فاجعه منا و آزمون دستگاه ديپلماسي

فاجعه منا و آزمون دستگاه ديپلماسيفاجعه مصيبت‌بار روز عيد قربان در حرم امن الهي و پيامدهاي آن، در عين تلخي و غيرقابل جبران بودن هزينه‌هاي انساني، مادي و معنوي آن براي جهان اسلام و به ويژه كشورهاي مصيبت‌ديده و به خصوص ايران اسلامي در عين حال واجد درس‌ها و عبرت‌هايي است كه بايد در مسير حركت انقلاب اسلامي مورد توجه مسئولان، نخبگان و نيروهاي مؤمن به انقلاب قرار گيرد...

پس از اين ماجرا به‌رغم عظمت و بزرگي آن و جان باختن و جراحت هزاران تن از زوار بيت‌الله الحرام، آن هم به صورتي مظلومانه و دردناك كه در خوشبينانه‌ترين حالت ناشي از قصور و تقصير حكام آل‌سعود بود، دستگاه رسانه‌اي غرب و نهادهاي بين‌المللي مدعي حقوق بشر نه‌تنها حاضر به محكوم كردن رژيم سعودي در اين ماجرا و مهم‌تر از آن تعلل در رسيدگي به مجروحين و مصدومين نشدند بلكه حتي از انعكاس آن، حتي در حد يك واقعه كوچك كه منافع غرب يا وابستگان آنها را تهديد كند، خودداري كردند و اين در حالي است كه اغلب حكام كشورهايي كه حاجيان آنها در اين فاجعه مصيبت ديده بودند، به علت سرسپردگي به رژيم آل‌سعود و قدرت‌هاي سلطه حتي حاضر به بيان عمق فاجعه و اطلاع‌رساني به مردم خود هم نشدند.
در رابطه با نوع مواجهه جمهوري اسلامي ايران نيز به رغم اطلاع‌رساني و تلاش مسئولان دستگاه‌هاي ذي‌ربط براي پيگيري ماجرا و رسيدگي به مصدومان، واكنش نامناسب و تحقير‌آميز حكام ‌آل‌سعود عملاً ديپلماسي «لبخند» و «تعامل» دولت يازدهم را به سخره گرفت و اگر نبود واكنش حكيمانه و قدرتمندانه مقام معظم رهبري در روز چهارشنبه گذشته و در جريان مراسم دانشكده‌هاي افسري ارتش جمهوري اسلامي ايران، معلوم نبود كه سرنوشت ماجرا به كجا مي‌انجاميد. آنچه كه در اين روند براي مردم ايران دردناك بوده و هست، در عين حال مصيبت وارده بر حجاج بيت‌الله الحرام و آلام خانواده‌هاي آنها، نوع مواجهه سعودي‌‌ها با مسئولان دستگاه‌ ديپلماسي ما بود كه حاضر به پاسخگويي به تماس‌هاي وزير خارجه ايران و صدور ويزا براي نماينده دولت جمهوري اسلامي ايران براي سفر به آن كشور جهت پيگيري ماجرا نشده و نهايتاً وزير خارجه به كويتي‌ها و... متوسل مي‌شود كه آن هم چندان نتيجه‌اي به بار نمي‌آورد.
فارغ از موذي‌گري سعودي‌ها در اين حادثه و روند بعد از آن، اين روند را مي‌توان ملاكي براي ارزيابي الگوي «ديپلماسي تعاملي» دستگاه سياست خارجي دانست كه متأسفانه نه‌تنها به ارتقاي اعتبار «گذرنامه» ايراني نينجاميد، بلكه «گذرنامه‌هاي مأموريتي» را نيز از اعتبار انداخت.
