مقدمه
در نوشتارهای گذشته به فرصتها و آسیبهای ایران در روند مذاکرات هستهای پرداخته شد و اشاره گردید کهدر طول یکسال گذشته میز مذاکرات هستهای به خط مقدم تعامل ایران با گروه 1+5 تبدیل شده است.
ایران بعد از امضای توافقنامه ژنو در آذرماه 92 که به" برنامه اقدام مشترک" موسوم شد، برای اثبات حقانیت خود در روند فعالیتهای صلحآمیز هستهای، نهایت همکاری را با آژانس انرژی هستهای و گروه 1+5 به عمل آورد، و در این مسیر اگرچه در قبال تعلیق برخی فعالیتهای هستهای و تبدیل مواد غنیشده، دستاوردهای داشت، اما به رغم حسن نیت و انتظار تیم مذاکرهکننده و دولتمردان ایران، در رفتار آمریکاییها تغییری حاصل نشد و آنها همچنان بر گفتمان سلطهطلبانه خود در روند مذاکره و گفتگو با ایران تأکید و تلاش داشته و دارند که ناکامیها و شکستهای خود در تقابل با ایران اسلامی را در این عرصه جبران کنندکه در آخرین گام روزجمعههفتم شهریور وزارتخزانهداریآمریکا8 شخصیت،20 شرکتومؤسسهمالیازجمله6 نفتکشایرانیرابهبهانهنقضتحریمهایهستهایوموشکیدرلیستسیاهتحریم قرارداد.
به دلیل این رویکرد آمریکاییها، در آستانه مذاکرات وین 6 که در روزهای پایانی فرصت ششماهه "برنامه اقدام مشترک" در حال برگزاری بود، هنگامی که احساس شد آمریکاییها متأثر از برآوردهای خود از محیط داخلی ایران و تحولات منطقه تلاش دارند تا با تحمیل شرایط روند مذاکرات را در چارچوب منافع خود مدیریت کنند، مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام ضمن حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای، با تشریح ظرفیت غنیسازی مورد نیاز کشور، مواضع صریح نظام اسلامی را در زمینه موارد اختلافی بر شمرده و فرمودند: هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنیسازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰هزار سو راضی کنند البته ابتدا از ۵۰۰سو و ۱۰۰۰سو شروع کردند، که «۱۰هزار سو محصول حدود ۱۰هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم»، در حالی که به گفته مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور، ۱۹۰هزار سو است." ایشان مخالفت آمریکاییها با دانش و فناوری بومی هستهای ایران را به بهانه نگرانی از تولید سلاح هستهای ناحق و غیر منطقی دانستند و گفتند: «تضمین برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای، راههای مشخص و دستگاههای مسئولی دارد که جمهوری اسلامی ایران اشکالی در این موضوع نمیبیند و تضمین هم شده است، اما آمریکا حق ندارد در مورد احتمال دستیابی کشورها به سلاح هستهای اظهار نگرانی کند؛ زیرا خود آمریکا از این سلاح استفاده کرده و اکنون نیز چند هزار بمب هستهای دارد». ایشان مسأله تحقیق و توسعه در موضوع هستهای را یکی دیگر از مواردی دانستند که باید قطعاً در مذاکرات رعایت شود و افزودند: «یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آنها برای دشمن امکانپذیر نیست». رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: «آنها در مورد تأسیسات فردو میگویند، چون این تأسیسات قابل دسترسی و ضربه زدن نیست؛ بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خنده آور است!»
اما پس مذاکرات وین 6 و توافق چهارماهه ایران و 1 + 5 برای ادامه مذاکرات، عملکرد طرف آمریکایی این مذاکرات که در قالب مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز و بیانیه وزارت خارجه آمریکا و همچنین گزارش وندی شرمن ریاست تیم مذاکرهکننده آمریکایی انعکاس یافت، عملاً نشان داد که آمریکاییها با مصادره به مطلوب نتیجه مذاکرات، تهدید و تحقیر ایران را دنبال میکنند. اوباما رئیس جمهور آمریکا در گفتگو با نیویورک تایمز میگوید که شانس رسیدن به توافق نهایی در برنامه هستهای ایران کمتر از 50 درصد است. او در عین حال در امتداد یکی از راهبردهای اصلی آمریکا از این مذاکرات در تبدیل آن به میدانی برای چالش داخلی در ایران مدعی میشود که دلیل آن این است که برخی از مقامات ایران نگران هستند که چنین توافقی قدرت آنها را کاهش دهد.
