«صِيَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا»
پوشيدگي زن (با توجه به موقعيت روحي و جسمياش) براي او بهتر است و زيبايياش را پايدارتر ميسازد».
(تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص405)
مقدمه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان مهم و راهبردی خود در ابتدای سال 1393تأکیدات ویژهای را به بحث فرهنگ داشتند تا جایی که نام سال را نیز مزین به همین عنوان فرمودند و تا به امروز نیز در دیدارها و پیامهای خود به این مهم اشاره داشتهاند که نشاندهنده دغدغه بالای ایشان در زمینه فرهنگ است و فرهنگ نیز یعنی باورها، ارزشها، هنجارها و اصول اخلاقی، نمادها و زبان در یک جامعه، فرهنگ یعنی روح یک ملت.
حجاب و عفاف بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ، در قاموس بشري، واژههاي آشنايي هستند که در گذر زمان از سنت به سوي مدرنيته، فراز و نشيبهاي زيادي را طي کرده است. در اين ميان مردان و زنان (به خصوص زنان) در مسير تندباد حرکت به سوي مدرنيسم، در معرض برهنگي فرهنگي و فرهنگ برهنگي قرار گرفتند تا در توسعه سرمايهداري نقش خويش را ايفا کنند.
اما با گذر زمان از هويت و شخصيت و ماهيت خود بيشتر دور شدند، و در يک حرکت جديد با بازگشت دوباره به سوي خويش و توجه به سرشت و طبيعت، احتياجات حقيقي خود را، در ميان معنويت، و هويت خويش را در «عفاف و حجاب» جستجو کردند.
از طرفی دیگر روز 21تیرماه در تقویم رسمی کشورمان به عنوان روز عفاف و حجاب ثبت شده است و همین نکته بیانگر آن است که در این جامعه به مقوله عفاف و حجاب به عنوان بخش مهمی از فرهنگ اسلامی ارزش و اهمیت ویژهای داده میشود. حجاب به عنوان یکی از پایههای اصلی فرهنگ زن و مرد مسلمان در جامعه اسلامی ایران همواره از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد توجه بوده و به دلیل اهمیت بالای آن بیشترین حملهها نیز از سوی جریان تهاجمی فرهنگی به آن شده است.در واقع حجاب به عنوان یکی از ضروریات دین مبین اسلام برای کنترل و مدیریت جامعه و نیز راهکاری برای احیای کرامت انسانی در جامعه مطلوب اسلامی بوده و هست. با توجه به آثار بسیار مفید حجاب در افزایش تعالی جامعه و افزایش سرعت رشد جامعه به سمت اقامه ارزشهای انسانی و اسلامی، این مسأله بهشدت مورد هجمه جبهه کفر و الحاد قرار گرفته است.حجاباز ارزندهترين نمودهاي فرهنگي، اجتماعي در تمدن ايراني - اسلامي است که در فرهنگ اسلامي به اوج تعالي و منتهاي ارزش و اعتبار خود ميرسد. بر این اساس در این یادداشت تلاش خواهیم نمود تا مقوله عفاف و حجاب را بیشتر شناخته و رویکرد دولت یازدهم را نسبت به این امر که دغدغه اصلی مقام معظم رهبری و به تبع آن مردم مسلمان و انقلابی ایران است را بررسی و تحلیل کنیم.
عفاف و حجاب در قرآن کریم
لزوم پوشيدگي و عفاف و حجاب، بر اساس شش دليل قطعي قابل اثبات است که هر يک به تنهايي براي اثبات ضرورت حجاب کافي است: 1- قرآن کريم، 2- روايات شريفه، 3- سيره اهل بيت عليهالسلام، 4- براهين عقلي،
5- فطرت و طبيعت انساني و تاريخ. نگاهي به مباني «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقايق دين و در افق بالاتر از عالم ماده تدوين و تبيين شده است، در عصر برهنگي، تنها پاسخ مثبت و حقيقي به نيازهاي دروني و بازگشت به گرايشهاي فطري جامعه انساني است که سلامت، امنيت، معنويت و کمال را در خانواده و اجتماع ميسور ميسازد؛ و اين انتخاب تنها راه رسيدن به کمال و سعادت الهي است، مباني و ريشه و راههاي اين حقيقت را ميتوان از بطن قرآن و روايتهاي اصيل اسلامي به دست آورد.حجاب در کلامالله مجيد به ویژه در سورههاي مبارکه نور و احزاب به صراحت و وضوح تبيين شده است. «در اين آيات شريفه حدود حجاب، آثار و کارکردهاي آن بيان شده است؛ در حقيقت، حجاب زن مسلمان به فتواي همه مراجع بزرگوار تقليد، يکي از ضروريات دين است.
