رژیم صهیونیستی بار دیگر جنگ تازه ای را با نام «صخره سخت» علیه باریکه غزه شعله ور کرده و رمضان خونینی را برای فلسطینیان رقم زده است. حملات وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل هر چند با محکومیت جهانی مواجه شده و شورای امنیت درخواست آتش بس کرده است، اما رژیم اشغالگر به حملات خود ادامه داده و بلکه آن را شدت بخشیده است. در جریان این حملات نزدیک به 223 نفر شهید و تعداد زخمی‌ها نیز به 1552 تن رسیده است. بنا بر اعلام سازمان ملل 77 درصد از قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه، غیرنظامی هستند.

تا کنون اکثر حملات صهیونیست ها هوایی بوده و بیش از ۱۲۰۰نقطه را در غزه هدف قرار داده اند. در مقابل، گروه های مقاومت با محوریت جنبش حماس و جهاد اسلامی، تاکنون بیش از ۷۰۰موشک به سوی سرزمین های اشغالی پرتاب کرده و نقاطی را هدف قرار داده اند که پیش ‌تر در محدوده برد این موشک‌ ها نبوده ‌است.

ارتش رژیم صهیونیستی علاوه بر حملات مکرر هوایی به نوار غزه، ده‌ها هزار سرباز ذخیره خود را برای مشارکت در عملیات موسوم به «لبه دفاعی» در کرانه غزه، به خدمت فراخوانده است. رژیم اسراییل همچنین برای نخستین بار از آغاز این حملات٬ نیروی زمینی ارتش خود را وارد غزه کرده  تا به زعم خود بتواند به مناطق مورد استفاده برای پرتاب موشک در خاک فلسطین حمله کند. به گفته ناظران عملیات مورد نظر توسط کماندوهای نیروی دریایی و نیروهای ویژه انجام شده و نمی ‌توان آن را نشانه ‌ای از یک حمله زمینی گسترده دانست.

با توجه به شرایط خاص منطقه و به ویژه بحران در عراق و سوریه، پرسش های زیادی درباره اهداف و انگیزه های حملات رژیم صهیونیستی در مقطع کنونی مطرح شده است. سوال دیگر آن است که میزان توانمندی های موشکی مقاومت در پاسخ به حملات صهیونیست ها چه قدر است و آیا قادر به تغییر موازنه امنیتی می باشد؟ در این نوشتار تلاش داریم به این سوالات پاسخ داده و در عین حال به تشریح پیامدهای جنگ بپردازیم.

اهداف رژیم صهیونیستی

 -1 نابودی زیرساخت های مقاومت: مهمترین هدف رژیم صهیونیستی در حملات و تجاوزات گسترده، از بین بردن توان و زیرساخت های مقاومت عنوان شده است. جنگ 22 روزه در زمستان 1387 و جنگ 8 روزه در پاییز 1391 با این هدف شعله ور شد. رژیم اسراییل همواره نگران پیشرفت تسلیحاتی و موشکی جبهه مقاومت بوده و بر اساس رصد و برآورد اطلاعاتی خود، هر از گاهی با تمسک به بهانه های واهی، جنگی جدید را علیه فلسطینیان به ویژه در باریکه غزه که دژ جنبش حماس و جهاد اسلامی محسوب می شود، برمی افروزد.

با این حال حملات هوایی رژیم اسراییل فقط منحصر به مراکز و مقرها و یا انبار تسلیحات حماس نیست، بلکه در قالب سیاست «مجازات دسته جمعی» چنین حملاتی معمولا دامان مردم بی گناه غزه را فراگرفته و با توجه به تراکم جمعیتی بالا در باریکه غزه، قربانیان جنگ افزایش قابل ملاحظه ای می یابد.

نکته قابل توجه آن است که به رغم حملات سنگین و خونین طی جنگ های گذشته و نیز نبرد جاری، رژیم صهیونیستی هیچ گاه موفق به نابودی مقاومت نشده است و بلکه در هر دوره ای، دستاوردهای تازه ای از توانمندی های تسلیحاتی مقاومت به نمایش گذاشته می شود. برای نمونه در جنگ 8 روزه برای اولین با با ظهور موشک های فتح با برد بالا، مناطق راهبردی همچون تل آویو مورد هدف قرار گرفت. در جنگ فعلی نیز برد موشک های مقاومت افزایش یافته و حتی ساکنان تل آویو و حیفا از آتش موشک های مقاومت در امان نیستند.