الف: ارزیابی اجمالی از عملکرد آمریکا در طول مذاکرات
در سومآذر ۹۲ایران و گروه 1+5، توافقنامه ژنو را به امضا رساندند و هر یک از دو طرف در ازای امتیازاتی که از طرف مقابل دریافت کردند، متعهد به انجام برخی تعهدات شدند. در یک مقایسه اجمالی اگرچه وزنه امتیازات گروه مقابل بسیار سنگینتر از امتیازات ایران بود و به رغم اینکه ایران به استناد گزارشهای آژانس، به تعهدات خود عملکرد، اما عملکرد گروه 1+5 و به ویژه آمریکاییها مغایر تعهدات بود که به گوشهای از آن اشاره میشود:
1-تداوم تحریمها علیه ایران و وضع تحریمهای جدید
عملکرد آمریکا طی هشت ماه سپریشده از توافق ژنو، نشان میدهد برخلاف ادعاهایی که مطرح میشود ماشین تحریم این کشور علیه ایران متوقف نشده است. بر اساس بررسیهای انجامشده بهویژه بر پایه گزارش وزارت خزانهداری آمریکا در طی حدود هشت ماه پس از توافق ژنو بیش از ۵۵مورد تحریم جدید از سوی آمریکا علیه شرکتها، بانکها و افراد با ادعای ارتباط با برنامه هستهای ایران یا مسائل حقوق بشر و تروریسم اعمال شده است. البته این تعداد شامل موارد جزیی نیست که قطعاً تعداد این تحریمها را افزایش خواهد داد. همچنین اتحادیه اروپا نیز ۱۷شرکت و فرد را در ارتباط با ایران تحریم کرد. این اتحادیه در تاریخ هشتم آذرماه ۹۲، «شرکت مدیریت ساخت نیروگاههای هستهای ایران» و ۱۶شرکت کشتیرانی را با ادعای حمایت از برنامه هستهای و دور زدن تحریمها، تحریم کرد.
در زمستان ۹۲و دو ماه پس از اعمال گسترده تحریمهای جدید علیه ایران، تیم هستهای کشورمان مذاکرات کارشناسی وین را در اعتراض به رفتار آمریکاییها ترک کرد. تحریمهای جدید حتی با واکنش وزارت خارجه روسیه مواجه شد و این وزارتخانه با صدور بیانیهای، تحریمهای جدید را «نقض مستقیم توافقنامه ژنو» و نیز «نقض قوانین بینالمللی» خواند. تحت چنین شرایطی است که حتی مقامات آمریکایی اذعان میکنند توافق ژنو دستاورد مهمی برای اقتصاد ایران نداشته است.
دیوید کوهن، معاون وزارت خزانهداری آمریکا که مسئول مستقیم تحریمهای ایران در این وزارتخانه است، همین ماه در جمع نمایندگان کنگره گفت: «بسته کاهش تحریم در توافق موقت ژنو به اقتصاد ایران کمکی نکرده است.» وی افزود: «ما سال گذشته زمانی که برنامه اقدام مشترک را اعلام کردیم، گفتیم که انتظار نداریم بسته کاهش تحریمها در توافق ژنو اقتصاد ایران را بهبود بخشد، و این بسته این کار را نکرده است». کوهن ادامه داد: «شرکتها دلایل خوبی برای تردید در زمینه تجارت با ایران دارند. عمده تحریمها پابرجا هستند و ما قویاً قصد داریم که به اجرای تحریمهای سخت ادامه دهیم.» کوهن به سناتورها اطمینان داد که: «معتقدیم منابع لازم برای تضمین اینکه تحریمها به شیوه مؤثر اجرا میشوند را در اختیار داریم و تحریمها را ادامه خواهیم داد». در آخرین گام هم روزجمعههفتم شهریور وزارتخزانهداریآمریکا8 شخصیت،20 شرکتومؤسسهمالیازجمله6 نفتکشایرانیرابهبهانهنقضتحریمهایهستهایوموشکیدرلیستسیاهقرارداد.
2-درآمدزایی آمریکا از محل جریمه شرکتها و بانکها به بهانه نقض تحریم
اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران در سالهای اخیر منافع بسیاری برای آمریکا داشته است. یکی از مهمترین جریمههایی که اخیراً رسانهای شد، جریمه ۹میلیارد دلاری بانک «بیانپی پاریباس» فرانسه بود که حتی صدای فرانسوا اولاند رئیس جمهور و لوران فابیوس وزیر خارجه این کشور را هم در آورد. بهدنبال جریمه بانک بیانپی پاریباس، آسوشیتدپرس طی گزارشی به نحوه هزینه کردن جریمه بیسابقه این بانک پرداخت و نوشت، ایالت نیویورک نزدیک به ۳.۳میلیارد دلار از این رقم را دریافت خواهد کرد. بر اساس این گزارش، فرماندار ایالت نیویورک قصد دارد این مبلغ را به بودجه سالانه این ایالت اضافه کند. این رقم بیش از کل بودجه سالانه زندانها یا برنامههای رفاهی کودکان ایالت نیویورک است. البته این جرایم فقط به این بانک محدود نیست. به گزارش نیویورک تایمز، صرفنظر از تمامی آثاری که این جریمهها و اقرارها میتواند برای بانکها و مؤسسات مالی در بر داشته باشد و حتی موجب متضرر شدن مشتریان شود، نکته جالب توجه درآمدزایی هنگفت واشنگتن از این جریمهها است. نیویورک تایمز نوشته که با یک جمع ساده از مبالغی که تنها برای برخی بانکها ذکر شده است، به رقم ۵.۶میلیارد دلار میرسیم که با اضافه شدن مبلغ جریمه بیانپی پاریباس این رقم به ۱۵.۴میلیارد دلار میرسد.
