تحلیلی آماری بر نتیجه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری92

با فروکش کردن تب‌وتاب انتخابات، می‌توان به تحلیل نتایج و نیز آسیب‌شناسی شکست اصول‌گرایان در این رقابت حساس و سرنوشت‌ساز برای مردم پرداخت. سؤال این است که چرا جریان اصول‌گرایی نتوانست از فرصت احیای ارزش‌های اصول‌گرایی استفاده نماید؟ در این نوشتار به آسیب‌شناسی یکی از جنبه‌های شکست اصول‌گرایان در این دوره از انتخابات خواهیم پرداخت.

 

انتخابات ریاست‌جمهوری با خلق حماسه‌ای دیگر از مردم به پایان رسید. مشارکت بالای 70 درصد نشان داد مردم با لبیک به رهبر خود، در برپا کردن حماسه‌ای بزرگ، برگ زرین دیگری از انقلاب را رقم زدند. البته ذکر این نکته لازم است که با انتخاب رئیس‌جمهور جدید توسط رأی اکثریت، واضح است که همه باید همراهی و تعامل پویا و سازنده با دولت جدید را در پیش گیرند و از فضای رقابت و نقدهای غیرمنصفانه به فضای تعامل و نقد مصلحانه وارد شوند.

 

بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل ناکامی جریان اصول‌گرایی را باید در عدم التزام به گفتمان وحدت در این جریان دانست. تکثر در یک جریان، بدون شک، فرصت باارزشی را برای جریان رقیب فراهم می‌کند تا از ضعف هم‌گرایی و وحدت در جریان فکری اصول‌گرایی، به فرصتی برای جهش به قدرت استفاده نماید. متأسفانه هنوز این اصل بدیهی توسط چهره‌های شاخص و تأثیرگذار در جریان اصول‌گرایی پذیرفته نشده است که در زمانی که جریان رقیب (که وجوه تمایز و اختلاف مبنایی با آن داریم) در حال رسیدن به وحدت گفتمانی است، هر گونه تلاش برای تنگ کردن سلیقه‌های گروه خودی و عدم پذیرش گفتمان وحدت، نتیجه‌ای جز واگذاری میدان به رقیب نخواهد داشت.

 

به هر حال، واقعیت نظام سیاسی کشور آن است که برای به دست گرفتن سکان قدرت در قوه‌ی مجریه، نیازمند عبور از یک میدان رقابت سیاسی و غلبه بر گفتمان‌های رقیب و جذب آرای توده‌های مردمی هستیم. در هر میدان رقابت نیز لازم است جبهه‌ی مقابل شناسایی شود و تا حد ممکن، جبهه‌ی همراه گسترش یابد تا فضا برای جولان رقیب مهیا نشود. این یک اصل بدیهی در هر رقابت، از جمله رقابت سیاسی است و عدم توجه به آن، به هزینه‌ی از دست رفتن فرصت و به نظاره نشستن پیروزی رقیب خواهد بود.

 

با این مقدمه، به یکی از دلایلی که می‌توان در توجیه ناکامی اصول‌گرایان در انتخابات بیان کرد، اشاره خواهیم کرد. اخیراً نظرسنجی‌های صورت‌گرفته قبل از انتخابات، از طرف برخی افراد کاملاً زیر سؤال می‌رود؛ در حالی که نظرسنجی اگر بر اساس معیارهای علمی و رعایت استاندارهای مشخص در نمونه‌گیری و تحلیل نتایج صورت گیرد، می‌تواند تا حدود زیادی تصویری از گرایش‌ها و جهت‌گیری‌های عمومی را در انتخابات نشان دهد. در کشورهای دیگر که فرآیندهای رقابت سیاسی با نهادینه شدن احزاب از پیش‌بینی‌پذیری برخوردارند، قبل از انتخابات، با احتمال بالایی می‌توان نتیجه را برآورد کرد.

 

 

در سال 88 نیز که رقابت انتخاباتی به وضعیت دوقطبی و جبهه‌گیری شفاف‌تری رسید، نظرسنجی‌های معتبر تا چند روز قبل از انتخابات، پیروزی احمدی‌نژاد را نشان می‌دادند. البته همان طور که اشاره شد، نظرسنجی باید بر اصول علمی و نمونه‌گیری تصادفی استوار باشد تا بتواند تصویر واقعی‌تری را نشان دهد. بر این اساس، می‌توان ادعا کرد در ایران نظرسنجی‌های مجازی تا حدود زیادی غیرواقعی هستند؛ چرا که گرایش‌های خاصی را منعکس می‌کنند و لذا تنها، نظرسنجی‌های میدانی با در نظر گرفتن همه‌ی اقشار، می‌تواند مبنای تحلیل باشد.