-2  همسویی و هم‎افزایی با داعش: در همسویی رژیم صهیونیستی و داعش مطالب و گزارش های زیادی منتشر شده است. اخیرا ادوارد اسنودن، افشاگر معروف اسناد اطلاعاتی آمریکا فاش کرده که گروه داعش و رهبر آن ابوبکر البغدادی نتیجه همکاری اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است. بنا به گفته اسنودن نقشه ظهور داعش موسوم به «لانه زنبور» توسط آژانس امنیت ملی آمریکا و دو هم ‌پیمان آن اجرا شده و براساس آن مقرر شده تا دینی جدید با نشانه‌ها و نمادهای اسلامی شکل بگیرد که در بردارنده تکفیر و احکام افراطی و خشونت آمیز باشد.

به این ترتیب می توان نتیجه گرفت حمله رژیم اسراییل به غزه با یکه تازی های داعش در عراق و سوریه، بی ارتباط نیست. به عبارتی صهیونیسم و داعش بر اساس پیمانی نوشته یا نانوشته، مشغول ایجاد بحران و ناامنی در منطقه هستند و وحدت مسلمانان را نشانه گرفته و خون آنان را در ماه مبارک رمضان بر زمین می ریزند. از طرفی به لحاظ رسانه ای، توجه افکار عمومی به هر یک از این جبهه ها(عراق و سوریه و فلسطین) می تواند پوشش مناسب را برای فعالیت خصم در جبهه دیگر فراهم کند.

-3  خنثی کردن آشتی ملی فلسطینیان: اوایل اردیبهشت ماه گذشته مقامات فتح و حماس از توافقی بزرگ خبر دادند. بر اساس پیمان آشتی ملی، فلسطینی ‌ها برای پایان دادن به اختلافات پس از هفت سال و تشکیل دولتی فراگیر در کرانه باختری و نوار غزه به توافق رسیدند. طبعا چنین توافقی موضع فلسطینی‌ ها را در رویارویی با رژیم اسراییل تقویت کرده و در کنار بازوی دیپلماتیک تشکیلات خودگردان، به بازوی نظامی حماس در دولت فلسطینی نیز رسمیت بخشید. کاملا قابل پیش بینی بود که بزرگترین مخالف این توافق، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، است. به همین دلیل صهیونیست‌ها مذاکرات از پیش تعلیق‌ شده سازش را رسما متوقف کرده و ادامه آن را به لغو توافق موسوم به آشتی ملی منوط کردند. از طرفی رژیم اسراییل تبلیغات گسترده‌ای را برای برجسته کردن ابعاد نظامی فعالیت‌های حماس آغاز کرد. برای نمونه حملات راکتی از غزه را به حماس نسبت داد و سرانجام سناریوی گم شدن و قتل سه نوجوان صهیونیستی در الخلیل را مطرح کرده و حماس را متهم به این اقدام نمود.

بر این اساس می توان نتیجه گرفت آغاز عملیات در غزه بیش از هر چیز در پی اختلاف ‌افکنی در میان دو جناح فلسطینی‌ فتح و حماس و به هم زدن توافقات صورت گرفته بوده و رژیم اسراییل با ایجاد فضای امنیتی سعی دارد، مانع تشکیل دولت وحدت ملی شود.