3-تداومروند تحقیرآمیز علیه ایران همراه با تهدید نظامی
پس از مذاکرات وین 6 باراک اوباما در گفتگو با روزنامه «نیویورکتایمز» تصریح کرد که شانس رسیدن به توافق نهایی درباره برنامه هستهای ایران کمتر از ۵۰درصد است و بخشی از آن به این دلیل است که برخی از مقامات ایرانی نگران هستند که چنین توافقی قدرت آنها را کاهش دهد.
وبسایت اطلاعرسانی وزارت دفاع آمریکا نیز به نقل از مارتین دمپسی، رئیس ستاد ارتش آمریکا، مینویسد: «ایران باید پس از موضوع هستهای به دلیل تهدیدهایی که در منطقه ایجاد کرده "بازخواست"شود. پايان دادن به بلندپروازيهاي هستهاي ايران مشكلآفريني اين كشور براي منطقه را مرتفع نميكند. آنها نفوذ شريرانهاي را به روشهاي ديگر از جمله با دست نشاندگان و عوامل خود همچون حزبالله لبنان و نيروي قدس سپاه پاسداران اعمال ميكنند. آنها بزرگترين قاچاقچي سلاح در منطقه هستند. آنان در حوزه سايبري به طرز شرارتباري فعال هستند. اگر رهبران ايران رفتار خود را تغيير ندهند، براي موضوعات ديگري بازخواست خواهند شد». دمپسی همچنین گفته است: «با وجود اینکه راه حل دیپلماتیک را برای حل مسأله هستهای ایران ارجح میداند، اما معتقد است گزینه نظامی علیه ایران مطرح است». وی میافزاید: «آمريكا هنوز شمار قابل توجهي از نيروهاي نظامي خود را در منطقه حفظ كرده است و در صورت شكست خط مشي ديپلماتيك، اين نيروها در دسترس رهبران كشورم هستند».
4-تعمیم مذاکرات به دیگر عرصهها و معطوفسازی توافقات به آنها
چاگ هيگل، وزير دفاع آمريكا در گفتگو با شبكه «پيبياس» اذعان ميكند كه اين كشور موضوعات ديگري چون توان موشكي را هم بعد از حل مسأله هستهاي با ايران، مطرح خواهد كرد. وی میافزاید: «اگر بتوانيم در قالب 1+5 با ايرانيها به توافقي برسيم كه همه چيزهايي را كه طرف ما ميخواهد مقدور كند، خوب است. موضوع بعدي ميتواند مسأله موشكهاي بالستيك باشد».
آلن ایر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با حضور در نشست گروه موسوم به «شورای ملی ایرانیان آمریکا» در کالیفرنیا میگوید: «واشنگتن برای دستیابی به توافق هستهای با ایران، نگرانیها در مورد مسأله حقوق بشر را فراموش نمیکند. مقامات آمریکایی پیش از این هم بارها تصریح کرده بودند که حتی در صورت حل مسأله هستهای، اختلافات با تهران بر سر موضوعاتی دیگر نظیر «حقوق بشر» و حمایت از گروههای مقاومت پابرجا میماند». وی تهدید برنامه موشکی ایران را واقعی و معتبر خواند و گفت: «نشانهای مبنی بر کند شدن پیشرفت برنامه موشکهای بالستیک تهران وجود ندارد. این تهدیدی واقعی و معتبر است و ما قطعاً این تهدید را جدی میگیریم».در این زمینه بيبيسي نیز گزارش میدهد که مقامات آمریکایی پیش از این هم اعلام کرده بودند که اختلافات با ایران حتی در صورت حل مسأله هستهای، تا حل شدن مسأله حمایت تهران از گروههای تروریستی، برنامه موشکی و مسأله حقوق بشر، ادامه مییابد. رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با پرداختن به مذاکرات ایران و 1+5، «از میان برداشتن توان ایران برای تولید تسلیحات هستهای» را هدف اولیه و از بین بردن برنامه موشکهای بالستیک ایران را هدف نهایی مذاکرات دانست. وی تأکید کرد که هر چیزی غیر از این یک شکست برای آمریکا است.
