دیدار هفته گذشته رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با امام خامنهای (مدظلهالعالی) فرصت مغتنم و ارزشمندی بود تا معظمله در وضعیت حساس و تعیینکننده کنونی برخی موضوعات مهم را تکرار و تأکید کنند و تکلیف برخی مسائل را نیز روشن سازند. نوشتار حاضر به شکل گزینشی و موجز به اهم هر دو گروه از موارد یادشده پرداخته است.
۱ـ مراقبت از اسارت؛ «مجلس خبرگان بایستی استقلال فکری داشته باشد که حالا عرض میکنم این استقلال فکری بر چه مبنا است. عمده این است که اسیر کلیشههای تحمیلی نظام سلطه نباید بشود. یک تفکراتی، یک مفاهیمی از سوی تبلیغات پرحجم نظام سلطه بهطور شبانهروزی در سرتاسر عالم دارد پراکنده میشود؛ یکی از مهمترین مسائل این است که ما باید اسیر نشویم. این سفارش فقط به مجلس خبرگان نیست؛ این سفارش به همه مسئولان کشور است، به همه ارکان نظام است، بلکه سفارش به همه صاحبنظران است ـ صاحبنظران سیاسی، صاحبنظران اجتماعی، صاحبنظران دینی ـ که مراقب باشند: و ان تطع اکثر من فیالارض یضلوک عن سبیلالله؛ این را بدانند.»
دشمن برای تأثیرگذاری بر مسائل مهم کشورها، با دو پیشفرض عمل میکند، یکی رویارویی با مردم عادی و دیگری رویارویی با خواص که مسئولان نیز در زمره آن قرار میگیرند. اتاقهای فکر دشمن با این دو پیشفرض، متناسب با هر یک محتوا تولید میکنند و آن را در اختیار رسانههای تبلیغاتی به مفهوم عام آن قرار میدهند و این رسانهها با درنظر گرفتن ویژگیها و تواناییهای خود آنقدر آن محتوا را با رنگ ولعابهای مختلف تکرار و تبلیغ میکنند که بهتدریج در عمق باور مخاطبان مینشیند؛ اینگونه است که بعضاً و در کمال تعجب، دیدگاههای دشمن از زبان کسانی شنیده میشود که پذیرش آن سخت است. در چنین گیر و دار سختی که هجوم بیوقفه دشمن بر اذهان جریان دارد، امام خامنهای (مدظلهالعالی) برای مصونیتبخشی بر استقلال فکری و برای تحقق و تضمین استقلال فکری بر مراقبت از اسیر شدن در کلیشه دشمن تأکید میکنند.
۲ـ امیدبخشی به جامعه درباره آینده؛ «… ما تاکنون از چهارده درصد منابع زیرزمینی کشورمان استفاده کردهایم. موقعیت جغرافیایی، امکانات گوناگون فرهنگی، عمق و نفوذ فرهنگ اسلام و معارف اهلبیت(ع) در دنیا؛ اینها چیزهای کوچکی نیست؛ اینها ثروتهای خیلی عظیمی است و اینها همه در اختیار ما است. خُب، بنابراین، عرض ما این است که ما مجلس خبرگان، مسئولان کشور، شخصیتهای مؤثر و دارای منبر در فضای عمومی ـ چه در مطبوعات، چه در مراکز نطق و بیانـ آن کسانی که میتوانند حرف بزنند، میتوانند اثر بگذارند، بایستی این آینده را هرچه بیشتر تشریح بکنند، [دلها را] بهسمت این آینده سوق بدهند، دلها را امیدوار کنند، آرامش و سکینه لازم را در دلهای مؤمنین بهوجود بیاورند تا پیش برویم؛ ما بحمدالله در حال پیشرفتیم.»
ترسیم آینده در انگیزهبخشی و ایجاد شور و نشاط برای فعالیت آحاد جامعه، نقش والایی دارد. در موازات ترسیم آینده، آنچه که میتواند آینده را مشخص سازد، چگونگی رسیدن به آینده است. چنانچه در این چگونگی سرمایههای نقد و یا سرمایههای مستعد نقد شدن وجود داشته باشد، حرکت بهسمت آینده ترسیم شده با قوت آغاز میشود و ادامه مییابد، در غیراینصورت، همه چیز در دایره «ترسیم آینده» باقی میماند، یا اگر حرکتی هم آغاز شود در نیمه راه متوقف میشود. سرمایههای ارزشمند ایران اسلامی که رهبر معظم انقلاب به مناسبتهای مختلف بیشتر به آن اشاره داشتهاند، هم محرک قدرتمند و هم سرمایههایی هستند که چگونگی رسیدن به آینده ترسیمشده را تضمین میکنند.
پرداخت به این دو مهم که در ایجاد شور و نشاط اجتماعی و تقویت اراده عمومی نقش بسزایی دارد، یکی از وظایف کسانی است که با ابزار مختلف با مخاطبان خاص و عام ارتباط دارند. آیندهنمایی مناسب، واقعی و بهدور از هرگونه خیالپردازی، تازه و با طراوتکننده خون رگهای جامعه و تجدیدکننده لحظهبهلحظه حیات آن است.