-4 آرام کردن جبهه داخلی: جبهه داخلی و افکار عمومی داخل رژیم صهیونیستی به دنبال کشته شدن سه نوجوان صهیونیست و نیز سوزانده شدن«محمد ابوخضیر» نوجوان 16 ساله فلسطینی توسط شهرک نشینان اسرائیلی، دچار التهاب زیادی شده بود. شهادت ابوخضیر که زنده زنده به آتش کشیده شده بود، چنان خشمی در میان فلسطینی‌های کرانه باختری و قدس شرقی برانگیخت که بسیاری از سران صهیونیست و همین ‌طور رسانه‌های غربی از جمله روزنامه «نیویورک ‌تایمز» نسبت به آغاز انتفاضه جدید فلسطینی‌ها هشدار دادند. موج اعتراضات که پیشتر تنها به داخل فلسطین محدود بود، با انتشار فیلم ضرب و شتم وحشیانه «طارق خضیر» پسرعموی «ابوخضیر» که دارای تابعیت آمریکایی بود، به افکار عمومی خارجی هم کشیده شد.

در این وضعیت بهترین راه فرار برای مقامات تل آویو آن بود که با برافروختن جنگی گسترده علیه غزه افکار عمومی داخل و خارج را به خود مشغول نمایند. نتانیاهو از یک سو قصد داشت با انتقام جویی از فلسطینیان خشم داخلی اسراییلی ها را فروبنشاند و از دیگر سو با اقدامی پیشدستانه، مانع انتفاضه جدیدی از سوی فلسطینان در اعتراض به جنایت فجیع شهرک نشیان شود. اما نتانیاهو مطابق معمول شتابزده عمل کرده و وارد بازی با آتش شده است. جنایات تازه رژیم اسراییل در حمله به نواز غزه بار دیگر خشم عمومی فلسطینیان و آزادگان جهان را برآشفت و در عین حال با گشودن نبردی مفتوح، شهرهای سرزمین اشغالی را در معرض حملات موشکی مقاومت قرار داد.

-5   تسلط بر منابع گاز: برخی از محافل غربی از اهداف اقتصادی صهیونیست ها مبنی بر تسلط بر منابع گازی نوار غزه پرده برداشته اند. به گزارش روزنامه «گاردین» انگلیس، حمله اسرائیل به غزه یک وجهه غیرعلنی دارد که همان تسلط تل آویو بر گاز فلسطین است، اما از آنجا که رژیم غاصب جنبش مقاومت اسلامی «حماس» را مانع اصلی تحقق این هدف می‌­داند، برای حذف این مانع به عملیات نظامی به منظور ریشه کن کردن جنبش مزبور متوسل شد. به نوشته گاردین، کشف منابع گاز و نفت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، به محرک اصلی درگیری اسرائیل با فلسطین و به عبارت بهتر گروه‌های مقاومت تبدیل شده است و این عامل با کمبود منابع انرژی در سرزمین های اشغالی بیش از پیش تقویت شده است.

پیامدها

-1 رسوایی و ناکامی تازه صهیونیست ها: جنگ جدید صهیونیست ها علیه غزه همانند جنگ های پیشین دیر یا زود به پایان می رسد، اما با قاطعیت می توان گفت رژیم صهیونیستی به هیچ یک از اهداف خود دست نخواهد یافت و رسوایی و شکست تازه ای را در کارنامه جنایی خود ثبت خواهد کرد. پایان جنگ های گذشته معمولا با وساطت اطراف منطقه ای و جهانی صورت می گرفت و این بار نیز انجام وساطت های تازه دور از ذهن نیست. در این زمینه از تلاش های مصر برای وادار کردن حماس به آتش بس و تحمیل شرایط طرف صهیونیستی بر نیروهای مقاومت خبرهایی دریافت می شود، اما حماس این شرایط را نپذیرفته است. از سوی دیگر موضع گیری ها و واکنش های خارجی هر چند خجولانه و جانبدارانه است؛ اما اکنون شورای امنیت، کمیته چهارجانبه صلح فلسطین (متشکل از نمایندگان آمریکا، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و روسیه) و نیز اتحادیه عرب برای پایان دادن به جنگ دست به کار شده اند. پذیرش میانجی گری خارجی بدین معناست که اسراییل غاصب از ادامه حملات خود طرفی نبسته و بلکه برای رهایی از خسارت ها و پیامدهای منفی جنگ، تن به آتش بس می دهد.