5-ادامه رفتار پلیس خوب و بد
بهرهگیری کاخ سفید از فشار کنگره و ظرفیت حزب جمهوریخواه برای افزایش فشار بر ایران در بین فعالان سیاسی به بازی پلیس خوب و پلیس بد در مواجهه با ایران تلقی شده است. در همین زمینه دوویچه وله گزارش میدهد که سناتورهای جمهوریخواه آمریکا خواستار مشارکت بیشتر کنگره این کشور در روند انجام توافق هستهای با ایراناند. آنها همچنین در لایحهای پیشنهادی خواهان تعیین مهلتی نهایی برای رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای با ایران شدند. در آمریکا ۵سناتور جمهوریخواه روز چهارشنبه (۲۴ژوئيه / ۲مرداد) لایحه قانونی را پیشنهاد کردند که طبق آن رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما، مجبور میشود متن هرگونه توافقنامهای با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور را بلافاصله برای رأیگیری به کنگره تسلیم کند. باب کورکر، سناتور جمهوریخواه، گفت: «کنگره باید از همخوانی توافقنامه اتمی با علائق امنیت ملی آمریکا مطمئن شود». سناتور جمهوریخواه، مارکو روبیو در این زمینه گفت: «هر توافقنامه نهایی در مورد مسألهای به این مهمی باید در کنگره بررسی شود».
در مورد توافقنامه اخیر نیز صدای آمریکا به نقل از وب سایت آمریکایی واشنگتن فری بیکن که به دیدگاههای محافظهکاران آمریکایی نزدیک است، روز جمعه ۲۵ژوئیه در گزارشی به قلم ادم کردو، نوشته است سناتورهای آمریکایی میکوشند کاخ سفید را از آزاد کردن ۲میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار دیگر از دارایی مسدودشده ایران بازدارند، مگر آنکه دولت آمریکا به قانونگذاران اطمینان دهد که تهران این پول را صرف حمایت از تروریسم نخواهد کرد.به گزارش صدای آمریکا: این طرح قانونی، علاوه بر آنکه قصد دارد ایران را از مصرف این پول در راه تقویت تروریسم باز دارد، در عین حال میخواهد اطمینان یابد که تهران پول آزادشده را برای توسعه برنامه موشکی بالیستیکی خود مصرف نخواهد کرد و نیز در صورتی که ایران به نقض حقوق بشر دست زند، این دارایی از آن دریغ خواهد شد.
6- زمانبندی 15 ساله برای توافق نهایی
دويچه وله: غرب در پي توافقي ۱۰تا ۲۰ساله با ايران است. اما ايران تنها براي انجام توافق نهايتاً تا 5 سال اعلام آمادگي ميکند. قرار است پس از اتمام زمان توافقشده با ايران مثل يک عضو عادي امضاکننده انپيتي برخورد شود. ديگر موضوع مطرح اين است که ايران ميگويد به محض نهايي شدن توافق جامع بين ايران و 1+5 بايد تحريمها برداشته شوند؛ امري که مورد توافق سازمان ملل متحد و اتحاديه اروپاست، اما آمريکا مخالفت ميکند. آمريکا ميگويد بهترين پيشنهادي که براي ايران دارد اين است که تحريمها را به تعليق درآورد.
7-اخلال در روند دستیابی ایران به درآمدهای نفتی
مشکلات ایران در دستیابی به پولهای آزادشده در جریان توافقنامه مشترک از دیگر موضوعاتی بود که حتی رسانههای آمریکایی نیز به آن اذعان کردند. در همان دورانی که قرار بود بخشی از درآمد نفتی بلوکهشده ایران در قالب توافقنامه مشترک پرداخت شود، وال استریت ژورنال نوشت: آمریکا به تعهدات خود برای ایجاد برخی گشایشهای اقتصادی برای ایران طبق توافق ژنو عمل نکرده است. این روزنامه تأکید کرده که آمریکا تا نداند پولها در چه راهی خرج میشود پولی به ایران نخواهد داد. نویسندگان این مقاله در بیان علت این مسأله گفتهاند: «بانكهايي كه اين پولها در آن نگهداري ميشود از آن بيم دارند كه در صورت انتقال اين وجوه به ايران، ناقض قانون تحريمهاي دولت آمريكا در نظر گرفته شوند و مورد مجازات آن قرار گيرند. وانگهي هنوز نتيجه گفتگوهاي هسته اي ايران نامطمئن است و اين موضوع هراس بانكهاي ذينفع را مضاعف ميسازد. هر مؤسسه مالي كه قانون تحريمهاي ايران را نقض كند و از سيستم بانكي آمريكا بيرون رانده خواهد شد و در نتيجه از ميلياردها دلار درآمد معاملات تجاري اش با آمريكا محروم خواهد ماند و اگر هم از اين سيستم خارج نشود با جرائم سنگيني مواجه خواهد شد».
