معماري بيقراري

دقايقي بعد از نماز صبح، در خيابان شارع الرسول(ص)، رو به حرم اميرالمومنين(ع) ميايستند، سلام مي‌دهند و کوله بر دوش و چوبدستي به دست، منفرد و جمعي سوي پايين خيابان روانه ميشوند. حال و هواي خيابان نه به‌سان همه خيابانهاي سوت و کور بامدادهاي شهرها که چون سر شب يک پلازا پر شور و هيجان است. مکرر درب‌هاي مسافرخانه‌ها و هتل‌ها باز مي‌شود و خلق‌الله به کوي‌ها سرازير ميشوند؛ دقايق زيادي از نماز صبح نگذشته است که خيابانها مملو از جمعيتي مي‌شود با رنگ پوست‌هاي متمايز، از طبقه‌هاي مالي متفاوت که از کيفيت البسه‌شان برمي‌آيد و منقوش به پرچم‌ها و نشانگان ملي‌اند...

نویسنده: سروش نقویان

سکوت هميشگي بامداد را ديالوگها، مديحه‌سراييها و جمع‌خوانيها مي‌شکند؛ و در هر قدم کلامي به زبانها و گويشهاي متفاوت از عربي کشورهاي مختلف، فارسي ايراني، دري و اردو افغانها و پاکيها، ترکي آذري و ترکي استانبولي تا انگليسي و فرانسه، شنيده ميشود. جمعيت از کويها خود را به خيابانهاي اصلي و از آنجا به بزرگراه نجف-کربلا ميرسانند؛ در حالي که اهالي شهرهاي جنوبي و شرقي پيش از اين و از روزهاي قبل خود را در امتداد اين شاهراه جاري کردهاند؛ مردمان شهرهاي شمالي و مرزهاي کردستان و کرمانشاه نيز خود را از مسيرهاي ديگر به مقصد هدايت ميکنند. چند روز به چهلم مانده که مسيرهاي خاکي‌رنگ منتهي به کربلا از اجتماع دهها ميليون نفري مسافران رنگ عوض ميکنند.

از همان خيابان اصلي و گذرهاي اطراف و درون گورستان واديالسلام، موکبها از زمين سر برميآورند و صداي «هله بزوار الحسين» ميزبانان شنيده ميشود. بوميان به اصرار زائران را دعوت به حضور در موکبها يا حداقل ايستادني به اندازه نوشيدن «شاي عراقي» ميکنند. از همين جاست که با تولد کالبدهاي جديدي در جداره بزرگراه نجف-کربلا و خيابانهاي منتهي به آن ميشويد که پيش از اين نهتنها در جاي ديگري که حتي به اين صورت در همين بزرگراه نيز حضور نداشته‌اند.

حالا که هيات و موکبها جاي اختصاصي و هميشگي خود را بعد از چند سال بر زمينهاي ميراثي يا خريداري شده کنار بزرگراه تثبيت کردهاند، براي خدماترساني بهتر به زوار، چادرهاي برپا در اين زمينها کمکم جاي خود را به ساختمانهايي ميدهند که هم محل پذيرايياند، هم محل مراسمهاي آئيني مرتبط با قيام عاشورا و هم شبهنگام محل خواب زائران هستند. جداي از کاربريهاي ويژه هر موکب، چون تفاوت اغذيهاي که ارائه ميدهند، نحوه پذيرايي و خدمات متفاوت آنها از حمام و دستشويي تا ايستگاههاي ماساژ، خدمات درماني و ... آنان را متمايز ميکند. اما همه آنها چند ويژگي مشابه دارند، موکبها در رقابتي بيرقيب در پي جذب زوار بيشتري هستند تا به رايگان به آنها خدمت کنند؛ از اين رو هر کدام تلاش ميکنند کالبدي دعوتکنندهتر و جذابتر را به ظهور برسانند. از سوي ديگر همگي در عين اعلام هويت ميزبانان خود، شوري دارند که مکرر مقصد زائر و روايت عاشورا را تکرار ميکنند.

در عين حال در سالهاي اخير تمايلي جمعي به نويد آينده اميدبخش دارند؛ بعضي از آينده مقرر ظهور صاحبالزمان(عج) ميگويند و بعضي ديگر در اين آشوبگاه جسارت تکفيريها پيروزي نزديک خود را اعلام ميکنند. در اين مسير کم موکبي پيدا ميشود که از ميان ميزبانان خود در اين سالها شهيدي را به پاي دفاع از حريم فدا نکرده باشد و اين کالبدها عناصر جديدي را تجربه ميکنند که نماينده يادآوري اين شهدا است. «بهرام شيردل» در آخرين گفتوگوي خود (همشهري معماري، شماره ۲۷) در توصيف طراحي فرودگاه، ساختمانها را به دوگونه ساکن و گذري تقسيم ميکند؛ اما کالبدهاي تازهاي که کمکم جداره بزرگراه نجف-کربلا را ميسازند نقشي متمايز دارند. آنها از نگاه صاحبانشان محل «سکون» (هرچند کوتاه) زائران هستند؛ خادم موکب در حالي که خود در جوشش و تقلاي تامين آسايش زائر است، تمام تلاشش را ميکند که زائر را کمي بيشتر در موکب نگه دارد و آرامش دهد تا ثواب بيشتري کسب کند.

گويي قرار است زائر در عين بيقراري و اضطراب رسيدن به موقع به مقصد، همزمان «سکون» را از آسايش محيط و مهرباني ميزبان تجربه کند. زائر اربعين در حالي که بيقرار رسيدن به کربلا است، اهليت و مليت خود را رها کرده و خود را در اين مسير بيش از هر جاي ديگري در دنيا، در وطن و خانه مييابد و دل کندن از آن سخت ميشود. بزرگراه نجف-کربلا ناگهان در اين چند روز، هم مسير «رفتن» است و هم مکان «بودن».اما حکايت کرببلا، أرض بلا، چيزي فراتر از اين است.

توصيه شده است زائر در اين أرض بلا نماند۱، ثواب زيارت بارگاه شهدا عاشورا با همان البسه خاک گرفته بيشتر است. زائر بيقرار با رسيدن به جاي آرامش از درون به آتش کشيده مي شود؛ آتش به حدي است که بهت همه را مي گيرد؛ بغض گلو را قفل مي کند و چشم حتي ياراي اشک نمي يابد. ظهر اربعين، حرم امام(ع) و علمدار(ع)، عرصه سماع است. موکبها يک به يک از شهرها و کشورها به درب حرم مي رسند و در ازدحام، بيش از سلامي و اشتعالي فرصت نمي‌يابند. متفاوت از حرم اميرالمومنين(ع) و حرم امام غريب(ع)، حرم سيدالشهدا(ع) و علمدار(ع) کالبد اعتکاف نيست. معماري مرکزگراي حرم و حياط مسقف اطراف ضريح، شيعه حج نرفته را به طواف مي‌خواند و بين‌الحرمين ميان دو کوه استوار شيعه، گذر هروله و سعي صفا و مروه است.


--------------------------------------------------
پی‌نوشت:
۱. همانطور که در کتاب «کامل الزيارات» نوشته «ابن قولويه» آمده است: «زُر فَانصَرِف».
منبع: فصلنامه همشهری‌معماری، شماره ۲۸، زمستان ۹۳، بخش باشگاه 

 

رجانیوز

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.