اهداف پنهان ائتلاف بین‌المللی ضد داعش و دلایل عدم حضور ایران

 

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر طی یک سخنرانی سیاست‌های آمریکا را در مورد گروه تروریستی داعش اعلام کرد. وی بیان داشت که داعش در هر نقطه باشد مورد حمله قرار خواهد گرفت و این گروه، تهدیدی علیه منافع ملی و امنیت آمریکا است. به دنبال این سخنرانی ائتلاف 40 کشور تشکیل شد و بر ضرورت حمله به داعش تأکید داشتند. تاکنون این ائتلاف توانسته است مواضع داعش را در خاک عراق هدف قرار دهند، اما نکته قابل تأمل در این مورد نقض حاکمیت سوریه به وسیله جنگنده‌های آمریکا و هم‌پیمانان عربش است که به بهانه مبارزه با داعش صورت گرفته است. اما از همان ابتدای تشکیل ائتلاف بین‌المللی به اصطلاح ضد داعش تردیدهایی در مورد اهداف پشت پرده این ائتلاف وجود داشت. مهم‌ترین سؤالی که از همان ابتدا در مورد این اقدام آمریکا مطرح شد این بود که در صورتی که نیت واقعی بانیان این ائتلاف مبارزه با داعش است، چرا کشورهایی مانند ایران، سوریه و روسیه در این ائتلاف نیستند؛ به ویژه ایران که در سال‌های اخیر هم قربانی تروریسم بوده است و هم پرچم‌دار مبارزه با تروریسم. به همین دلایل کارشناسان و ناظران منطقه‌ای هدف از ایجاد این ائتلاف را دلایلی غیر از مبارزه با داعش می‌دانستند. در این مطلب سعی می‌شود به سه هدف پنهان بانیان این ائتلاف پرداخته شود و در انتها دلایل عدم حضور ایران در ائتلاف بین‌المللی ضد داعش بررسی خواهد شد.

اهداف ائتلاف ضد داعش

شاید بتوان تعریفی که از سیاست وجود دارد را در مورد ائتلاف بین‌المللی ضد داعش در اینجا به کار برد: «سیاست همانند کوه یخی است که تنها بخش بسیار کوچکی از آن روی آب است و بخش اعظم آن در زیر آب و از دید پنهان است». در مورد این ائتلاف نیز دقیقاً وضع به همین منوال است. هدف اعلامی، مبارزه با داعش ذکر شده، اما در پشت پرده دلایل دیگری وجود دارد که در این مطلب سه دلیل از آنها بررسی می‌شود:

1-ابزاری برای محبوبیت

باراک اوباما در دوران ریاست جمهوری خودش به ویژه در دور دوم با انتقادهای بسیاری روبه‌رو شده است. بیشترین انتقادی که به وی وارد کرده‌اند عدم به کارگیری سیاست سخت است. در واقع منتقدان داخلی جامعه آمریکا وی را به اتخاذ سیاست‌های منفعلانه محکوم کرده و وی را رئیس جمهوری در حد آمریکا نمی‌دانند. توجیه آنها نیز این است که چرا اوباما قدرت تصمیم‌گیری درباره اعزام نیرو یا صدور دستور حمله به غرب آسیا را ندارد (در صورتی که اوباما آنچنان که منتقدان می‌گویند صلح‌طلب نبوده و در دوران ریاست جمهوریش به 7 کشور از جمله لیبی، سومالی، عراق، افغانستان و یمن حمله کرده است).

