آرایش جریانات سیاسی پس از احراز صلاحیت‌ها

 

 

همه چیز برای خلق حماسه ملت ایران در 24 خرداد فراهم است. شورای نگهبان به حق سهم خود در این حماسه را ایفا کرد و با شجاعت و اقتدار تمام چینشی از نامزدهای انتخابات را فراروی ملت قرار داد که هیچ بهانه‌ای برای عدم حضور سلایق مختلف وجو نداشته باشد. احراز صلاحیت 8 نامزد از جریان های مختلف در حالی صورت گرفت که تقریباً وزن سیاسی و پایگاه اجتماعی آنها در یک سطح بوده و بهانه را از کسانی که معتقد بودند حضور برخی چهره های دقیقه نودی موازنه انتخابات را به گونه‌ای به هم ریخته که نه تنها قطب های انتخاباتی را مشخص نموده بلکه میتوان نتیجه آن را هم پیش بینی کرد. و مردم ایران البته نمی خواهند در انتخاباتی مشارکت کنند که نتیجه آن از قبل مشخص باشد. ملت می خواهد خودش تصمیم بگیرد و با آرامی خود فرد مورد نظرش را تعیین کند. لذا این مانع بزرگ مشارکت و حضور مردمی برداشته شد و اینک کمتر کسی قادر است قاطعانه از نتیجه انتخابات سخن بگوید.

دومین بهانه‌ای که میتوانست سد راه مشارکت و حضور پررنگ مردم و احزاب سیاسی باش حضور دولت به عنوان یک قطب انتخاباتی و رقیب سیاسی بود که البته برای کسانی که به دنبال بهانه بودند تا از حضور خودداری کنند مستمسک خوبی بود چرا که در همه جای دنیا از دولت و مجری انتخابات انتظار بی طرفی می رود و دولت‌ها برای جلوگیری از هر گونه شائبه انتخاباتی نباید حداقل به طور آشکار از فرد خاصی حمایت کنند. این شبهه هم با رد صلاحیت نامزد دولت رفع گردید و امکان رقابت مساوی و برابر برای همه نامزدها فراهم گردید. ضمن آنکه شائبه سوءاستفاده از امکانات دولتی به نفع یک فرد خاص همه برطرف شد.

از این رو مردم به عنوان گزینش گران اصلی انتخابات شرایط را برای انتخاب گزینه مورد نظر خویش، مساعد یافته و هر کس می تواند با هر گرایش فکری و سیاسی فرد مورد نظر خود را از میان نامزدهای موجود انتخاب کند. چرا که در میان هشت نفر احراز صلاحیت شده جریانهای سیاسی مختلف اصلاح طلبان با گرایش اعتدالی و کارگزارانی، و اصولگرایان با طیف های اصولگرای پیشگام، اصولگرای تحول خواه، اصولگرای اصلاح طلب، اصولگرای خلوص گرا و ... حضور دارند. بدین ترتیب هر یک از نامزدها طیف خاصی از اقشار جامعه را نمایندگی می کنند و الزامات مشارکت گسترده از حیث حزبی و گرایش سیاسی کاملا فراهم گردیده است.

نگاهی گذرا به سابقه و خاستگاه سیاسی و پایگاه اجتماعی کاندیداهای احراز صلاحیت شده مبین این ادعاست: 

«محمدرضا عارف» چهره شاخص اصلاح طلبان، کسی که سالها معاون اولی دولت اصلاحات را عهده دار بوده، حضور دارد که البته با پرهیز از افراط گرایی، مرز خود با فتنه گران و قانون شکنان را حفظ کرده است و اینک می تواند آراء این جریان را با خود همراه کند و مطالبات کسانی که به او اعتماد کنند را در چارچوب قانون اساسی پیگیری کند.

«حسن روحانی» چهره‌ای نزدیک به هاشمی و مورد وثوق اصلاح طلبان که البته با تابلوی مستقل وارد صحنه شده اما می تواند آراء طیف کارگزاران سازندگی و نزدیکان آقای هاشمی را به خود معطوف کند. چنانچه برخی اصلاح طلبان از او به عنوان «هاشمی جدید» یاد می کنند.

«محمد غرضی» وزیر ارتباطات دولت هاشمی که او نیز به رغم سوابق آشکارش در کارگزاران سازندگی اصرار دارد تا به عنوان چهرهای مستقل وارد عرصه رقابت ها شده و احتمال کناره گیری وی به نفع یکی از دو نامزد دیگر هم وجود دارد. ناگفته نماند که احتمال کناره گیری یکی از دو نفر فوق نیز وجود دارد و آن در شرایطی است که آقای هاشمی با ورود خویش به جانبداری از روحانی بپردازد. از اصولگرایان هم چهره های شاخصی حضور دارند که هر یک ضلع از پنج ضلعی این جریان را نمایندگی می کنند. آقایان ولایتی، قالیباف و حداد عادل اگر چه هر سه عضو یک ائتلاف به نام «ائتلاف پیشرفت» هستند اما هر کدام در عین حال می توانند طیف خاصی از مردم را نمایندگی کنند.