 

همان طور که نظرسنجی‌های معتبر تا چند روز قبل از انتخابات نشان می‌داد، دکتر روحانی در بهترین حالت، بعد از دکتر قالیباف به دور دوم می‌رفت. حال برخی افراد با توجه به نتایج واقعی انتخابات، به طور کلی مبنای هر گونه نظرسنجی را زیر سؤال می‌برند، در حالی که می‌توان به نوع دیگری به موضوع نگریست. واقعیت آن است که در اکثر نظرسنجی‌ها، حدود 25 درصد افراد اعلام می‌کردند هنوز به تصمیم قطعی نرسیده‌اند.

 

در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، به خاطر پویایی بسیار بالا و نبود احزاب و نهادهای سیاسی پایدار، نتیجه‌ی انتخابات به شدت متأثر از تصمیم همین 20 الی 25 درصد افراد بلاتکلیف است که باعث می‌شوند در روزهای پایانی، موج آرا را به سمت فرد خاصی که احساس کنند رأی بالاتری دارد حرکت دهند. می‌توان این استدلال را اثبات کرد که دقیقاً آنچه باعث بازگشت این موج از اصول‌گرایان به سمت طرف مقابل شد، چند عامل زیر است:

 

-         انصراف دکتر عارف به نفع دکتر روحانی و ارائه‌ی اولین سیگنال برای تغییر موج.

 

-         اعلام حمایت و مدیریت به‌موقع فضای سیاسی و موج در حال حرکت از طرف هاشمی و خاتمی و برخی چهره‌های تأثیرگذار سیاسی.

 

-         عدم رسیدن به وحدت در اردوگاه اصول‌گرایان و ایجاد شائبه‌ی سهم‌خواهی از طرف آن‌ها در بین مردم.

 

همان طور که در شکل مشاهده می‌شود، میزان افزایش آرای دکتر روحانی نسبت به نظرسنجی، تقریباً معادل مجموع کاهش در آرای قالیباف و ولایتی و آرای مربوط به افرادی است که هنوز تصمیم قطعی نگرفته بودند. این موضوع نشان می‌دهد این احتمال که در صورت وحدت اصول‌گرایان، امکان پیروزی آن‌ها وجود داشت، بسیار بالا به نظر می‌رسد.

 

اگرچه مجموع آرای نهایی همه‌ی اصول‌گرایان، در نهایت نمی‌توانست اکثریت مطلق را ایجاد کند، اما نکته‌ی قابل توجه آن است که اگر ترکیب آرا بر اساس نظرسنجی را در نظر بگیریم، در صورت ائتلاف همه‌ی اصول‌گرایان، تنها نیاز به جذب حدود 10 درصد از آرای مربوط به افرادی که هنوز تصمیم نگرفته بودند وجود داشت. البته در صورت رسیدن به این ائتلاف در زمان مناسب، یعنی بلافاصله بعد از کناره‌گیری دکتر عارف، موج آرای خاموش، به احتمال زیاد به سمت نامزد اصول‌گرا حرکت می‌کرد.

 

البته این استدلال که انتخاب دکتر روحانی به معنی اعتراض و نه گفتن به رویه‌ی احمدی‌نژاد است قابل رد نیست، ولی مردم این اعتراض به رویه‌ی موجود سیاست‌گذاری را در دیگر نامزدهای اصول‌گرا نیز مشاهده کرده بودند و نمی‌توان تنها به همین عامل اشاره کرد و همان طور که گفته شد، آنچه سرنوشت انتخابات را تعیین کرد، مجموعه‌ی اتفاقات در سه چهار روز پایانی قبل از انتخابات بود که باعث شد اندکی از آرای اصول‌گرایان کاهش یابد و آرای موج سرنوشت‌ساز، به سبد روحانی ریخته شود.

 

آمار مربوط به نظرسنجی نمودار، برابر متوسط سه نظرسنجی معتبر سه روز قبل از انتخابات است

 

البته این ظاهر آنچه بود که اتفاق افتاد؛ اما در آسیب‌شناسی این موضوع، مهم‌ترین عامل و ریشه‌ی اصلی این ناکامی اصول‌گرایان را به عدم پذیرش گفتمان وحدت در گروه‌های مختلف اصول‌گرایی باید جست‌وجو کرد. متأسفانه علی‌رغم آنکه سفارش‌های بسیاری به هم‌گرایی و وحدت از طرف دلسوزان نظام صورت گرفت، اما به دلایل متعدد، این مهم از طرف اصول‌گرایان نادیده گرفته شد که نتیجه‌ی آن، واگذاری عرصه‌ی مدیریت اجرایی به رقیب و منتظر شدن برای دوران بعد گردید.

 

این موضوع نشان می‌دهد در آینده، جریان‌های اصول‌گرایی باید یک بازنگری اساسی در نحوه‌ی تعیین خط مشی سیاسی خود نمایند و شناخت خود را از پویایی‌های خاص فضای سیاسی ایران و کنشگرهای سیاسی در این عرصه، افزایش دهند.(*)

 

*حسین ماجدی؛ کارشناس مسائل سیاسی/

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.