نکته مهم در بررسي حجاب از نظر دين مبين اسلام، اين است که نگرشي مطابق با فطرت و هويت حقيقي انسانها است که نه تنها يک بُعدي نبوده، بلکه همه ابعاد و جوانب شخصيت زن و مرد مسلمان در بُعد مادي و معنوي را مدّ نظر قرار داده است.
انواع حجاب قرآني
1) حجاب چشم
«قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم؛ اي رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند» (سوره مبارکه نور، آيه 30).
«قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ؛ اي رسول، به زنان بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند» (سوره مبارکه نور، آيه 31).
2) حجاب در گفتار
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است.
«فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض؛ زنها که نازک و نرم با مردان سخن نگوييد، مبادا آنکه دلش بيمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد» (سوره مبارکه احزاب، آيه 32).
3) حجاب رفتاري
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهاي راه نروند که با نشان دادن زينتهاي خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.«و لا يضربن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهنّ؛ و آن طور پاي به زمين نزنند که خلخال و زيور پنهان پاهايشان معلوم شود» (سوره مبارکه نور، آيه 31).
از مجموع اين مباحث، به روشني استفاده ميشود که مراد از حجاب اسلامي، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهاي مختلف آنها، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است؛ بنابراين، حجاب و پوشش زن، به منزله يک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمي است که قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند. البته مبحث حجاب و عفاف در قرآن بسیار گستردهتر از آن است که اینجا ذکر کردیم که خود میتواند در کتابها و مقالات گوناگون بررسی شود تا بر اساس رهنمودهای قرآنی زندگی و زیست مسلمانانهتری داشته باشیم.
در انتها، اين بخش را با بيان سخناني از استاد شهيد «مرتضي مطهري» که در تبيين فلسفه حجاب در اسلام، تلاش علمي فراواني داشت، به پايان ميرسانيم: «عدهاي ميگويند: چون حجاب، به معني پرده است، اسلام خواسته است زن باحجاب باشد، يعني همواره پشت پرده بوده و در عزلت و گوشهنشيني باشد، اما بايد بدانيم آنچه درباره پوشش زن است کلمه «ستر» به کار ميرود. پوشش زن، در اسلام آن است که در معاشرت با مردان، بدن خود را پوشانده و از جلوهگري، پرهيز کند».
دشمنی غرب با حجاب و تلاش مزدورانه برای کاهش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
از منظر نگاه استعمارزده و استکباری غرب بر "حجاب" میتوان گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً هویت نوین فرهنگی و دینی وارد معادلات بینالمللی شد و این موضوع، تمام تلاش و معادلاتی را که جهان غرب طی 300 سال و بلوک شرق در 70 سال برای دینزدایی بر جهان مستولی کرده بودند بر هم زد.
از آنجا که حجاب به عنوان یکی از مؤلفههای "قدرت نرم" جامعه اسلامی به وجودآورنده عفاف، امنیت و آرامش و معنویت در جامعه است و همین مؤلفه در کنار سایر ارزشهای معنوی و اخلاقی تمدنی را تشکیل میدهد که درست رو در روی غرب، یعنی جایی که به صورت یک مهاجم قصد براندازی تمام هویت و داراییهای معنوی کشورها به ویژه کشورهای مسلمان را برای سلطه همهجانبه به آنها دارد؛ قرار دراد به مبارزه با آن پرداختند.
بعد از دفاع مقدس، گروهی از کارشناسان فرانسوی برای تحقیق روی دلایل اصلی رشادتهای جوانان ایران در جبههها وارد ایران شدند، آنها در تحقیقات خود به یکسری نکات تربیتی رسیدند و آن هم وجود مادرانی بود که با داشتن ایمان، تقوا و عفاف به تربیت فرزندان میپرداختند و همین تربیت برکات زیادی برای جامعه اسلامی داشت. در واقع آنها متوجه شدند در رشادت رزمندگان اسلام، نقش اولش بر عهده شیرزنانی عفیف و الگو گرفته از حضرت زهرا(س) است که پشت آنها بودند.