۳ـ ورود مجلس به قضیه «برجام»؛ «… بهنظر ما مصلحت نیست که ما مجلس را از این قضیه (برجام) برکنار بداریم؛ چون قضیهای است که بالاخره دو سال است که کشور بهطور کلی متوجه آن است و حالا هم به یک نتایجی رسید؛ [پس] باید مجلس وارد بشود. حالا مجلس چه بکند؟ بنده هیچ توصیهای ندارم… نظر متَّبع نظر نمایندگان ملت است در مجلس و اینکه [مجلس] چه بکند، چه نکند را ما عرض نمیکنیم. ما معتقدیم که بالاخره خوب است مجلس را برکنار نکنیم و نمایندگان ملت باید تصمیم بگیرند.»
مباحث گذشته بیانگر آن بود که مسئولان دولتی، از جمله رئیسجمهور و اعضای گروه مذاکرهکننده ایرانی به دلایلی که بیان هم شده بود، ورود تعیینکننده مجلس به قضیه «برجام» را به مصلحت نمیدیدند؛ اما فرمایش رهبر معظم انقلاب به برخی بگومگوها درباره ورود و عدم ورود تعیینکننده مجلس به قضیه «برجام» پایان داد و مجلس باید با تمام توان به بررسی «برجام» بپردازد. در بیان امام خامنهای (مدظلهالعالی) درباره ورود مجلس به «برجام» تأکید بر اجرای وظیفه قانونی مجلس است، نه چگونگی رویارویی با «برجام»؛ زیرا نمایندگان به وظیفه قانونی خود در برخورد با «برجام» و هر آنچه در این جایگاه قرار دارد، واقفند و میدانند، دیدگاه آنها شکلدهنده مسئولیت مجلس نهم در تعیین سرنوشت «برجام» و کشور است که با نام این نمایندگان و این مجلس در تاریخ ماندگار میشود.
۴ـ ضرورت موضعگیری مسئولان؛ «مسئولین آمریکایی خیلی بد حرف میزنند؛ باید تکلیف این حرفها روشن بشود؛ بالاخره [یک] طرف قضیه ما هستیم، یک طرف هم آمریکاییها هستند… اگر بنا است تحریمها برداشته نشود، پس معاملهای وجود ندارد. دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولین این را باید مشخص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانعکردن رقبای داخلی خودش این حرف را میزند… لکن به هرحال، آنچه رسماً گفته میشود، پاسخ لازم دارد؛ اگر پاسخ داده نشود، همان تثبت خواهد شد.»
یکی از رویههای خدعهآمیز آمریکاییها در فرار از تعهداتشان این است که پس از پذیرش زبانی و کتابی شروع به تحریف آن میکنند تا بر اثر تکرار و گذر زمان، حساسیتها از آن تعهد زدوده شود و آثار قطعی تعهد از بین برود. بهعبارتی، آنها با این روش شیطانی یک طرف معاهده را که به سود خودشان است در اسرع وقت مطالبه میکنند و طرف دیگر را که خودشان باید اجرا کنند، در چنین دستاندازهایی میاندازند تا درنهایت، اثر مشخصی از آن باقی نماند. واکنش صریح و مقتدرانه مسئولان ایرانی که رهبر معظم انقلاب (حفظهاللهتعالی) خواستار آن است، این حیله شیطان بزرگ را خنثی میکند.
۵ـ جلوگیری از فرصتطلبی آمریکا؛ «آقایان و خانمها در مجموعه هیئتحاکمه آمریکا، مانند انگلیسیهای قرن نوزدهم حرف میزنند… از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند، این است که میگویند، برجام فرصتهایی راـ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه ـ در اختیار آمریکا قرار داده… عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئولیتهای گوناگون این است که اجازه این فرصتطلبی را در داخل مطلقاً به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد.»
وجود چنین فرصتهایی که آمریکاییها از آن دم میزند، در «برجام» و در پیامدهای پس از آن متصور است؛ ازاینرو، انکار آن تنها سبب فوتوقت میشود. برخورد صحیح، شناسایی دقیق این فرصتها و یافتن راههای مقابله با آن است. به نظر میرسد، آمریکاییها بهترین فرصتها در داخل را در عرصه فرهنگ میبینند که میتوانند فعالیت در سایر عرصهها را نیز به عرصه فرهنگ پیوند بزنند و بهترین فرصت در خارج را در تضعیف یا نابودی محور مقاومت میدانند که بهگمان آنها از رهگذر انجام «برجام» قادرند به آن دست یابند. تشکیل گروههای کارشناسی در دولت با بهرهگیری از کارشناسان زبده میتواند این فرصتهای خطرناک را از دشمن سلب کند. انشاءالله
۶ـ راهکار کارآمد و نهایی؛ «آنچه من در پایان عرایضم عرض میکنم، این است که نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، بهسمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند، نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشورـ که بحمدالله اکثریت قاطع این کشور را هم تشکیل میدهند ـ آماده بهکار باشند…»
نیروهای انقلاب باید بدانند آنچه در این بازه زمانی در حال انجام است، با همه اهمیت، بخشی از رویدادهایی است که در دل حرکت بزرگ بهسوی اهداف و آرمانهای اسلامی انقلاب رخ میدهد که باید با آمادگی و تلاش همهجانبه و هوشمندانه از آن مراقبت کرد تا پس از عبور و ارزیابی دوباره، با حفظ حقوق گام بزرگی برداشته شده باشد. با آمادگی واقعی این مهم میسور است. انشاءالله
بصيرت
دیدگاه ها