این انتقاد زمانی حائز اهمیت است که دموکرات‌ها که اوباما نماینده آنها است انتخاباتی در پیش داشته باشند و عدم محبوبیت اوباما هزینه‌های زیادی را بر هم‌حزبی‌های وی در حزب دموکرات وارد کند. انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا نزدیک است و برای دموکرات‌ها حکم مرگ و زندگی را دارد. در حال حاضر تعداد دموکرات‌ها نسبت به جمهوري‌خواهان در سنا ۵۵ به ۴۵ است. اما در این دوره در ايالت‌هايي که عمدتاً اوباما بازنده بوده، کرسي‌هاي سنا مورد رأي‌گيري قرار مي‌گيرد و جالب اينکه عمده اين کرسي‌ها در حال حاضر در اختيار دموکرات‌ها قرار دارد و نتايج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ در این ایالت‌ها مي‌تواند زنگ خطر را  براي سناتورهاي دموکرات فعلي به صدا در آورد. در حال حاضر دموکرات‌ها ۱۵ کرسي اين‌چنيني را در اختيار دارند و برنده شدن جمهوري‌خواهان در نيمي از آنها مي‌تواند ترکيب سنا را متحول و به نفع آنها نماید.

لازم به ذکر است اگر دموکرات‌ها بتوانند حداقل ۱۶ کرسی از ۳۶ کرسی را به دست آورند برنده انتخابات میان دوره‌ای سال ۲۰۱۴ خواهند بود. حال آنکه از این ۳۶ سناتوری که دوره  فعالیت آنها به سر آمده و می‌بایست ایالت‌های آنها سناتور جدیدی را انتخاب کنند ۲۱ سناتور دموکرات و ۱۵ سناتور هم جمهوری‌خواه هستند. این مسأله کار را برای دموکرات‌ها کمی دشوار و البته پیچیده کرده است.

این وضعیت نامناسب برای دموکرات‌ها فشار زیادی را متوجه اوباما کرده است و وی به ناچار باید برگ برنده‌ای برای بازیابی محبوبیت دموکرات‌ها رو کند. اوباما مبارزه با داعش را به عنوان برگ برنده در این مورد رو کرده است. این امر برای وی می‌تواند فواید زیادی داشته باشد. از جمله اینکه وی می‌تواند نشان دهد که بر خلاف انتقادهایی که از سوی منتقدان بر وی وارد می‌شود نه تنها منفعل نیست، بلکه سیاست نرم وی در مواقع لازم می‌تواند بسیار سخت نیز باشد؛ بنابراین اوباما در اقدامی انحرافی علم مبارزه با داعش را در دست گرفته است در حالی که هدف واقعی وی بیشتر یک سیاست انتخاباتی است و گرنه چطور می‌توان باور داشت داعشی که توسط خود آنها تأسیس و تقویت شده است اکنون به عنوان دشمن شماره یک مورد حمله قرار بگیرد.

رئیس جمهور آرژانتین در سخنرانی خود در شورای امنیت به خوبی به این سیاست مزورانه غربی‌ها حمله کرد. وی در این سخنان چنین گفت: «ما یک سال قبل بازهم جمع شده بودیم و شماها مدعی شده بودید که نظام بشار اسد رئیس جمهوری سوریه یک نظام دیکتاتوری است و در آن زمان شما به مخالفان کمک کردید و از آنها حمایت می‌کردید، شما از مخالفانی حمایت می‌کردید که مدعی بودید انقلابی هستند، اما امروز چه شده است بازهم گردهم آمده‌ایم، اما این بار جمع شده‌ایم تا آن انقلابیونی را که تا سال قبل از آنها حمایت می‌کردیم سرکوب کنیم، با این تفاوت که امسال دیگر مطمئن شده‌ایم، این انقلابیون تروریست هستند؛ بنابراین الان متوجه شده‌اید که بسیاری از این گروه‌هایی که تا دیروز انقلابی خوانده می‌شدند در واقع گروه‌های فعال تروریستی هستند، آنها از تندرو به گروه‌های بسیار تندروتر تغییر موضع داده‌اند». رئیس جمهور آرژانتین در ادامه با بیان این سؤال که «داعش و القاعده سلاح‌های خود را از کجا آورده‌اند؟ مبارزان آزادی‌خواه دیروز، تروریست‌های امروز هستند» سیاست‌های بین‌المللی ایالات متحده را به شدت مورد انتقاد قرار داد.

بنابراین کاملاً مشخص است که یکی از اهداف پشت‌پرده غرب از حمله به داعش سیاست انتخاباتی اوباما برای انتخابات میان دوره‌ای کنگره در چهارم نوامبر(10 آبان) است.