اکنون اگر شاهد هستیم که افراد علیه جهان اسلام و به ویژه در زمینه زنان مسلمان علیه "حجاب و عفاف" آنها صحبت می کند برخاسته از فکر یک نفر نیست، بلکه تئوریزهشده و هدفمند است! آنها در مسیر مبارزه با اسلام از رسانهها و ابزارهایی چون ماهواره و برنامههای ماهوارهای استفاده میکنند و در این میان تیر اهداف آنها قویترین مؤلفه قدرت نرم جامعه اسلامی یعنی "عفاف و حجاب" زن مسلمان و "غیرت مرد" مسلمان را هدف قرار داده است. این هدفگذاری به صورتی است که ابتدا فرد، بعد خانواده و سپس اجتماع را در برگرفته و تا جایی پیش میرود که از یک ملت مستقل با تمدن و فرهنگ غنی، ملتی ضعیف، بیهویت و در عین حال مصرفگرا و وابسته بسازد.
بررسی کارنامه و عملکرد دولت یازدهم در امر عفاف و حجاب
رهبر معظم انقلاب طی چند ماه گذشته به دفعات از نگرانیها و دغدغههای فرهنگی خود سخن گفتهاند؛ در نامگذاری سال 1393 از موضوع فرهنگ در کنار مسائل اقتصاد یاد کردند و حتی فرهنگ را مهمتر از اقتصاد دانستند. در اولین سخنرانی عمومی خود در سال جدید و در حرم مطهر رضوی(ع) به طور مفصل به کاستیهای فرهنگی و وظایف نهادهای رسمی کشور پرداختند. ایشان از لزوم مقابله با ترویج اباحهگری، وظایف دستگاههای مسئول، اقدامات ایجابی و دفاعی و نهراسیدن از هوچیگریها سخن گفتند.
مقام معظم رهبری از آزادیهای بیضابطه و ولنگاری فرهنگی گلایه کردند و فرمودند: «اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد به عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیه مواد مسمومکننده بدن و بدبختکننده خانوادهها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمیشود بیتفاوت نشست».
بر اساس همین دغدغه و نگرانیهای مقام معظم رهبری بود که در دیماه سال 1384 شورای عالی انقلاب فرهنگی 26 دستگاه را مسئول توسعه و تعمیق فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه کرد و برای هرکدام وظایف جداگانهای تعریف نمود و از آنجا که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی لازمالاجراست، همه دستگاههای مذکور مکلف به اجرای این مصوبه شدند.
حالا حدود هشت سال از زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ و عفاف را تصویب کرد میگذرد، ولی در تمام این سالها مصوبه مذکور به خوبی اجرا نشده و در سایه عدم توجه به آن، وضعیت عفاف و حجاب در کشور ما به محاق رفته است. در این میان البته نیروی انتظامی برای اجرای 21 مأموریت سپردهشده به این ارگان، قدمهایی را برداشته است؛ در صورتی که قرار بود 26 دستگاه فرهنگی، اجتماعی، تربیتی و انتظامی در کنار هم در این زمینه اقداماتی را انجام دهند که سهم دولت و وزارتخانههای زیر نظر قوه مجریه به مراتب بیشتر و مهمتر به نظر میرسد. در واقع طرحی که میتوانست در کنار سایر فعالیتهای فرهنگی از قبیل تأمین پوشش اسلامی، نهادینهکردن موضوع عفاف در افراد جامعه از طریق کتابهای درسی، فیلم و ... مثمر ثمر باشد، با شانه خالی کردن برخی دستگاهها، به حاشیه کشیده شده است.
مسأله مهم و مورد توجه دیگریکه در زمینه فرهنگ باید به آن توجه شود، تعیین حد و مرز دخالت و نقش دولت در این زمینه است. نگاه لیبرالیستی در زمینه فرهنگ از دولت سلب مسئولیت میکند که در نگاه کلان منجر به گسترش تغافل و بیاهمیتی و اباحهگری فرهنگی میشود. در حالی که در نگاه دینی، دولت به عنوان وسیلهای در اختیار اهداف دینی، نقش هدایتگری و مبارزه با عوامل ضد فرهنگی را به عهده دارد.
