انتخاب اصلح امری عقلایی و طبیعی است چرا که واژه «انتخاب» چنین مفهومی را با خود به همراه دارد و چنانچه قرار باشد غیراصلح یا صالح برگزیده شود، نیازی به انتخاب نبود. انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری یعنی گزینش بهترینها از میان کاندیداهایی که صلاحیت حداقلی آنها جهت احراز کرسی ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان تأیید میشود.
اما اینکه مصداق اصلح کیست؟ و چرا اصلح از نظر انتخاب کنندگان متفاوت است و هرکسی فهم خاصی از مصداق اصلح دارد، بستگی به نگرش و معیارهایی دارد که گزینش گران با توجه به آنها دست به انتخاب میزنند. به طور طبیعی وقتی یک فرد با ملاکهای دینی و ارزشی به سنجش میپردازد با شخصی که برای او صرفاً کارآمدی و کارآیی ملاک انتخاب است به نتیجه واحدی نمیرسد.
از این رو مهمترین سؤال در انتخاب اصلح این است که چه ملاک و معیاری باید مورد توجه قرار گیرد؟ پرسشی که پاسخ به آن ساده به نظر نمیرسد چرا که عوامل و متغیرهای زیادی بر آن تأثیر گذار میباشد و از جمله آنها، نیاز کشور، شرایط حاکم بر اوضاع داخل و خارج کشور و ... میباشد امری که احاطه بر آن مهارت و شناخت تخصصی میطلبد. بر همین اساس بزرگان، خواص و نخبگان در این زمینه به کمک مردم شتافتند. رهبر معظم انقلاب نیز در هر دوره از انتخاباتهای گذتشه معیارهایی را به مردم معرفی میکردند که در انتخاب رئیس جمهور تأثیر زیادی داشت.
اینک که ملت بصیر ایران به امر رهبر فرزانه خود در آستانه خلق دو حماسه توامان میباشد اولا با حضور خود، حماسه ای سیاسی را رقم زده و ثانیا با گزینش رئیس جمهوری توانمند و کارآمد بستر حماسه اقتصادی را فراهم آورد، که بتواند با تبعیت از فرامین ولایت و ایجاد همگرایی در توان نیروهای اجرایی کشور را در جهت مقابله با تحریمهای غرب و برآورده کردن مطالبات مردم و نظام
اسلامی در آستانه برگزاری انتخاباتی دیگر میباشد و ملت شریف ایران قصد دارد یازدهمین را از میان نامزدهای متمایز و متعدد انتخاب نماید، بلوغ سیاسی و تجارب 33 سال گذشته معیاری عقلانی و منطقی فراروی مردم قرار داده که بهرهمندی از آن به روند رو به رشد و تعالی کشور کمک میکند. معیاری که رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال جاری به آن اشاره کرده و فرمودند:
این را همه بدانند كه آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی كه وجود دارد. این را همه توجه كنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات كسبی و ممكنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر كسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی كه امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین كند.
آن چیزهائی كه امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ كه ممكن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور كند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی كه پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تكامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛ هر كسی میآید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این كشور را اداره كرد.
لازمه استفاده از این ملاک تحت عنوان «دارا بودن قوتهای فعلی بدون نقاط ضعف آن» به شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف دولت فعلی در دو دوره نهم و دهم بستگی دارد. منطق این معیار که آنرا عقلانی و قابل دفاع میسازد این است که اولا باید داشتهها و موقعیت فعلی خود را تثبیت کرد و ثانیا اشکالات موجود را رفع نموده و ثالثا دولت بعدی را در مقیاس بالاتری نسبت به دولت فعلی شکل داد. مبنا قرار دادن دولت کنونی نیز بر پایه همین استدلال عقلانی ارائه میشود که گفتمان اصولگرایی و دولت برآمده از آن هم نسبت به دولتهای قبلی در مقیاس برتری قرار دارد.
چراکه گفتمان اصولگرایی هنگامی در دهه هشتاد مورد اقبال ملت ایران قرار گرفت که گفتمان عدالت و ایثاردر دوره هشت ساله دفاع مقدس و گفتمان های توسعه اقتصادی و سیاسیرا در دوره های سازندگی و اصلاحات تجربه شده بود. تجارب سه دهه مدیریت کشور نشان میداد که کشور به «پیشرفت و عدالت» توامان نیاز دارد. ضمن آنکه افراط گرایی بخشی از اصلاح طلبان و تلاش آنها در سکولاریزه کردن مدیریت سیاسی و فرهنگی کشور که در قالب توسعه سیاسی و اصلاحات دنبال میشد، نیاز به پادگفتمانی با عنوان « اصولگرایی » داشت تا رویکرد جامعه را به فضای گفتمانی انقلاب اسلامی باز گرداند.
اصولگرایان توانستند طراز موفقی از یك دولت انقلابی، عدالتخواه، پركار، پرنشاط، فعال و كارآمد را از خود به نمایش بگذارند، اما در آغاز دولت دهم مسائلی از حاشیه به متن آمد که این روند را کند ساخت و عملا منجر به نگرانی بسیاری از دلسوزان انقلاب شد.
تجربه نشان داده هر آنجا كه گفتمان عمومی دولت های بعد از انقلاب در راستای مبانی اصیل انقلاب اسلامی و بازگشت به روح انقلاب بوده است، خط خدمت و پیشرفت كشور تسریع شده و هر آنجا كه اختلافات داخلی، حواشی زائد و انحرافات از گفتمان انقلاب اسلامی بیشتر بوده است، روند كارآمدی و خدمت رسانی دولتها نیز تحت تاثیر قرار گرفته و مردم هم نارضایتی خود را اعلام كرده اند.
