کمیل خجسته طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: قانون برخی گروهها و قبایل برای ماندن و پیشرفتن این بود: جنگجویی که کلاهخود یا زرهاش را از دست بدهد، بدون مجازاتی از سپاه طرد میشود اما کسی که سپرش را از دست بدهد از قبیله اخراج میشود. علت آن ساده بود: کلاهخود و زره برای محافظت شخصی است، اما سپر برای حفاظت از کل سپاه است. زمانی که یک سپاه در مقابل یک حمله بزرگ قرار میگیرد، سپاهیان کنار هم قرار میگیرند و سپرهایشان را به یکدیگر میچسبانند تا روزنه نفوذ و ورود تهدید به لشکر از بین برود. و اگر سپری بیفتد راه باز میشود و از همان نقطه سپاه مغلوبه میشود.
در ادبیات هم سپر انداختن کنایه از پذیرش شکست است؛ مثل «چاره مغلوب نیست جز سپر انداختن». امروز هم جامعه ایرانی به عنوان یک سیستم بزرگ زیر فشار سه تهدید قرار دارد: 1- کرونا که تهدیدی بر سلامت افراد و کسبوکار است. 2- فشار تحریمی-رسانهای آمریکاییها تا ایرانیها از هم گسسته شوند. مثل اتفاقی که در مهر 98 در عراق یا آبان همان سال در ایران افتاد. 3- فشار اقتصادی که ناشی از عدم پاسخ راههای دولت مستقر برای عبور از وضع موجود و تهدیدات خارجی است.
فشار چگونه برداشته میشود و کی این اوضاع تمام میشود؟
در شرایط فشار روی جامعه، قانون سپر میگوید که افراد باید به همدیگر نزدیک شوند. در چنین حالتی سپرها کنار هم قرار میگیرد و یک دیوار دفاعی در مقابل آن فشار ساخته میشود. در اصول کسبوکار گفته میشود قدرت و استقامت یک شرکت در برابر فشارها و تهدیدات نه از محصولات آن، بلکه از میزان همکاری افراد آن است. این بههمچسبیدگی جامعه و متصلبودنشان موجب میشود تهدیدات نتواند سیستم را مختل کند و از کار بیندازد.
همدلی وقتی چنین شد اولا تهدیدات کم اثر میشود، ثانیا افراد فعال و مسوول با آزادی عمل و قدرت خلاقانه بیشتری میتوانند به فشارها پاسخ دهند و راه برونرفت از آن را بیابند. رهبران سیستمهای موفقیت در چنین حالتی تلاش میکنند تا سازمانشان را منسجمتر کنند تا از تنشهای داخلی جلوگیری کنند و فشارآورنده برعکس تلاش میکند سپاه را از هم گسسته کند که اگر چنین کند میتواند ضربه کاری خود را بر آن وارد کند. کاری که معاویه با سپاه امام حسن(ع) کرد همین بود وگرنه معاویه نمیتوانست آن سپاه را شکست دهد. به همین دلیل ابتدا آن را گسسته کرده و سپس تلاش کرد ضربه نهایی را بزند که به تدبیر امام(ع) آن نیرنگ به سرانجام نرسید.
رزمایش همدلی و احسان که رهبری از آغاز کرونا تا امروز سه بار آن را فراخوان زدهاند -جدا از کارکرد مردمیاش- یک کارکرد راهبردی هم دارد و آن اینکه جامعه را به هم نزدیکتر میکند. وقتی مردم پای کار همدیگر آمدند قدرت دفاعی جامعه در مقابل فشارها بیشتر هم میشود.
اشتباهی که مصدق در دوران نخستوزیریاش کرد این بود که وقتی انگلیسیها تحریمهای سخت را به او تحمیل کردند، بهجای کمکگرفتن از مردم به وعده آمریکاییها دل خوش کرد. به جای اینکه مردم را درگیر اقتصاد کند با کنسرسیوم هفت خواهران نفتی آمریکایی قرارداد بست. مصدق سپر را کنار گذاشت و با سیلی کودتا از خواب برخاست.
از طرف دیگر وقتی سیستم سپرش بر زمین نیفتاد و توانست تهدیدات خارجی کرونا و فشار غرب را کنترل کند در فرآیند مواجهه با تهدید سوم هم میتواند با توجه به تجربه مردمی که در طول این سالها کسب کرده با انتخاب درست یک کارگزار به سمت حل آن برود.
انتهای پیام/
دیدگاه ها