طي چند دهه اخير در اغلب سالها، اين مناسك عظيم اسلامي كه مظهر وحدت و انسجام مسلمانان جهان است با يك حادثه تلخ اعم از آتشسوزي چادرها، فروريختن پل، خفگي حجاج در تونلها و چندين بار جان باختن حجاج در اثر ازدحام جمعيت در مراسم رمي جمرات و ... همراه بود كه شايد تلخترين آن كشتار حجاج بيتالله الحرام در سال 1366 و دو حادثه امسال باشد. در تمامي اين حوادث رژيم غاصب آلسعود، بدون آنكه به هيچ مرجعي پاسخگو باشد، به سادگي از فرجام اين حوادث تلخ عبور كرده و به دليل حمايت و پشتيباني قدرتهاي سلطه و غصب درآمدهاي عظيم نفتي عربستان، با فشار، سران ضعيفالنفس برخي كشورهاي اسلامي را تطميع و به حيات خود ادامه ميدهند.
اما اين حوادث و تحولات از چند بعد قابل بررسي است:
1 ـ حادثه روز پنجشنبه نشان داد كه سعوديها توان اداره حرمين شريفين را نداشته و به دليل حكومت طايفگي، مناصب مهم و حساس مانند اداره حرمين شريفين به شاهزادگان سعودي صرفاً به دليل وابستگي به اين خاندان محول شده است. اگرچه روشن شدن ماهيت اصلي اين حادثه نيازمند بررسي از سوي يك تيم بيطرف و صالح از ميان كشورهاي اسلامي است، اما گزارشهاي اوليه نشان ميدهد كه استفاده از گذرگاههاي تنگ براي دسترسي به جمرات، مسدود كردن برخي گذرگاهها براي عبور شاهزادگان سعودي، كاهش مأموران امنيتي و انتظامي نسبت به سالهاي گذشته و اعزام آنها به جنگ يمن، از دلايل اصلي بروز اين حادثه تلخ است و اين در حالي است كه كمبود امكانات پزشكي در بيمارستانهاي مستقر در منطقه از دلايل ديگر افزايش ميزان كشتهها در اين حادثه است. اين در حالي است كه به رغم وجود ظرفيتهاي مناسب در ستادهاي ديگر كشورهاي اسلامي، سعوديها هيچگاه نخواستهاند از اين ظرفيتها استفاده كنند و ...
2 ـ مؤلفه دوم كه به توان سعوديها در مواجهه با تحولات منطقهاي بازميگردد، درگير بودن سعوديها در چندين پرونده بحراني در سطح منطقه است. فجايعي كه طي شش ماه اخير حكام آلسعود بر مردم مظلوم يمن تحميل كردهاند، بسيار فراتر از توان نظامي و دفاعي اين رژيم است. سعوديها در آغاز بحران يمن به امريكاييها وعده داده بودند كه در عرض يك هفته قادر خواهند بود با سركوب مردم يمن، مقاومت نيروهاي مردمي را در اين كشور از بين برده و زمينه بازگشت مجدد سلطه سعوديها از طريق حكام دستنشانده در اين كشور را فراهم كنند. اما اين اتفاق به رغم همراهي محدود برخي از شيخنشينهاي منطقه نظير امارات، با فرسايشي شدن طي شش ماه گذشته، عملاً تمام توان سعوديها و امريكاييها و برخي كشورهاي ديگر منطقه را درگير خود كرده و به طور طبيعي حكام جديد آلسعود كه محوريت برخي مناصب حساس را به جوانهاي ماجراجو و كمتجربه واگذار كردهاند، توان مديريت خود در داخل را از دست دادهاند و اين در حالي است كه دخالت سعوديها در ماجراي لبنان، سوريه، عراق و ... و ديگر مناطق بحراني جهان اسلام، بخشي از ظرفيت اين كشور را درگير خود كرده است. در ماجراي تحريم نفتي ايران نيز، سعوديها با هماهنگي امريكاييها، با افزايش توليد نفت و كاهش قيمت آن، اگرچه تضعيف توان اقتصادي ايران را دنبال ميكردند ولي ترديدي در اين نيست كه اين عمل نابخردانه، علاوه بر ضرر عظيم به كشورهاي صادر كننده نفت كه عمدتاً كشورهاي اسلامي را تشكيل ميدهند، نفت عربستان را نيز به ثمنبخس به تاراج دادهاند چراكه اين اقدام قيمت نفت را از 140 دلار به 40 دلار رساند.
3 ـ موضوع ديگري كه در سالهاي اخير سبب بحران در كشورهاي اسلامي گرديده و به وهن اسلام و مسلمانان انجاميده است، موضوع افراطگري و تكفير است كه سرمنشأ آن حكام آل سعود و روحانيون وهابي حاكم و مدارس ديني در اين كشور هستند. ماجراي تكفير در سالهاي اخير كه به ظهور پديدههايي همچون القاعده و داعش انجاميده است، ريشه در كانونهاي فكري و تصميمگيري اين رژيم دارد. اين پديده اگرچه اكنون به دليل رشد غيرقابل تصور آن به تهديدي براي خود اين رژيم تبديل شده است، اما طبعاً حكام آلسعود نميتوانند از زير بار آن شانه خالي كنند.
حوادث و تحولات مذكور نشان دهنده عدم صلاحيت حكام آل سعود در سرزمين وحي است، تصميمگيري در مورد سرنوشت آنها اگرچه به اراده مردم در اين سرزمين بازميگردد، اما در زمينه نحوه اداره حرمين شريفين و مناسك عظيم حج نيازمند بهرهگيري از ظرفيت ديگر كشورهاي جهان اسلام است. به نظر ميآيد پس از پايان مراسم حج امسال اصليترين وظيفه دولت جمهوري اسلامي بايد پيگيري اين امر از طريق سازمان كنفرانس اسلامي و ديگر نهادهاي بينالمللي جهان اسلام باشد.
منبع : روزنامه جوان
دیدگاه ها