اینک که در آستانه برگزاری انتخاباتی دیگر جهت گزینش فردی با برنامه و تیم کاری مناسب با نیازهای کشور هستیم به نظر میرسد در یک نگاه آسیب شناسانه به کارنامه یک دهه حضور اصولگرایان و استخراج دقیق و کارشناسی نقاط قوت و ضعف قوه مجریه بتوان گام بلندی در راستای شکل گیری دولتی کارآمد، ارزشی و ولایتمدار برداشت. امری که لازمه آن توجه به معیاری نو و البته برتر از قبل میباشد.
در همین راستا و تحقق منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی ذیلا اقدام به معرفی نقاط قوت و ضعف دولت های نهم و دهم از منظر معظمله نمودهایم و سپس مطالبات ایشان از دولت فعلی را مورد توجه قرار دادهایم تا دولتی در طراز آن انتخاب کنیم.
نقاط قوت و ضعف دولتهای نهم و دهم
الف) نقاط قوت
1- تکیه بر عدالت(۰۸/۰۶/۱۳۸۴)
2- شعار و گفتمان انقلابی (2/6/91)
3- ساده زیستی (8/۰۶/۱۳۸۴)
4- سفرهای استانی(۱۲/۰۸/۱۳۸۴)
5- شجاعت و قاطعیت (4/6/86)
6- روحیهى مردمى (۰۲/۰۶/۱۳۸۷)
7- روحیه تحول و نوآوری (4/6/86)
8- ایستادگی در برابر استکبار (4/6/86)
9- پرکاری و نشاط (4/6/86)
10- دفاع از محرومین (18/6/88)
ب) نقاط ضعف دولت نهم و دهم
در کنار نقاط قوتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از دولت نهم و دهم بارها مورد اشاره قرار داده اند، به نقاط ضعف این دولت هم توجه نموده و به مناسبت های مختلف متذکر آنها شده اند. چنانچه اعتقاد داشتند پر رنگ کردن جنبه های مثبت به معنای نبودن نقاط ضعف نیست و نباید آنها را دید و نسبت به رفع آن کوشید، بلکه تصریح داشتند:
نقاط قوّتى وجود دارد؛ ضعفهائى هم وجود دارد. درجمعبندى نقاط قوّت ونقاط ضعف، وقتى ما نگاه میكنیم، ترجیح رابه نقاط قوّت میدهیم؛ لیكن این معنایش این نیست كه ما ضعفها را نباید برطرف كنیم.(2/6/91)
برهمین اساس معظم له در طول هشت سال گذشته ضمن پرهیز از هر گونه تضعیف و بزرگنمایی در کاستی ها و نقص ها، نسبت به نقاط ضعف کاری و اخلاقی در دولت تذکر داده و در قالب سفارشات و توصیه های اخلاقی از رئیس جمهور و همکارانش خواسته اند تا در راستای رفع آن نقیصه بکوشند. اگرچه احصاء نقاط ضعف دولت نهم و دهم از سوی هر فرد و گروهی ممکن مینماید لکن به منظور پیش گیری از هر گونه شائبه ای، این مهم را از زبان مقام معظم رهبری در قالب تذکرات کاری مورد اشاره قرار داده ایم:
1- شتابزدگی(۶/۶/۱۳۸۵)
2- انتقاد ناپذیری(4/6/86)
2- عدم تعامل با سایر قوا (4/6/86)
3-دامن زدن به اختلافات (10/8/91)
4-عدم تعامل با نخبگان)2/6/87)
5-بهانه دادن به دست دیگران (2/6/87)
6-بالا بردن سطح توقعات(6/6/90)
7-بی توجهی به سند چشمانداز (۰۶/۰۶/۱۳۸۵)
10- عدم توجه به اولویت ها (6/6/90)
11- اولویت ندادن به مسئلهى معیشت مردم (6/6/90)
12- عدم پای بندی به اصول اصوگرایی (۰۳/۲۹/۱۳۸۵)
13- اذعان نکردن به ناتوانی ها (6/6/90)
14- عدم اجرای کامل سیاستهاى اصل 44 (2/6/91)
15- نداشتن اهتمام لازم به مسئلهى اشتغال
16- موازی کاری (8/6/89)
17- بی توجهی به روح دیپلماسی (8/6/89)
18- عدم مقابله جدی با تحریم ها (6/6/90)
19- فقدان عنایت لازم به تولید در طرح تحول (6/6/90)
20- بی توجهی نسبت به دیگر ابعاد طرح تحول (6/6/90)
21- بی توجهی به مسئله فرهنگ (6/6/90)
22- حاشیهسازىهاى (6/6/90)
23- علاقهى به ایران، منهای اسلام و ادبیات فارسی (6/6/90)
24- وعده های قطعی (2/6/91)
25- عدم تلاش لازم برای رفع مشکل (2/6/91)
26- عدم کنترل نقدینگی (2/6/91)
27- سرازیر نکردن نقدینگی به سمت تولید (2/6/91)
28- سستی در مقابله با مفاسد اقتصادی (2/6/91)
29- عدم توجه کافی به حمایت از تولید ملى (2/6/91)
30- عدم مدیریت درست منابع (2/6/91)
31- فقدان مدیریت در مصرف (2/6/91)
32- جدی نگرفتن صرفه جویی در دولت (2/6/91)
33- اهمیت ندادن به مصرف تولیدات داخلى (2/6/91)
34- توجه به مسائل سطحی در زمینه فرهنگ (2/6/91)
35- جدی نگرفتن کار کارشناسی (4/6/86)
36- دچار حاشیهسازىهاى مسئلهدار نشوید. (6/6/90)
نویسنده : *حسین عبداللهی فر دانشجوی دکترای علوم سیاسی
دیدگاه ها