کارشکنی در روند انتقال پول به ایران، ملزم کردن ایران به خرید کالاهای خاص از کشورها و...از جمله مشکلات متعددی بود که آمریکاییها در روند استفاده ایران از پولهای آزادشده در جریان اجرای توافقنامه مشترک ایجاد کردند
8-تلاش برای اثرگذاری بر روندهای داخلی ایران
اثرگذاری بر فرایندهای داخلی ایران را شاید مهمترین موضوعی باشد که آمریکاییها در روند مذاکرات دنبال میکنند. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، در پیام تبریکی به مردم ایران به مناسبت فرا رسیدن نوروز93 مدعی میشود که: «دشواریهای اقتصادی که بسیاری از ایرانیان در سالهای اخیر متحمل شدهاند به دلیل انتخابهای رهبران ایران بوده است و آنها با چنین انتخابهایی کشور خود و دنیا را از "مهارتهای فوقالعاده" ایرانیان محروم کردهاند، در صورتی که ایرانیان شایسته بهتر از این هستند». به گفته او: «پیشرفت دیپلماتیک واقعی میتواند به گشودن فرصتهای جدید و سعادت برای مردم ایران در سالهای آتی کمک کند و این همان پیامی است که مردم ایران سال گذشته در پای صندوقهای رأی فرستادند». وی سپس ابراز امیدواری کرد که: «کل حکومت ایران نیز این پیام را بشنود؛ زیرا برای اولین بار در سالهای بسیار فرصتی پدید آمده است که مسیری جدید را آغاز کنیم».
در این زمینه قطعنامه 23 بندي راهبردهاي پارلمان اتحاديه اروپا در قبال ايران که برخي از آنها جنبه مداخله در امور داخلي ایران را دارد را بعد از توافقنامه هستهای، میتوان دومین اقدام جدی غرب در مواجهه با ایران در سالهای اخیر دانست. در اين قطعنامه جنجالي که براساس گزارش خبرگزاريهاي غربي با اکثريت آرای نمايندگان پارلمان اروپا تصويب شده است، خواسته شده که «اتحاديه اروپا در همه روابطش با ايران مسأله حقوق بشر را در اولويت قرار دهد» و نيز تأکيد شده است که «هرگونه سفر آتي هيأت پارلمان اروپا به ايران بايد منوط به تعهد آنها [ايران] براي ملاقات با مخالفان سياسي، فعالان جامعه مدني و دسترسي به زندانيان سياسي باشد».
رهبر معظم انقلاب اسلامی در 20/1/93 در این زمینه میفرمایند: "از برنامههای جبهه جهانیِ مقابل انقلاب اسلامی، که تلاش زیادی هم برای آن انجام داده، تأثیرگذاری بر سیاستهای کلان و مقهور کردن اراده مدیریت سیاسی کشور است اما جبهه استکبار تا به امروز در این برنامه، شکست خورده و در آینده هم به لطف الهی شکست خواهد خورد".
9- "مدیریت محاسبات" ایران
مایکل سینک، رییس مؤسسه واشینگتن و برخی دیگر از نظریهپردازان آمریکایی این ایده را مطرح کردهاند که ایران راهی جز توافق ندارد و حال که چنین است آمریکا باید از فرصت استفاده کند و تا میتواند بر درخواستهای خود بیفزاید.خانم کلینتون، وزیر خارجه سابقآمریکا در این زمینه میگوید: «هدف آمریکا از فشارها و تحریمها تغییر محاسبات مردم ایران است. برای بسیاری از فعالان سیاسی کمترین تردیدی باقی نماند که بهرهگیری از این راهبرد نوین که محصول مطالعات و برآوردهای مراکز نظریهپردازی و تصمیمسازی کاخ سفید است چارهساز خواهد بود».
10-هماهنگی با رژیم صهیونیستی
هاآرتص: «مقامات اسرائيل بر اين باورند که تلآويو و واشنگتن تفاهمي دارند که براساس آن در چارچوب مذاکرات جاري بين ايران و شش قدرت در تلاش براي رسيدن به توافق نهايي در مورد برنامه هستهاي تهران، سياست "غافلگيرکننده"وجود نخواهد داشت. براساس اين تفاهم، کاخ سفيد پيش از طرح خود براي برگزاري مذاکرات مستقيم دوجانبه با ايران در ژنو موضوع را پيشتر به مقامات تلآويو اطلاع داده است». يک مقام ارشد اسرائيل در گفتگو با هاآرتص اظهار داشت: «زماني که مذاکرات براي توافق نهايي با ايران فوريه گذشته آغاز شد، کاخ سفيد به حفظ شفافيت کامل در خصوص تماسهاي خود با ايران بر سر برنامه هستهاي اين کشور متعهد شد. آمريکا مدام مواضع خود را با اسرائيل هماهنگ ميکند». يک مقام ارشد دولت آمريکا هم در این زمینه میگوید: «ما قبل از نشست دوجانبه، با تمام شرکاي خود از جمله اسرائيل و شرکاي ديگر منطقه هماهنگي کرديم».
ب:آسیبشناسی روند گذشته مذاکرات
به رغم برخی دستاوردهای مذاکرات اخیر که ریشه آن را باید در نتایج تلاشها و مجاهدتهای دانشمندان هستهای از یک سو و تلاشهای تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین روند تحولاتبینالمللی و رقابت بین کشورهای حاضر در گروه 1 + 5 دانست، در سطح کلان ارتباطات کنونی فایدهای را نصیب ایران نکرده و بلکه سبب شده است که:
1-لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیز شده و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی مطرح کنند.