رژیم صهیونیستی در این جنگ نیز بازنده اصلی افکار عمومی خواهد بود، چرا که در جنگی نابرابر و با به خاک و خون کشیدن شهروندان بی گناه فلسطینی، تنها بر حجم پرونده سیاه خود افزوده و نه تنها اهداف خود را تحقق نبخشید، بلکه در برابر مقاومت جانانه فلسطینیان، شکست ذلیلانه و سختی را به جان خریده است.

-2 پاسخ مقاومت و تغییر موازنه امنیتی: شلیک موشک های مقاومت به  شهرهای حیاتی و راهبردی مانند تل آویو، حیفا ، قدس و... حاکی از تغییر موازنه امنیتی توسط مقاومت است. چنین اتفاقی در جنگ 8 روزه نیز رخ داد و گروه های مقاومت با هدف قرار دادن مناطق دوردست سرزمین های اشغالی، از زرادخانه جدید خود رونمایی کردند. از طرفی سامانه دفاعی پیشرفته اسراییل موسوم به «گنبد آهنین» کارآیی زیادی نداشته و نمی تواند مانع موشک های مقاومت شود.

درست است که تسلیحات موشکی مقاومت، قادر به هماوردی با تسلیحات پیشرفته و به ویژه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نیست؛ اما در ایجاد رعب و فشار روانی بر شهروندان صهیونیست کاملا موفق عمل کرده و تجربه نشان داده است، صهیونیست ها هیچ گاه قادر به طولانی کردن جنگ نمی باشند. موشک های مقاومت که هر بار بر کمیت و کیفیت آن افزوده می شود خطری دائمی علیه امنیت رژیم اسراییل محسوب می شود و دستگاه های اطلاعاتی و ارتش صهیونیستی به رغم حملات مکرر، هیچ گاه موفق به کشف و نابودی کامل آن نشده اند.

روزنامه صهیونیستی معاریو، ضمن اعتراف به این واقعیت، در گزارشی به نقل از یکی از سران صهیونیست نوشت حماس تاکنون فقط از یک سوم قابلیت موشکی خود استفاده کرده است و برآوردها حاکی از آن است که حماس از یک زرادخانه موشکی قدرتمند برخوردار است. بر اساس این گزارش، حماس بیش از 200 موشک دوربرد از نوع  آر 160 و ام 320 که برد آن به حدود 150 کیلومتر می‌رسد در اختیار دارد و علاوه بر این از صدها موشک ام 75 با برد 80 کیلومتر برخوردار است.

سخن پایانی

فلسطین بار دیگر در آتش تجاوزات و حملات ددمنشانه اشغالگران صهیونیست می سوزد؛ سفره های سحر و افطار مسلمانان غزه در یک لحظه تبدیل به خاکستری از خون و آوار می شود؛ صدها خانواده داغدار شده و خانه و کاشانه شان ویران می گردد؛ تصاویر دلخراش قربانیان که عمدتا زنان و کودکان معصوم هستند به سراسر جهان مخابره می شود؛ لیکن جهان مدعی صلح و دموکراسی و حقوق بشر هنوز از خواب غفلت برنخواسته و گویی اخبار شیرین مسابقات جام جهانی در برزیل را بر اخبار تلخ فلسطین و خاورمیانه ترجیح می دهد!

در این میان غیرت و حساسیت دلدادگان به خط مقاومت است که بهترین پاسخ را به تجاوزات ددمنشانه صهیونیست ها و سکوت سازشکاران می دهد. موشک در برابر موشک و پایمردی بر آرمان مقدس فلسطین به رغم دادن قربانیان بی شمار؛ مقاومت این بار نیز «صخره سخت» دشمن را می شکند و یک گام به آزادی فلسطین نزدیکتر شده است.

فلسطین راهی است که جز با خون و اشک و نیز آمادگی رزمی، هموار نمی شود و البته پیروزی نهایی متعلق به جبهه حق است و اشغالگران و جانیان و حامیانشان محکوم به شکست هستند. وجود این روحیه و باور قلبی که در وجود مسلمانان غیور و فلسطینیان ـ به ویژه در میان اهالی باریکه غزه ـ زبانه می کشد، ضمانتگر پیروزی نهایی خواهد بود./

فرزان شهیدی

منبع:   پایگاه بصیرت