 

2-بازیابی آبروی سیاسی

آمریکا همواره سعی دارد از پدیده‌های بین‌المللی به عنوان ابزاری در جهت منافع خود بهره بگیرد. این کشور در چند سال گذشته با افت شدید محبویت نزد افکار عمومی مواجه بوده است؛ بنابراین به دنبال بهانه‌ای برای فرافکنی و بازیابی پرستیژه و اعتبار از دست‌رفته هرچند به صورت ظاهری است. از این رو یکی دیگر از دلایلی که می‌توان برای بررسی علت حمله‌ ائتلاف بین‌المللی 40 کشور به رهبری آمریکا ذکر کرد، تلاش برای کسب اعتبار از دست‌رفته نزد افکار عمومی است. آمریکا و هم‌پیمانانش در سال 2001، به بهانه‌ مبارزه با القاعده، وارد افغانستان شدند و سربازان زیادی را به این کشور اعزام نمودند. اکنون 13 سال از آن زمان می‌گذرد و نه تنها تروریسم القاعده در افغانستان نابود نشده، بلکه بذر تروریسم در سراسر منطقه پخش شده است. این شکست و همچنین ناتوانی آمریکا در عراق، اعتبار اعلامی این کشور را تا حد زیادی مخدوش کرد. حال نوبت به داعش رسیده که ضربه‌ای دیگر بر اعتبار آمریکا و غربی‌ها وارد کند، اما این‌بار آمریکا سعی دارد با حمله به داعش، خود را منادی مبارزه با تروریست نشان دهد تا حداقل قادر به بازیابی بخشی از اعتبار از دست‌رفته باشد.

اما افکار عمومی جهان با رشد فناوری و گسترش شبکه‌های جهانی که جهان را یک قدم دیگر به تحقق کامل دهکده جهانی نزدیک کرده است دیگر با الفاظ سیاسی و اقدامات فریبکارانه اقناع نمی‌شود و افکار عمومی سوابق کشورها را در موردق قضاوت درباره نیات آنها در نظر می‌گیرند.

 

3-تضعیف دولت مرکزی سوریه

اما یکی از دلایل بسیار مهم و پنهانی که از همان ابتدای تشکیل ائتلاف 40 کشور علیه داعش مطرح شد تلاش این کشورها برای تضعیف دولت مرکزی سوریه بود. در واقع بر مبنای این دیدگاه دغدغه غربی‌ها مبارزه با داعش و نابودی آن نیست، بلکه مسأله اصلی در این مورد حمله به دولت سوریه از راهی غیر مستقیم است. سال گذشته که اوباما تصمیم به حمله به سوریه به بهانه استفاده ارتش این کشور از سلاح‌های شیمیایی گرفت به دلیل مخالفت‌های عمومی موفق به این اقدام نشد؛ بنابراین آمریکایی‌ها نیک می‌دانند با پیشروی‌های ارتش سوریه امکان حمله مستقیم به این کشور وجود ندارد. به همین منظور حربه‌ای دیگر به راه انداختند و به اسم حمله به داعش حاکمیت سوریه را نقض کردند و جنگنده‌های آمریکایی در کنار هواپیماهای عربستان و امارات مواضعی از خاک سوریه را هدف قرار دادند. این توطئه غربی‌ها زمانی آشکار شد که این جنگنده‌ها زیرساخت‌ها و بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های سوریه را به بهانه مبارزه با داعش هدف قرار داند.

هدف جبهه غربی- عربی از این حربه تضعیف دولت مرکزی و ایجاد فرصت برای پیشروی مخالفان به اصطلاح میانه رو سوری است، اما خیلی زود «اسب تروای» غربی‌ها لو رفته و همگان می‌دانند هدف جنگنده‌های آمریکا در خاک سوریه نه داعش بلکه زیرساخت‌های نظام سوریه است.