دولت اسلامی با توجه به فلسفه وجودیاش نمیتواند از خود در زمینه فرهنگی سلب مسئولیت کند و اجازه رشد و فعالیت ارزشهای غیر اسلامی را بدهد. اسلامی عمل کردن یعنی بر مبنای ارزشها برنامهریزی و حرکت کنیم و دولت باید همان طور که برایش عدم گرایش جوانان به اعتیاد اهمیت دارد نسبت به انحراف از دین هم حساسیت داشته باشد و خود را مسئول بداند و نگوید بهشتی یا جهنمی شدن مردم به دولت ربطی ندارد، همانطور که سلامت جسمی مردم باید از دغدغههای دولت باشد سلامت روحی نیز باید از دغدغههای دولت باشد و برای آن برنامهریزی کند.
اما مسئولان دولت یازدهم چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای نظارتی همچنان قرائت فرهنگی خود را دنبال میکنند. بهشتی یا جهنمی شدن مردم برایشان دغدغه محسوب نمیشود. رئیس جمهور به صراحت از کنارهگیری دولت از فرهنگ و آزادی ممنوعالقلمها میگوید، وزیر ارشاد با تجلیل از عناصر ضدفرهنگی در مناسبتهای مختلف خواهان رفع همه ممیزیهاست. گویا دولت یازدهم، به مدد مشاورانش میخواهد نشان دهد که فضا فرهنگی کشور عوض شده و به همین دلیل به هیچ مانع و محدودیتی فرهنگی قائل نیست؛ این را میتوان در موج جدید انتشار مقالات ضد اسلامی، فیلمهای منشوری و باز شدن پای عناصر مسألهدار فرهنگی به برنامههای دولت یازدهم دید.
در این میان یکی از مصادیق بارز بیتوجهی فرهنگی، تغافل فرهنگی نسبت به مقوله پوشش و حجاب است چه در زنان و چه در مردان؛ هر چند که در جامعه اسلامی ما حجاب زنان بیشتر مطرح میشود. صرفنظر از نگرش خاص فرهنگی حاکم بر دولت یازدهم، مسئولان فرهنگی اولویتی هم برای حل معضل بدحجابی و بیحجابی قائل نیستند. متأسفانه متولیان امر با بستن چشمان خود بر واقعیات جامعه از دیدن تمام ابعاد ماجرا غفلت میکنند و موضوع بدحجابی را در سطح یک اختلاف سلیقه و دیدگاه فرهنگی تقلیل داده و مقابله با بدپوشها را افراطیگری میدانند؛ حال اینکه موج جدید بدحجابی در جامعه تبعات منفی و چندگانهای را به دنبال داشته است. همچنین دولت یازدهم در لایحه بودجه پیشنهادی خود برای سال 93 به مجلس ارائه داد که موضوعاتی در حوزه زنان و جوانان در آن مغفول مانده بود، که از آن جمله میتوان به افزایش مرخصی زایمان مادران، وام ازدواج جوانان و همینطور طرح عفاف و حجاب نام برد که علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری در این حوزه ردیف بودجهای به این موضوع اختصاص داده نشده است.
در سال گذشته یکی از بهانههایی که دستگاههای متولی موضوع عفاف و حجاب برای اجرایی نکردن آن مطرح میکردند این بود که بودجهای برای اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ندارند و انتظار میرفت دولت یازدهم در بودجههای فرهنگی خود ردیف بودجهای متناسب با حساسیت عرصه فرهنگ، را به این موضوع اختصاص دهد که متأسفانه محقق نشد.
شاید همین مسایل سبب شد تا چندی قبل تعداد ۱۹۵نماینده مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای خطاب به رئیس محترم جمهور، ضمن ابراز نگرانی جدی از وضعیت عفاف و حجاب در کشور، بر لزوم اجرای قانون عفاف و حجاب و جلوگیری از آنچه «پیامدهای جبرانناپذیر» ناشی از عدم اجرای آن خوانده بودند، تأکید کردند.
بديهي است كه در كنار شرايط مساعد اجتماعي براي ارزش تلقي كردن و الگوپذيري اين فرهنگ، نيازمند دروني و نهادينه شدن آن در وجود افراد است. بدون شك رسيدن به اين هدف نيازمند مشاركت و توجه جدي همه نهادها و دستگاهها به صورت مستمر و هدفمند است، اما نباید از این نکته غفلت نمود که دولت باید از خودش شروع کند و ادارات و کارکنان و دانشآموزان و دانشجویان و همه کسانی که تحت تکلف خود دولت هستند اولین کسانی باشند که حجاب و عفاف را به نحو احسن رعایت کنند و رعایت آن را در این مکانها نهادینه کند.
دیدگاه ها