سیاستی که مقامات آمریکا در برابر تحولات مصر اتخاذ کردهاند، دو رکن اصلی دارد:
1- سرزنش؛ مقامات آمریکا پس از طفره چند روزه از اعلام موضع صریح درباره تحولات مصر، برای ورود بیپردهتر باب «سرزنش» دولت مرسی را انتخاب کردند و گفتند دولت مرسی دارای مشی دموکراتیک نبود.
2- دلجویی؛ این مقامات تقریباً همزمان با سرزنش مشی دولت مرسی، آزادی وی را نیز خواستار شدند تا از اخوانیها و بهویژه حامیانشان دلجویی کرده باشند.
درباره این سیاست که بهظاهر دو رکن ناهمسو با یکدیگر دارد، باید گفت: آمریکاییها به جای ورود به موضوع از باب کودتا که برای آنها هزینه دارد و میتواند چالشهای جدی نیز در پی داشته باشد، باب مقابل آن، یعنی «سرزنش» روش دولت مرسی را انتخاب کردند تا غیرمستقیم اعلام رضایتی برای انجام کودتا و مسائل پس از آن باشد و حمایتهای بعدی آنها از کودتاچیان و عوامل سیاسی آنها را توجیه کند و نیز بدون آنکه تضاد رفتار آنها با شعار حمایت از دموکراسی برجسته و برملا شود.
مقامات آمریکایی از چالشهای بعدی کودتاچیان آگاهند و میدانند یکی از بزرگترین چالشهای آنها برای تثبیت موقعیتشان، حضور گسترده هواداران مرسی و اخوانیها در صحنه مخالفت با آنها است. مقامات آمریکایی به این مهم واقفند که با ادامه این مخالفت گسترده، هیچگاه در مصر، ظاهری از دموکراسی که بتوان از آن حمایت کرد، شکل نمیگیرد و مصر به وضعیت عادی بازنمیگردد که این موضوع نیز مشکلات خود را دارد که به نفع سیاستهای منطقهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست؛ از این رو بهعنوان طرف ثالث، آزادی مرسی را خواستار شدند تا هم از هواداران وی «دلجویی» کنند و از خشم آنها کاسته شود و هم با این درخواست، مانع تضعیف موقعیت کودتاچیان در برابر هواداران مرسی شوند؛ زیرا اگر کودتاچیان در نهایت ناچار شوند زیر فشار هواداران مرسی، وی را آزاد کنند که امکان آن برای مصالحه نسبی وجود دارد، انتظار و فشار آنها به کودتاچیان بیشتر میشود و موقعیت آنها به خطر میافتد. بهنظر میرسد آمریکاییها درصددند صحنه مصر را به شکلی مدیریت کنند که ظاهری از دموکراسی در آن مشاهده شود تا بتوانند رسماً از آن حمایت کنند.
دیدگاه ها