 

دلایل عدم حضور ایران در ائتلاف ضد داعش

عدم حضور جمهوری اسلامی ایران در این ائتلاف نشان‌دهنده آن است که این ائتلاف بیش از آنکه هدفش از بین بردن تروریست‌ها باشد، اهداف سیاسی دیگری را مدنظر دارد که در بالا به آنها اشاره شد. با توجه به روشنگری مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مبنی بر درخواست آمریکایی‌ها از جمهوری اسلامی به منظور همکاری برای مبارزه با داعش، عدم همراهی ایران با غرب در این موضوع، به الزامات و بایسته‌ها فکری و عملی ایران در عرصه بین‌المللی باز می‌گردد. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها از همان ابتدا تمایلی برای به وجود آوردن ائتلاف بین‌المللی برای برخورد با داعش نداشتند. در این میان عدم حضور ایران به عنوان پرچم‌دار مبارزه با تروریسم در منطقه که خود نیز از بزرگ‌ترین قربانیان تروریسم است را می‌توان در قالب دو دسته دلایل بررسی کرد. از یک طرف ایران بنابه دلایلی حاضر به شرکت در ائتلاف به اصطلاح ضد داعش نبود و از سوی دیگر کشورهای عضو این ائتلاف نیز با توجه به دلایلی که نزد خود داشتند حضور ایران را در ائتلاف بر نمی‌تابیدند.

الف- دلایل ایران

جمهوری اسلامی ایران تحت هیچ شرایطی نمی‌توانست در ائتلافی شرکت کند که بانیان آن همه از دشمنان سرسخت ایران بوده و در سه دهه اخیر بیشترین خیانت‌ها را در مورد این کشور انجام داده‌اند. به طور مشخص ایران برای شرکت نکردن در این ائتلاف چند دلیل داشت:

1-ایران همواره خود را نوک پیکان حمله به تروریسم می‌داند. در این مسیر نیز تاکنون هزینه‌های زیادی داده است. حال اگر در ائتلافی شرکت کند که آمریکا، فرانسه، انگلیس، عربستان و قطر که بیشترین نقش را در شکل‌گیری و تقویت گروه تروریستی داعش داشتند به معنای عدول از آرمان‌های مبارزه با تروریسم خواهد بود؛ بنابراین بنابر بیانات مقام معظم رهبری با وجود درخواست آمریکا برای شرکت در این ائتلاف، جمهوری اسلامی ایران این درخواست را رد کرد.

2- دلیل دیگر مخالفت ایران در این مورد این است که حضور ایران در این ائتلاف به معنای پذیرش رهبری آمریکا در این ائتلاف بود. این موضوع با آرمان‌های انقلاب کاملاً در تضاد بود. در واقع زمانی که ایران راهبرد خود را به عنوان محور گفتمان مقاومت در یک مبارزه طولانی به نظام سلطه به رهبری آمریکا تعریف کرده است دیگر نمی‌تواند رهبری این نظام سلطه را بپذیرد. به همین دلیل است که رهبری انقلاب همواره تأکید داشته‌اند که در مورد نیات آمریکا باید با دیده شک و تردید نگریست.

3- یکی دیگر از مهم‌ترین دلایل ایران برای شرکت نکردن در این ائتلاف به رویکردهای دوگانه آمریکا بر می‌گردد. جمهوری اسلامی معتقد است که آمریکایی‌ها تروریست را به بد و خوب تقسیم می‌کنند و عزم جدی برای از بین بردن مسأله تروریست ندارند. تروریسم خوب آن دسته از گروه‌هایی هستند که در جهت منافع غرب حرکت می‌کنند، مانند سازمان منافقین و یا طالبان در زمان مبارزه با شوروی و همین طور داعش در زمان مبارزه با بشار اسد. از این رو ایران ترجیح داد در ائتلافی که رهبر آن چنین نگاهی به تروریسم دارد شرکت نکند؛ چراکه تبعات منفی زیادی می‌توانست در آینده برای پرچمدار محور مقاومت به دنبال داشته باشد.

