اوباما بوش رنگین‌پوست می‌شود؟!

 

رفتار نامعقول جورج بوش در حمله به افغانستان و عراق که خسارات جبران‌ناپذیری به وجهه جهانی آمریکا وارد آورد، برای سال‌های طولانی می‌تواند درس عبرتی برای سران کشورها باشد، مشروط بر آنکه اهل عبرت گرفتن باشند و بر مدار عقلانیت حرکت کنند. اوباما از این ضعف حزب جمهوری‌خواه که در رفتار جورج‌ بوش تجلی ‌یافته بود، حداکثر بهره را برد، ولی گویا پیچیدگی‌های کار سیاسی و توهم‌آفرینی‌های آن و نیز فشار بازیگرانی که حاضر نیستند بر روی صحنه ظاهر شوند، در حال دور ساختن وی از مسیری هستند که بر اساس عبرت‌آموزی تعیین شده بود. اوباما از یکسو با حفظ دلبستگی‌اش به آن عبرت، روز گذشته خطاب به مردم آمریکا گفت: «من می‌دانم که مردم ‌آمریکا بعد از یک دهه جنگ خسته شده‌اند؛ حتی با وجود اینکه جنگ در عراق به پایان رسیده و جنگ در افغانستان نیز رو به کاهش است؛ به همین دلیل است که ما نظامیان خود را وسط یک جنگ دیگر قرار نمی‌دهیم.» و از سوی دیگر اعلام کرده تصمیمش را برای حمله به سوریه گرفته و جان‌کری، وزیر خارجه‌اش را برای یارگیری در حمله به سوریه، به این سو و آن سو روانه کرده است. به نظر می‌رسد اوبامایی که آن نگاه منفی را به عملکرد بوش داشت، متوجه خطا بودن حمله نظامی به سوریه نیز است و در رد حمله کردن می‌تواند علل و دلایل بسیار قوی‌تری از علل و دلایل حمله کردن ارائه کند؛ اما چون مجموعه درهم و قدرتمندی از صاحبان منافع، وی را احاطه کرده و هر یک به نحوی برای او فضاسازی می‌کند و به وی فشار می‌آورند، اوباما به‌درستی نمی‌تواند از آن تجربه پندآموز، آن گونه که پیش از ورود به کاخ سفید استفاده کرد، سود جوید. اوباما چه بخواهد و چه نخواهد، در مسیر بدون بازگشت «تجربه و عبرت شدن برای دیگران» قرار گرفته است، اگر از عوامل نجات‌بخش موجود استفاده کند، درس دیگران و اگر استفاده نکند، عبرت دیگران خواهد شد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.