2-آمریکاییها به رغم مذاکرات دوجانبه و چندجانبه همانگونه که دیوید کوهن معاون وزارت خزانهداری آمریکا تأکید کرده است، تلاش کردهاند که رژیم تحریمها علیه ایران را حفظ کرده و تغییری در آن ایجاد نکنند.
3-القای دوگانگی در ایران نسبت به روند مذاکرات و تبدیل آن به بستری برای چالشهای داخلی، موضوعی است که در طی ماههای اخیر (همچون مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز) محور اصلی راهبرد آمریکا بوده است. پیش از این مقام معظم رهبری یکی از راهبردهای اصلی آمریکاییها در این روند را تغییر محاسبه مسئولان ایران دانسته تا از این طریق بتوانند روند چالشهای اجتماعی را پی بگیرند و به زعم خود زمینه اعمال سلطه در روند مذاکرات را حفظ کنند.
4-مبتنی بر این برآورد که ایران به نتیجه مذاکرات برای کاهش تحریمها نیازمند است، آنها در نشستها و جلسات کوشیدهاند تا با طرح مطالبات جدید عملاً خود را در موضع ابتکار عمل قرار دهند.
5-روند مذاکرات تا کنون سبب شده است که بیاعتمادی مردم و مسئولان ایران به آمریکا هرچه بیشتر ثابت شده و آنها را نسبت به روند حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی حساس کند.
6-آمريكاييها غنيسازي اورانيوم را بخشي از حق ايران مبتني برNPT نميدانند و حتي تا آخرين لحظات در روند مذاكره وين 6، واژه «حق ايران در استفاده صلحآميز هستهاي» را مطرح ميكنند. در اين نگاه تنها تعدادي محدود سانتريفيوژ نسل اول به عنوان نمونه آزمايشگاهي قابل پذيرش است.
7-نگاه آمريكاييها به روند مذاكرات كماكان بر راهبرد فشار- مذاكره استوار است و به رغم ايستادگي ايران تاكنون آنها هنوز متأثر از فضاي داخلي به نتيجهبخشي آن اميدوارند.
8-برخلاف روند اعتمادسازي ايران و اذعان چندينباره آژانس بر سلامت روند فعاليتهاي هستهاي ايران، تكيه كلام اصلي آنها كه در بيانيه اخير جان كري هم بر آن تأكيد شد، تكرار بياعتمادي به فعاليتهاي هستهاي ايران است.
9-برآورد آمريكاييها از نگاه برخی مسئولان ايراني مبني بر اينكه لغو تحريمها را مهمتر از حفظ برنامه هستهاي و دستاوردهاي آن ميدانند، از دیگر دلایلی است که آنها را به اثربخشی تحریمها امید وار کرده است
مجموعه این روندها و نوع عملکرد طرف آمریکایی سبب شد که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور بر این نکته تأکید نمایند که مجموعه نشست و برخاستها با آمریکاییها مطلقاً تأثیری بر کم کردن دشمنی آنها نداشته و تا زمانی که دشمن آمریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا علیه ایران ادامه دارد، تعامل با آنها هیچ وجهی ندارد. ایشان در توضیح این مهم فرمودند: «در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود، اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند، اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند». رهبر انقلاب افزودند: «البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند».رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریمها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: «آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست، اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم، فایدهای نداشته است».
ایشان افزودند: «البته در زمینه ادامه مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود، اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است». رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با آمریکاییها افزودند: «این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه میدهند». ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با آمریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند. ایشان یادآور شدند: «تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی آمریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد».
ج: رفتارشناسی دولت یازدهم در روند مذاکرات
یکی از پیامدهای مهم عملکرد آمریکاییها، واقعگرا شدن مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور در ماههای اخیر به رغم خوشبینیهای اولیه نسبت به روند و نتیجه مذاکرات است. جنایت قلمداد کردن تحریمهای جدید آمریکا از سوی رئیس محترم جمهور و یا منوط کردن لغو تحریمها به لغو تحریمهای شورای امنیت از سوی وزیر امور خارجه است نشاندهنده این تحول است، اما وجود برخی از نگرشها و رویکردها در تیم مذاکرهکننده میتواند در چگونگی و روند رسیدن به توافق مؤثر باشد.
اول: دولت یازدهم با اعتماد به جامعه بینالمللی بر آن است که میتوان با نهادینهسازی برخی قواعد و هنجارهای مشترک بینالمللی به سوی جامعهای جهانی گذار کرد و در مذاکرات نتیجهای برد-برد داشت. بر اساس چنین نگرشی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، میگوید: «اگر آمریکا به دنبال بازی با حاصل جمع صفر در صحنه بینالمللی باشد، هم خودش میبازد و هم طرف مقابل. باید این واقعیت را درک کنیم و دیگران را هم وادار به درک آن کنیم که سیاست خارجی عرصه بازی با حاصل جمع مثبت است و بازی برد - برد است».