ب-دلایل کشورهای عضو ائتلاف

دلیل اول غربی‌ها و اعضای ائتلاف برای مخالفت با حضور ایران در این ائتلاف مربوطه به تبعات این حضور بود. در واقع غربی‌ها و متحدان منطقه‌ای آنها در منطقه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال1357 همواره سیاست خود را در تقابل با ایران تعریف کرده‌اند و از هرگونه ابزاری برای ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده‌اند. در سالیان اخیر به ویژه از آغاز هزاره سوم این تقابل تشدید شده است. از این رو به روشنی در صحنه بین‌المللی قابل مشاهده است که آنها برای حل مشکلات منطقه‌ای که ایران می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا کند با حضور و مشارکت ایران مخالفت می‌کنند. دلیل این امر نیز به این مسأله بر می‌گردد که دعوت از ایران برای شرکت در ائتلاف‌ها و نشست‌های حل بحران از دید آنها اعتراف رسمی به قدرت و نقش تعیین‌کنندگی این کشور است و این موضوع با اهداف آنها در سه دهه اخیر(تضعیف قدرت ایران) در تضاد است؛ بنابراین به این دلیل ایران به ائتلاف به اصطلاح ضد داعش دعوت نشد.

از سوی دیگر برخی از کشورهای عضو این ائتلاف مانند عربستان از لحاظ ایدئولوژیکی با ایران رقابت دارند. عربستان سعودی در سه دهه اخیر همواره تلاش داشته است که رهبری جهان اسلام را در دست بگیرد، در حالی که جهان اهل سنت به خوبی آگاه شده‌اند که مقامات آل سعود نه تنها شایستگی رهبری جهان اهل سنت را ندارد، بلکه این کشور خود از بزرگ‌ترین حامیان تروریسم و مروج اندیشه‌های افراطی و تکفیری است. آل سعود ناکامی خود را در این مورد متوجه ایران کرده است و معتقد است که جمهوری اسلامی ایران در تلاش است که از نفوذ اندیشه وهابیت و سعودی‌ها جلوگیری کند. در حالی که سیاست‌های ایران در سه دهه اخیر همواره بر مبنای تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز تعریف شده است. حال عربستان اعتقاد دارد نباید کشوری که مانع نفوذش شده است در ائتلافی بین‌المللی که می‌تواند باعث افزایش قدرتش شود شرکت داده شود.

یک دلیل دیگر در مورد مخالفت آمریکا با حضور ایران در این ائتلاف این است که جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا، انتقادات زیادی نسبت به عملکرد اوباما در رابطه با منطقه غرب آسیا و به خصوص جمهوری اسلامی ایران دارند. آنها معتقدند آمریکا برای حفظ سلطه خود در جهان، می‌بایست قبل از آنکه تهدیدی در جهان شکل گیرد با آن مقابله کند. به همین دلیل اوباما را متهم به مماشات در خصوص بحران سوریه و حتی پرونده هسته‌ای ایران می‌نمایند. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران تهدیدی عملی برای حفظ سلطه آمریکا در جهان محسوب می‌شود، هرگونه همکاری غرب با ایران را رد می‌کنند. از این رو ورود ایران به این ائتلاف می‌توانست با واکنش کنگره همراه باشد.

 

پایان سخن

با توجه به مطالبی که در این مقاله بررسی شد می‌توان نتیجه گرفت که ائتلاف بین‌المللی ضد داعش تنها یک « شوی سیاسی» است که اتفاقاً ضعیف‌ترین و کم‌رنگ‌ترین هدف آن نابودی داعش است و در پشت پرده هر کشوری با اهداف و نیات مختلف وارد این ائتلاف شده است؛ بنابراین انتظار نابودی داعش از طریق این ائتلاف را داشتن ناشی از سطحی‌نگری و عدم درک عمیق از مسائل بین‌الملل است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به آرمان‌های تعریف‌شده خود با وجود درخواست غربی‌ها حاضر به همراهی با حامیان تروریسم علیه ترویسم نشد.

 

منبع : ماهنامه هدایت شماره 152

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.