طي سال‌هاي اخير دولت يازدهم تمركز دستگاه ديپلماسي بر «تعامل» با غرب براي حل پرونده‌هاي كهنه‌اي قرار گرفته كه البته سازندگان اين پرونده‌ها هم اتفاقاً با همين هدف پرونده‌سازي كرده‌اند كه بتوانند با اتكا به آن و بهره‌گيري از ظرفيت نهادهاي بين‌المللي و پروژه‌هاي ايران‌هراسي و اسلام‌هراسي، ايران انقلابي را وادار به تسليم كنند. طرفين ماجرا اگرچه موضوعي نظير پرونده هسته‌اي را مصداقي براي اين الگو قلمداد و به دنبال آن در پي ديدارهاي اتفاقي يا مذاكره تلفني در كوچه و پس‌كوچه‌هاي سازمان ملل(!) به انتظار نشسته‌اند، اما غافل از اين هستند كه آنچه نظام سلطه را در حد همين حداقل‌ها وادار به تمكين در برابر حق هسته‌اي ‌ايران ... در روند مذاكرات كرد، همانا اقتدار دفاعي ايران و دستاوردهاي ارزشمند ايران در عرصه فناوري‌هاي هسته‌اي و مقاومت مردم ايران در برابر فشارها و تحريم‌ها بود كه دشمنان را وادار به عقب‌نشيني از برخي مدعيات و تمكين به مذاكرات كرد.
رياست محترم جمهور و مسئولان دستگاه ديپلماسي كشور به طور قطع بر مفهوم «اقتدار ملي» و تأثير آن در عرصه راهبردهاي نظام واقفند و بر فراز و نشيب‌هاي تاريخ انقلاب آگاهي دارند. ماجراي اخير منا، نوع واكنش قدرت‌هاي سلطه به آن و مهم‌تر از آن نوع واكنش سعودي‌ها نشان مي‌دهد كه آنها نسبت به روند تحولات كشور دچار سوءبرداشت شده و اين روند را كه طرفين عنوان «تعامل» را براي آن برگزيده‌اند معبري براي نفوذ و تأثيرگذاري بر اركان تصميم‌گيري و تصميم‌سازي كشور مي‌دانند و اين ارزيابي دشمن البته بايد تلنگري براي دستگاه ديپلماسي كشور كه با وعده تقويت و تحقق سه اصل عزت، ‌حكمت، مصلحت، روي كار آمده است، باشد تا به نمادي براي تضعيف اين مباني در تاريخ انقلاب تبديل نشود.
دو سال پيش هنگامي كه در لحظات پاياني سفر آقاي روحاني به نيويورك، لابي پنهان و ديپلماسي مسير 2 موفق به برقراري تماس تلفني اوباما با آقاي روحاني مي‌شود، اوباما بعد از اين مذاكره، بلافاصله در مصاحبه با رسانه‌ها مي‌گويد من موفق شدم با روحاني صحبت كنم و بعداً اين امر به عنوان يك موفقيت تاريخي براي كاخ سفيد معروف شد. پس از ديدار «اتفاقي» آقاي ظريف با اوباما در مقر سازمان ملل كه كاخ سفيد از آن به عنوان «تعامل مختصر در وقت ناهار» نام مي‌برد، رسانه‌ها و حاضران در مجمع عمومي سازمان ملل از آن به نام «ديداري تاريخي» و «اتفاقي بي‌سابقه» نام مي‌برند و اين در حالي است كه اين تلفن‌ها و ديدارها نه تنها به تقويت «اقتدار ملي» ما و افزايش وزنه ايران در تعاملات بين‌المللي نينجاميد، بلكه ما به ازاي آن شبهه «تسليم» ايران را در ذهن دوستداران انقلاب در داخل و در عرصه منطقه‌اي و بين‌المللي تقويت كرد. حضرت‌ امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، به مسئله اقتدار سياسي و ملي اهميت بسيار مي‌دادند، نوك پيكان حملات ايشان در دوران انقلاب در بسياري موارد عليه منش و رويكرد ذلت‌آور نظام ستمشاهي بود و اينكه چرا شاه و ديگر وابستگان به حكومت، خودشان و مملكت را در مقابل حكومت‌هاي بيگانه ذليل و خوار مي‌سازند. مقام معظم رهبري نيز «اقتدار ملي» براي يك كشور را حافظ هويت، مايه عزت و وسيله رسيدن به آرمان‌ها مي‌دانند. ايشان در ديدار پنج‌شنبه گذشته با فرماندهان ارتش جمهوري اسلامي ايران، ضمن تأكيد بر اينكه «دشمني دشمن كم نمي‌شود، مگر با افزايش اقتدار» بر اين نكته تأكيد فرمودند كه: دشمن به دنبال تسليم شدن نظام اسلامي است و با كوتاه آمدن در مقابل او، دشمني‌ها برطرف نمي‌شود.
منبع : روزنامه جوان 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.