فارغ از اینکه چنین نگاهی به چه میزان با واقعیت قرابت دارد، نکته اساسی آن است که لااقل دولت ایالات متحده در صحنه عمل چنین رویکردی را در قبال دیگر دولتها به کار نبسته است و همانگونه که دکتر ظریف هم اشاره داشتهاند، دولت ایالات متحده همواره به دنبال بازیای با حاصل جمع صفر بوده است به گونهای که همواره خود برنده و طرف مقابل بازنده نبرد باشد.
دوم: تأکید بر رفتار حقوقی و بهرهمندی از ظرفیتهای حقوق بینالملل یکی دیگر از ویژگیهای اساسی رفتار دولت یازدهم در عرصه بینالملل را تشکیل داده است. اما در نظامی که تماماً براساس زور و قدرت شکل گرفته است و حتی قواعد و هنجارهای حقوقی آن نیز توسط قدرتمندان به مرحله تدوین رسیده است، دلخوش کردن به نهادها و قواعد حقوق بینالملل و غفلت از سیاست بینالملل سادهانگاری محض است. به عبارت دیگر با غفلت از پارامترهای اصلی سیاست قدرت در عرصه سیاست بینالملل و پیروی حداکثری از رژیمها، قواعد، نهادها و رویههای حقوق بینالمللی، نمیتوان قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به تسلیم شدن در برابر خواست و حقوق ملت ایران کرد. این امر به خصوص در شرایط کنونی و با دقت در نوع رفتار نهادهای پرطمطراقی چون سازمان ملل و شورای امنیت در قبال کشتار هزاران تن از کودکان و زنان بیگناه غزه بیش از پیش خودنمایی میکند. هرچند نباید تلاشهای شبانهروزی دستگاه دیپلماسی کشور در این مدت را نادیده انگاشت، اما لزوم توجه همزمان به حقوق و سیاست بینالملل بیتردید ثمرات مطلوبتری را برای کشور و مردم به ارمغان خواهد آورد.
سوم: نوع نگاه به "دیپلماسی" و انتظار از آن، نکته دیگری است که در روند مذاکرات اخیر باید مورد توجه قرار گیرد. در یک نگاه دیپلماسی تنها در مذاکره و گفتگو خلاصه شده است، اما در نگاه دیگر معنای دیپلماسی مذاکره و گفتگو نیست، بلکه در خود حالتی از جنگ را نیز دارد. این امر به خصوص در شرایط مذاکره با طرفی که به لحاظ تاریخی سابقه چندان درخشانی از خود به یادگار نگذاشته است، معنا پیدا میکند. درک این معنا از مفهوم دیپلماسی آنگاه قابل تصور است که دیپلماسی را نه یک بازی با نتیجه برد- برد بلکه بازیای با نتیجه برد- باخت بدانیم. به عبارت دیگر در این نوع از نگاه، عرصه دیپلماسی دیگر عرصهای صرفاً برای بدهبستان نیست، بلکه طرف مقابل تنها به فکر گرفتن است نه دادن. این ویژگی در وضعیت حاضر مذاکره میان ایران و آمریکا قابل مشاهده است. شواهد و قرائن نشان از آن دارد که اتفاقاً دولتمردان ایالات متحده چه جمهوریخواه و چه دموکرات، هموار منطق رئالیستی را در برخورد خود با دیگر دولتها و به خصوص دولت ایران به کار بستهاند.
رهبر انقلاب در دیدار با وزیر امور خارجه و دیگر مسئولان این وزارتخانه این مهم را اینگونه مطرح نمودند: «در مسأله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند، اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد... واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد».
چهارم: نکته دیگر نگرانی و واهمه داشتن از حریف در مذاکره است. در حیات وحش قانونی وجود دارد مبنی بر اینکه هرگاه دو حیوان درنده با یکدیگر مواجه شوند، آنکه ترس بیشتری از خود نشان دهد، محکوم به شکست است. اساساً حتی در حیات وحش تنها قدرت فیزیکی طرفین تعیینکننده نتیجه نبرد نخواهد بود، بلکه ترس بیشتر و به تبع روحیه پایینتر خود موجبات تهاجم و درندگی حریف را در بر خواهد داشت. این امر به طرق دیگر در نظام بینالملل که از جهات بسیاری با حیات وحش مشابهت دارد نیز مصداق دارد.
