حركت ميان مدت مصر به سمت ثبات سيستمي

 

مصر  بيش از 3 هفته از بركناري محمد مرسي به دست ارتش ، هنوزمتلاطم است. آيا اين ناآرامي ها ادامه پيدا مي كند يا اينكه به تدريج فروكش خواهد كرد؟ بررسي  مناسبات قدرت ، رفتارهاي سياسي و منافع چهار نيروي اصلي در مصر امروز مي تواند پاسخي اجمالي براي  سوال بالا فراهم كند.اين چهار نيرو عبارتند از ارتش، جريان اسلام گرايي شامل اخوان المسلين و سلفي ها، جريان هاي ليبرال و چپ و در نهايت بازيگران خارجي و به طور خاص امريكا و اسراييل.

اتفاقات سه هفته اخير مصر كه به كودتاي ارتش عليه محمد مرسي منجر شد، نتيجه  يك سال كشمكش و تغيير كردن موازنه قدرت ميان همين چهار نيروي اصلي بود. صورت ظاهري مساله اين بود كه محمد مرسي رييس جمهور اسلام گراي مصر طي يك سال رياست جمهوري، نيروهاي ليبرال و چپ انقلاب 11 فوريه را به بازي نگرفت و ارتش براي  باز سازي ساختارها و هرم قدرت مجبور به دخالت شد، اما نمي توان تحولات منجر به بركناري محمد مرسي را حاصل همين كشمكش ساده قلمداد كرد.

در مصر بعد از مبارك، اسلام گرايي اخواني به عنوان بزرگ ترين نيروي سياسي بديل حكومت سابق، قدرت را در دست گرفت ،ولي  اخواني ها مطلوب ترين گزينه امريكا، اسراييل و حتي بازيگران كم نفوذ تري مانند عربستان براي حكومت در مصر نبودند.در سال هاي منتهي به سقوط حسني مبارك، امريكايي ها براي تقويت جامعه مدني مصر و  نيروهاي ليبرال تلاش زيادي كردند. ظهور احزاب جديدي مانند حزب "الغد" به رهبري "ايمن نور" و شكل گيري جنبش "الكفايه"، حاصل روندي بود كه امريكايي ها از ان حمايت ميكردند تا جايي كه كاندوليزا رايس وزير خارجه وقت امريكا، در فوريه 2005 سفر خود به مصر را در اعتراض به دستگيري "ايمن نور" به دست حكومت مبارك لغو كرد. امريكايي ها اميدوار بودند روند تحولات در مصر به سمتي پيش برود كه ملغمه اي از نيروهاي ليبرال و آنچه كه گارد جديد حزب ملي( جمال مبارك و اطرافيانش) خوانده مي شد، كنترل قدرت سياسي در مصر را به دست بگيرند. روند تحولات منجر به سقوط مبارك خيلي زود تر از آن چيزي اتفاق افتاد كه امريكا پيش بيني مي كرد و به دنبال آن بود. نتيجه اين شد كه اخوان المسلين و سلفي ها به عنوان بزرگ ترين آلترناتيو رژيم قبلي قدرت را در قاهره تصاحب كردند. در دوره جديد  محمد مرسي  و اخوان المسليمن و حتي سلفي ها، سيگنال هاي اعتماد ساز گسترده اي از جمله پايبندي به توافقنامه" كمپ ديويد" براي امريكا ارسال كردند ولي نه امريكايي ها و نه متحدين آنان در اسراييل، نمي توانستند به اين سيگنال ها اعتماد كنند. نمي توان به اشتباهات فاحشي كه  محمد مرسي و اخواني ها در دوران يك ساله حكومت داشتند چشم بست اما سقوط زود هنگام دولت اخوان المسلين فقط به خاطر چيزي نبود كه انحصار طلبي در قدرت خوانده شد. سلفي ها اقتصاد وابسته به گردشگري مصر را به چالش كشيدند ، بازيگراني مانند عربستان و امارات سرچشمه كمك هاي خود به مرسي را كور كردند و بانك جهاني و صندوق پول هم روندي فرسايشي براي اعطاي وام به دولت اسلام گرا در پيش گرفتند. نتيجه  همه اينها اين شد كه نيروهاي انقلاب فوريه 2011 بار ديگر به خيابان ها آمدند و ارتش ، محمد مرسي  رييس جمهور يك ساله مصر را از اریکه قدرت به پايين كشيد.

سقوط محمد مرسي با اتحاد همان دو نيرويي به وقوع پيوست كه ايالات متحده در دوران مبارك تلاش داشت بين آنها همگرايي برقرار كند و آنها را حاكم كند. هنوز شواهدي در اين باره كه آيا امريكا در كودتاي سوم جولاي عليه محمد مرسي دخالتي داشته يا نه، وجود ندارد ولي اين كودتا با آن چيزي كه در اولويت اول واشنگتن بود همخواني دارد.