«علی اکبر ولایتی» با ارائه چهرهای وزین در بین چهره های سیاسی اندوختهای از 16 سال وزارت خارجه در دولت های مختلف را با کار علمی و تخصصی همراه کرده و اینک به عنوان مشاوری امین در کنار رهبری معظم انقلاب می تواند اعتماد بخش وسیعی از مردم و بزرگان را به خود جلب کند تا دولت آینده را چنانچه خودش ترسیم نموده «آرام و اطمینان بخش» اداره کند.

«محمد باقر قالیباف» همه از ائتلاف پیشرفت توانسته با ارائه نمایی از توانایی های خود در عرصه مدیریت شهری، توجه مردم به ویژه شهروندان تهرانی را به خود جلب کند. وی که به پرکاری و روحیه جهادی شهرت دارد قابلیت جذب آراء طیف گستردهای از مردم به وِیژه جوانان که مشکل اصلی کشور را فقدان مدیریت جهادی وعدم بهره گیری از توانایی خودی در سایه همگرایی و هم افزایی میان نیروهای خودی می دانند، به خود معطوف سازد.

«غلامعلی حداد عادل» نیز مؤتلف دیگر ائتلاف سه گانه پیشرفت می باشد که با سوابق درخشان ریاست مجلس و کسب نمره قابل قبولی در ولایتمداری، توانسته با نمایش چهرهای سالم و ساده زیست، توجه طیف نویی از اصولگرایان جوان را که آرمانگرایی را بر واقع گرایی ترجیح داده و اما نخواسته اند عامل انشقاق در اردوگاه اصولگرایی باشند، به خود جلب کند.

البته این سه نفر بر اساس میثاقی که با هم دارند به احتمال زیاد در روزهای آینده به نفع یکدیگر از عرصه رقابت ها کناره گیری خواهند کرد. اگر چه مشخص نیست که خروجی این ائتلاف یک یا دو نفر خواهد بود اما کناره گیری حداقل یک نفر قطعی است. اما اینکه چه کسی نامزد اصلی این ائتلاف خواهد بود تابع عواملی نظیر نظرسنجی‌هاست و البته عامل مؤثر دیگری در این رابطه نیز اثرگذار می باشد که آن نظر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می باشد. رای که بر میزان اقبال عمومی به هر یک از این نامزدها تاثیر زیادی می گذارد.

«سعید جلیلی» هم چهره دیگر از جبهه اصولگرایان می‌باشد که بنا به دلایلی در مرحله پیش از ثبت نامها، نمایندگی طیف پایداری را نپذیرفت اما با کناره گیری نامزد اصلی این جبهه، اینک در برابر وضعیت متمایزی قرار گرفته است.ثبت نام ایشان شرایط متفاوتی را در آرایش سیاسی خصوصاً در جبهه اصولگرایان بوجود آورده است.

البته ایشان با توجه به سوابق خود در دوره دفاع مقدس و مسؤلیتشان در وزارت امور خارجه و دفتر مقام معظم رهبری و ساده زیستی در استفاده از امکانات مادی و رعایت بیت المال و ولایت پذیری، توجه خاص اصولگرایان را به خود معطوف کرده است.

«محسن رضایی» از جبهه ایستادگی هم کاندیدایی است که علی الظاهر تا آخر ایستاده و کناره گیری وی بعید به نظر می رسد. او که معتقد است برنامه های لازم برای مدیریت کشور را دارد خود را نیز مستحق ترین فرد برای اجرای برنامه هایش دانسته و آراء بخش خاصی از مردم را به خود اختصاص خواهد داد.

بدین ترتیب همه چیز برای خلق حماسه ملت ایران طی روزهای آینده فراهم است. حماسهای که دو بخش دارد:

یکی؛ حضور پر شور و دشمن شکن در پای صندوق های رأی؛

دوم؛ گزینش اصلح و انتخاب رئیس جمهوری مطلوب شرایط امروز؛

چنانچه ملت ایران بتوانند با آرای بالا، فردی متناسب با شرایط فعلی انتخاب کنند، مقدمه حماسه اقتصادی را فراهم ساخته تا بتواند در عرصه اقتصادی مقابل فشارها و تحریم‌ها بایستد و به دشمنان ملت ایران تفهیم کند که مردم ایران در سایه فشارهای شما، نه از حضور در صحنه بازماندند و نه کسی متمایل به غرب را برگزیدند بلکه کسی را انتخاب کردند که ویژگی اصلی آن، مدیریت قوی، تیم کارآمد، حس همگرایی، روحیه جهادی و تفکر بسیجی و مقاومتی است.

پیام این انتخابات به کاخ سفید این خواهد بود که آمریکا باید ادبیات خود در برابر جمهوری اسلامی را عوض کند. در روش خود تجدیدنظر کرده و در برابر عزت و عظمت ملت مسلمان ایران کرنش کند.

 

*حسین عبداللهی فر دانشجوی دکترای علوم سیاسی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.