عینیترین و نزدیکترین نمونه تاریخی آن را میتوان در نوع رفتار دولت ایالات متحده با عراق و لیبی به نظاره نشست. این دولتها با نشان دادن و علنی ساختن ترس خود از ایالات متحده و خلع سلاح نمودن داوطلبانه خود موجبات درندگی بیشتر دولت درنده آمریکا را فراهم ساختند. بیتردید ایران با هیچ کدام از کشورهای دیکتاتور مورد اشاره قابل قیاس نیست، اما در عرصه عمل و نظر متولیان دستگاه سیاست خارجی باید با بهرهمندی از تجربیات تاریخی دیگر کشورها، این مهم را فهم نموده و در عرصه عمل و نظر به کار اندازند. عقبنشینی از مواضع نه تنها موجبات رفتار خوشایندتر طرف مقابل را به ارمغان نخواهد آورد، بلکه بیتردید در عرصهای به نام نظام بینالملل که دولتها تنها به اهداف، امنیت و منافع ملی خود فکر میکنند موجبات دستاندازی بیشتر دیگر کنشگران را ایجاد خواهد کرد.
این نکته را رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با مسئولان وزارت امور خارجه اینگونه بیان داشتند: «پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا، ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد. نهراسیدن از قدرتهای سلطهگر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان کنند به تعظیم و تجلیل واداشته است».
ج: الزامات دستگاه دیپلماسی کشور برای مذاکرات آینده
دستیابی به نتایج مورد انتظار اگر چه منوط به تحول و تغییر نگاه دستگاه دیپلماسی کشور است، اما در يك برآورد اجمالي و با توجه به مؤلفههاي بالا، از نگاه ايران حصول توافق در چهارماه آينده، منوط به تحقق شرايط زير است:
1- قطع پيوند نتيجه مذاكرات با كاهش يا لغو تحريمها، دامن زدن به انتظار اجتماعي در اين زمينه و شرطي كردن شرايط اقتصادي كشور با نتيجه مذاكرات نقطه اصلي اميد دشمن به تحميل شرايط خود در مذاكرات است.
2-تغيير گفتمان فعالان سياسي داخل و نااميدسازي دشمنان نسبت به اثرگذاري مذاكرات يا تحريمها بر فرآيندهاي سياسي داخلي.نشريه فارينپاليسي در اين زمينه مینویسد كه دولت اوباما مدتهاست اميد بسته كه رسيدن به توافق اتمي با ايران شايد بتواند نيروهاي معتدل را تقويت و در طول زمان، رفتار ايران در منطقه تغيير كند! از سوی دیگرنوع واکنش به نتیجه و روند مذاکرات نباید بستری برای مرزبندی و چالش درونی در کشور باشد و به معیاری برای جهنم و یا بهشت رفتن تبدیل شود.
3-تأكيد بر ظرفيتهاي داخلي براي مقابله با فشارها و تحريمها.در این عرصه تکیه بر راهبرد اقتصاد مقاومتی و تجمیع ظرفیتهای نظام برای تحقق عملیاتی آن، دشمنان را از اثربخشی تحریمها ناامید میکند.
4- ايستادگي و پافشاري تيم مذاكرهكننده بر حداقل خواستهها كه بعضاً خطوط قرمز هستهاي ايران ناميده ميشود و امكان چانهزني روي آن را باقي نميگذارد، در عين انعطاف براي راههاي دستيابي به توافق، الگوی عملیاتی نرمش قهرمانانه است.
5-مبتنی بر هدایتهای مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان دستگاه دیپلماسی، تیم مذاکرهکننده باید با واکنش هوشمندانه و قدرتمندانه خود امکان طرح توقعات و تعیین میدان بازی در مذاکرات را از طرف آمریکایی بگیرد.
6-در دور آتی مذاکرات، تمرکز آمریکاییها بر موضوعات نظامی و جلوگیری از انجامفعالیتهای غنیسازی در فردو خواهد بود، عدم هوشیاری تیم مذاکرهکننده در این عرصه و میدان یافتن بازرسان برای بازدید از مراکز نظامی ایران، میتواند تهدیدهای امنیتی برای ایران به دنبال داشته باشد.
7-تداوم مذاکرات در چهار ماهه آینده نیازمند روحیه صلابت و اقتدار با تأسی به درسهای انقلاب اسلامی در عبور از گردنههای سخت و دشوار نظیر دوران دفاع مقدس و در یک کلام روحیه و مدیریت جهادی است و این تیم مذاکرهکننده ایران است که باید مبتنی بر مطالبات رهبری، احقاق حقوق مردم ایران را در عرصه مذاکرات مدیریت کند.
8-بهرهگیری از شكاف درون 1+5 با توجه به عدم امكان حفظ انسجام گذشته قدرتها در مواجهه با ايران سبب شده است که اجماع بينالمللي كه در گذشته آمريكاييها با تبليغات خود عليه ايران ايجاد كرده بودند، از بين برود.
9-توجه به نياز داخلي كاخ سفيد براي به نتيجه رسانيدن مذاكرات و پيروزي بر رقبا در رقابتهاي داخلی آمریکا میتواند میدان مناسبی برای تحرک تیم ایرانی باشد.
10-چالشهای منطقهای و ظرفیت ایران برای حل آن، موضوع دیگری است که آمریکاییها در روند مذاکرات به آن چشم دوختهاند.
دیدگاه ها