برآيند كشمكش ها

مصر بعد از كودتا به معني بازگشت به دوران حسني مبارك نخواهد بود ولي با مصر دوران محمد مرسي نيز متفاوت است. سابقه مشي سياسي عمل گرايانه اخوان المسلمين در دوران حسني مبارك به ما نشان مي دهد كه اين گروه در ميان مدت  يا حتي كوتاه مدت در ازاي گرفتن سهمي از قدرت، به جامعه سياسي مصر بازخواهد گشت. اين به معناي فروكش فوري تنش ها نيست، زيرا بخشي ( هر چند كوچك) از سلفي ها به سمت رويكرد هاي بي ثبات ساز حركت خواهند كرد. با اين حال، مشي سياسي- فكري سلفي ها در دوره مبارك و بعد آن نشان مي دهد كه بخش بزرگی از آنها يا اينكه خودشان را با واقعيت هاي كنوني تطبيق مي دهند يا وارد ساختار قدرت خواهند شد. سابقه سلفي هاي مصر را يك بار ديگر مرور كنيم: سلفي ها در دوره مبارك در قدرت مشاركت نمي كردند ، چرا كه آن را غير اسلامي مي دانستند. بخشي از آنها هم كه به مشي خشونت آميز معتقد بودند، به خاطر ساختار به شدت امنيتي مصر به خارج رفتند. آنها در سقوط مبارك تقريبا نقشي نداشتند و پشت پرده رويداد هاي منتهي به انقلاب فوريه 2011  را آمريكا مي دانستند. سلفي ها، بعد انقلاب فوريه ابتدا  به دولت مرسي نزديك شدند(انتخابات مجلس) ولي بعد ،  از او فاصله گرفتندو حتي كودتا عليه او را پذيرفتند.اين تاريخچه كوتاه نشان مي دهد كه رويكرد سياسي آنها كاملا محافظه كارانه، بر مبناي پذيرش قدرت  و كنار آمدن با واقعيت هاي موجود است. سلفي هاي داخل مصر كمپ ديويد را هم مي‌پذيرند، موضوعي كه   مشي سياسي آنها را بيشتر از گروه ديگري كه به الازهر نزديك مي كند.ظاهرا واقعيت هاي سياسي بزرگ ترين چيزي است كه خود را بر سلفي هاي داخل مصر ديكته مي كند. دستيابي به 20 درصد كرسي هاي مجلس، براي سلفي ها بسيار وسوسه كننده است و به همين خاطر، سهم شان از قدرت سياسي را در مصر بعد از مرسي از دست نخواهند داد. با همه اينها، هيچ بعيد نيست كه  به خاطر شكستن فضاي امنيتي مصر بعد از مبارك ،بخشي از سلفي ها به مشي خشونت آميز روي بياورند. اين، همان سهم محدود آنان از بي ثباتي مصر بعد از مبارك  خواهد بود.به خاطر همين، انتظار مي رود  تنش هاي مصر  در كوتاه مدت ادامه پيدا مي كند ولي در ميان مدت كمتر شده و از نقطه نظر سيستمي ، نظام مصر در سطحي جديد، به ثباتي تازه ( نه لزوما با ثباتي ) دست پيدا خواهد كرد، ثباتي كه سطح تنش ها در آن به مراتب كمتر از وضع كنوني است ولي  بي ثباتي ها در ميان مدت نيز از دوران مبارك بيشتر خواهد بود. اين برآورد بر اساس توقعات و برآيند رفتار هايي است كه احتمالا از سوي چهار بازيگر اصلي صحنه سياسي مصر بروز خواهد كرد.

ارتش در كوتاه مدت ضامن ثبات نظام فعلي خواهد بود ولي در ميان و بلند مدت، نقشي متفاوت از دوران مبارك ايفا مي كند، چونكه حتي نيروهاي ليبرال و چپي هم كه به مدد ارتش، محمد مرسي را كنار زدند، قايل به نقش كنوني آن نيستند. آمريكا به طور سنتي از تقويت نيروهاي ليبرال حمايت كرده و و در مرحله كنوني هم بر اساس منافع سنتي خود ،حكومت انتقالي را در مقابل اخوان و دو نيروي ديگر تقويت خواهد كرد ولي براي اينكه اسلام گرايان به بيرون يك حكومت متمايل به غرب غلت نخورند، نيروهاي مسلط را به جذب حداكثري اخوان و سلفي ها تشويق يا حتي تحت فشار خواهد گذاشت. امنيت براي رژیم صهیونیستی  بايد به هرحال، در سطحي جديد تعريف شود، چون نيروهاي آزاد شده مصر بعد از مبارك، خود را در كوتاه مدت ، ميان مدت  و بلند مدت بر امنيت سينا تحميل خواهند كرد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.