آمريكا شرط اعطاي كمك 3/1 ميليارد دلاري به مصر را همراهي اين كشور با اهداف آمريكا عنوان داشته است و برخي کشورهاي عربي مانند قطر و عربستان نيز همين رويه را اجرا كرده اند.هر چند كه مردم مصر خواستار رويكرد به مقاومت هستند، اما در عمل، دولت مرسي چندان كاركردي در اين زمينه نداشته است. نمود عيني اين امر را در مواضع مصر در مقابل سوريه مي توان مشاهده كرد. خصومت مصر با سوريه چنان شده كه در كنار همراهي با غرب براي سرنگوني نظام سوريه، در نهايت، مرسي از آمادگي كشورش براي قطع كامل روابط با سوريه و اخراج سفير اين كشور سخن گفت. اين اقدام زماني صورت گرفت كه كشورهاي غربي و عربي وعده كمك مالي به وي دادند. اين رويكردها هر چند با ادعاي حمايت از منافع ملي مصر صورت گرفته است، اما در نهايت اقدامي مغاير با خواست مردم مصر بوده است كه اعتراضات مردمي را به همراه داشته است.با توجه به اين اوضاع مي توان گفت كه مرسي همچنان گرفتار سياست هاي پاندولي خود است و دولتي بدون ثبات را پيش روي مردم قرار داده است. رفتارهاي مرسي موجب تنزل جايگاه مردمي وي شده، به گونه اي كه وي اكنون با اصلي ترين چالش يعني؛ كاهش محبوبيت مردمي مواجه است كه نتيجه كاهش پشتوانه مردمي وي، تشديد فعاليت جريان هاي داخلي مخالف مرسي و افزايش فشارهاي خارجي براي امتيازگيري از مصر است.

 

منبع : بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.